امام رضا(ع) به روایت اهل سنت - طبسی  ( ص۱۲۶-۱۲۸ ) شماره‌ی 2722

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > ارتباط امام با شيعيان > ارتباط امام با شيعيان > پس از شهادت > زيارت نامه > شفاعت امام رضا (عليه السلام)
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > سخاوت

خلاصه

أنَّ أبا دلف العجلي لما حجب مرض موته الناس عن الدخول إليه لثقل مرضه فاتفق أنه أفاق في بعض الأيام، فقال لحاجبه : من بالباب من المحاويج ؟ فقال : عشرة من الأشراف، وقد وصلوا من خراسان، و لهم بالباب عدة أيام، فاستدعاهم فرحب بهم ، و سألهم عن سبب قدومهم ، فقالوا : ضاقت بنا الأحوال و سمعنا بكرمك فقصدناك، فأخرج عشرين كيسا في كل كيس ألف دينار، و دفع لكل واحد منهم كيسين ، ثم أعطى كل واحد منهم مؤونة طريقه ، وقال : لا تمسكوا الأكياس حتى تصلوا بها سالمة إلى أهلكم ، واصرفوا هذا في مصالح الطريق . ثم قال : لكتب لي كل واحد منكم خطه : بأنه فلان بن فلان حتى ينتهى إلى على بن ابی طالب ، و يذكر جدته فاطمة بنت رسول الله ﷺ ثم يكتب : يا رسول الله ! إنّي وجدت إضافة فقصدت أبا دَلَفَ العِجْلي، فأعطاني ألفي دينار كرامة لك و طلباً لمرضاتك و رجاء لشفاعتك ، فكتبوا و تسلم الأوراق و أوصى من يتولى تجهيزه إذا مات أن يضع تلك الأوراق في گفته حتى يلقى بها رسول الله ﷺ و يعرض علي

متن

گزارش ابن خلکان شافعی (۶۸۱ ه. ق.)

أنَّ أبا دلف العجلي لما حجب مرض موته الناس عن الدخول إليه لثقل مرضه فاتفق أنه أفاق في بعض الأيام، فقال لحاجبه : من بالباب من المحاويج ؟ فقال : عشرة من الأشراف، وقد وصلوا من خراسان، و لهم بالباب عدة أيام، فاستدعاهم فرحب بهم ، و سألهم عن سبب قدومهم ، فقالوا : ضاقت بنا الأحوال و سمعنا بكرمك فقصدناك، فأخرج عشرين كيسا في كل كيس ألف دينار، و دفع لكل واحد منهم كيسين ، ثم أعطى كل واحد منهم مؤونة طريقه ، وقال : لا تمسكوا الأكياس حتى تصلوا بها سالمة إلى أهلكم ، واصرفوا هذا في مصالح الطريق . ثم قال : لكتب لي كل واحد منكم خطه : بأنه فلان بن فلان حتى ينتهى إلى على بن ابی طالب ، و يذكر جدته فاطمة بنت رسول الله ﷺ ثم يكتب : يا رسول الله ! إنّي وجدت إضافة فقصدت أبا دَلَفَ العِجْلي، فأعطاني ألفي دينار كرامة لك و طلباً لمرضاتك و رجاء لشفاعتك ، فكتبوا و تسلم الأوراق و أوصى من يتولى تجهيزه إذا مات أن يضع تلك الأوراق في گفته حتى يلقى بها رسول الله ﷺ و يعرض عليه ؛ (  وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ، ج ۴، ص ۷۷.)

آنگاه که بیماری ابودلف که در آن از دنیا رفت به سبب جلوگیری از ورود مردم نزد او شد. چند روزی به گونه ای اتفاقی بهبود یافت از خدمت کارش پرسید: چه کسانی به دیدن من آمده اند؟ وی جواب داد: ده نفر از سادات خراسان به دیدن شما آمده اند و چند روزی است منتظر ملاقات شما هستند. ابا دلف آنان را فراخواند و به آنها خوش آمد گفت و سبب آمدن آنها را جویا گشت. گفتند: زندگی بر ما سخت شده بود از جود و بخشش شما با خبر شدیم از این رو، پیش شما آمده ایم. 

ابودلف بیست کیسه هزار دیناری بیرون آورده و به هر یک از آنان دو کیسه داد و مقداری پول به عنوان هزینه راه نیز به هر کدام داد و از آنها خواست تا زمانی به خانه خود نرسیده اند کیسه ها را نگشایند و از آنان خواست هر یک باخط خویش نام خود و پدرش را بنویسد تا به علی بن ابی طالب برسد و از جده خود فاطمه دخت نبی اکرم ﷺ یاد کند و آنگاه بنویسند: ای رسول خدا! زندگی بر ما سخت شده بود به نزد ابودلف رفتیم و از او کمک خواستیم، وی نیز دو هزار دینار به ما کمک کرد به امید این که شما از او راضی باشید و وی را مورد شفاعت خود قرار دهید. آنها نیز این جملات را نوشتند و ابودلف نوشته ها را گرفت و به متولی کفن و دفن خود سفارش کرد آن ورقه ها را در کفن او قرار داده تا به همراه این ورقه ها پیامبر را ملاقات کند و به او نشان دهد.

سمهودی شافعی این جریان را شاهدی بر برکات معنوی و شفا بخشی حدیث سلسلة الذهب دانسته است و تفصیل آن را ذیل روایت «حصن» نقل میکند. ( جواهر العقدين في فضل الشرقين، ص ۳۴۶ - ۳۴۷)

گزارش خنجی حنفی (۹۲۷ ه. ق.)

.... از جمله خواص این حدیث آن است که اگر به صدق آن را با اسناد بر بالین خسته ای خوانند که مشرف به هلاکت باشد اگر در اجل او تأخیر باشد. بی درنگ اثر صحت بر او ظاهر خواهد گشت و این فقیر حدیث مزبور را بر بسیاری از خستگان خوانده ام و اثر آن را تجریه کرده ام ..... (مهمان نامه بخارا، ص ۳۴۲)

جای دیگر می گوید:

.... و این فقیر تجربه کرده ام که به عیادت هر بیماری که رفتم و اجل او نرسیده بود، من به صدق این اسناد را بر او خواندم حق به او در روز شفا کرامت فرمود و اثر صحت ، بی درنگ در او ظاهر گشت و این از مجربات فقیر است. (وسيلة الخادم إلى المخدوم در شرح صلوات چهارده معصوم ، ص ۲۲۹)

مخاطب

جوان ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی