فلسفه توحید و یکتاپرستی
امام هشتم در بیان علت اینکه چرا مردم مأمور به عقیده توحید و یکتاپرستی می باشند، فرموده است:
برای اینکه اگر مردم به اعتقاد به وحدانیت خدای نداشتند و خدا را یگانه نمی دانستند برای جهان دو یا چند مدبر قائل بودند هرگز به صانعی که آنان را آفریده شناخت پیدا نمی کردند و هیچ راهی برای شناخت خدایی که آنان را خلق نموده نداشتند و نمی دانستند خدایی را که پرستش میکنند همان خدایی است که آنها را آفریده یا دیگری است و مطمئن نبودند که حتماً همان خدا را اطاعت میکنند بناچار مردم از روی حقیقت صانع خود رانمیشناختند و فرمان و امر و فرمانفرما و آمری برای آنها ثابت نمیشد.
و علت دیگر اینکه اگر روا بود که خداوند دو کس بود از این دو شریک هیچیک سزاوارتر به عبادت و اطاعت از آن دیگر نبود و اگر جایز شمرده شود که آن شریک عبادت و اطاعت شود روا خواهد بود که خداوند اطاعت نشود و نتیجه اطاعت نکردن خدا، کفر ورزیدن به خدا و کتب آسمانی او و پیامبران خواهد بود و پیروی از هر باطلی و ترک هر حقی و حلال شمردن هر حرامی و حرام کردن هر حلالی و فرو رفتن در هر گناهی و مباح کردن هر فسادی را ترک اطاعت خدا در بر خواهد داشت.
یعنی اطاعت یکی از این دو خدا بناچار متضمن اطاعت نکردن از دیگری خواهد بود. و در نتیجه آن معایب و مفاسد پدید خواهد آمد. پس عبادت و اطاعت منحصر به خداوند واحد و یگانه است.»(۲)(بحار الانوار، جلد ۶، ص ۶۲-۶۳)
امام رضا در علت اینکه خداوند را مثل و مانندی نمی باشد، فرمود:
برای این که مردم همگی فقط به عبادت و اطاعت خدا روی آورند و به پرستش دیگری آلوده نشوند زیرا وقتی که مردم از صمیم دل معتقد شدند و اقرار کردند که صانع را مانندی نیست قطعاً جز به اطاعت و عبادت او روی نیاورند و معبود دیگری را مورد پرستش قرار ندهند.
و همچنین اگر به مردم ثابت نشود و اعتقاد نداشته باشند که خداوند را نظیر و مثلی نیست چه بسا همان اوصاف و صفات عجز و جهل و تغییر و زوال و فناء و کذب و ستم را که در مخلوقات هست به او نسبت میدهند و خدایی را که این نسبت به او داده شود نه از فنای او در ایمن خواهند بود و نه به عدل او اعتماد دارند و نه به وعد و وعید و ثواب و عقاب او اطمینان دارند و در نتیجه این عقیده سخیف به ابطال ربوبیت و فساد خلق می انجامد.»(۱)(بحار الانوار، جلد ۶ ص ۶۳)