حضرت امام رضا در مسیر مسافرت مرو وارد نیشابور شد و قصد رفتن به نزد مأمون داشت. اصحاب حدیث خدمت او گرد آمدند، عرض کردند:
ای پسر پیامبر از شهر ما میروی و حدیثی برای ما روایت نمی کنی که از آن بهره مند شویم؟ حضرت که در عماری نشسته بود، سر خود را از محل بیرون کرد فرمود از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که فرمود: از پدرم حضرت صادق شنیدم و همچنین از آباء گرامی خود، یک یک نام برد تا به حضرت علی رسید که فرمود از حضرت رسول ﷺ شنیدم که فرمود: از جبرئیل امین شنیدم که گفت از ذات اقدس الهی شنیدم که فرمود: «لا اله الا الله» در من است. پس هر که به در من وارد شود از عذاب من ایمن خواهد بود.
وقتی مرکب به راه افتاد حضرت علی بن موسی الرضا ندا داد: «كلمة توحید با مقررات و شروطش قلعه الهی است و من از شرایط آن هستم. (۱) (عیون اخبار الرضا، جلد ۲، ص ۱۳۵ - ثواب الاعمال، ص ۲۱)
جمله ای که در این روایت شایان توجه و دقت میباشد این است که امام هشتم می خواهد به اصحاب حدیث و جامعه مسلمین بفهماند که اقرار به کلمه توحید هنگامی می تواند به عنوان قلعه محکم شما را تحت مصونیت الهی قرار داده نجات بخشد که جامعه به دست حاکم راستین اسلامی اداره شود و حکومت حکومت حق باشد و مردم به تمام مقررات آن حکومت علاقمند و وفادار باشند.
فرمایش امام هشتم در روایت مذکور نشانه ارتباط ولایت است با اصل توحید گویی هر دو با هم آمیخته و هماهنگ است و این ویژگی بزرگ جهان بینی است که توحید آن حاکمیت است و حاکمیت آن توحید