فلسفه نماز از دیدگاه امام رضا (ع)
امام رضا در مورد علت و حکمت اقامه نماز به یکی از اصحاب خود نوشت: «همانا علت وجوب نماز اقرار به ربوبیت پروردگار است و کنار گذاشتن شرک و این که برای خداوند مثل و نظیری نیست و ایستادن در برابر پروردگار با ذلت و بیچارگی و خضوع و اعتراف به وحدانیت او پشیمانی و طلب توبه از گناهان گذشته و گذاشتن صورت بر زمین در هر روزی پنج مرتبه برای تعظیم پروردگار و این که بنده متوجه خدا باشد و او را فراموش نکند و راه سرکشی در پیش نگیرد و خاضع و خاشع و ذلیل و مشتاق و خواستار زیادتی توفیق در دین و دنیا باشد.
به علاوه آثار دیگری که در نماز است عبارتند از انزجار از غیر خدا و مداومت بر ذکر حضرت باری در روز و شب زیرا بنده سید و مدبر امور و آفریننده خود را فراموش نکند.
چون فراموشی یاد حق سبب در پیش گرفتن راه سرکشی و طغیان است.
همچنین حکمتهای دیگری که در نماز است این که بنده به وظایف بندگی خود در پیشگاه خدای خویش قیام کند و این عبادت او را از گناهان باز دارد و مانعی برای او از گرایش به فساد و تبهکاری باشد.»(۱)(عيون اخبار الرضا، جلد ۲، ص ۱۰۲ وسائل الشيعه، جلد ۳، ص ۴ و ۵ علل الشرایع «صدق»، جلد ۲، ص ۳۱۷. من لا يحضره الفقیه، جلد ۱ ص ۱۳۹)
30
تفسير «بِحُولِ اللَّهِ وَقُوَّتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»
ابن ابی نصر» میگوید به حضرت رضا عرض کردم بعضی از اصحاب ما قائل به جبر و بعضی قائل به اختیار هستند و درخواست داشت که حضرت رضا حق مطلب را بیان کند. امام فرمود: بنویس بنام خداوند بخشنده مهربان امام سجاد از حضرت باریتعالی نقل کرده که فرموده است ای فرزند آدم تو با مشیت و خواست من دارای اراده و مشیت هستی تو با نیرویی که از من داری واجبات مرا بجا می آوری تو با نعمت من قوت و توان معصیت مرا پیدا کرده ای.» (۲)(اصول کافی، جلد ۱، ص ۱۵۹)
در این حدیث به دو مطلب اساسی در بحث جبر و اختیار اشاره شده است. یکی درباره ساختمان بشر آزاد و دیگری درباره نیرویی که بشر در اعمال آزادی خود به کار می برد.
در قسمت اول خداوند آزادی و مشیت بشر را وابسته به مشیت خود میکند و در واقع می فرماید ای فرزند آدم اراده کردم موجود با اراده و مختاری را بیافرینم و تو را آفریدم. پس قدرت اراده و مشیت تو ناشی از مشیت و خواست من در آفرینش تو است. در قسمت دوم می فرماید ای فرزند آدم تو که با اختیار و آزادی عمل میکنی و با اراده خود به کار نیک و بد دست میزنی متوجه باش که نیروی کار تو از من است و قدرتی را که من به تو عطا کرده ام با اراده و مشیت خود در راه اطاعت من یا برای مخالفت با من به کار میبری - از این بیان معنی امر بین الامرین به خوبی واضح میشود زیرا از یک طرف خداوند بشر را مختار و آزاد آفریده پس آدمی از نظر اساس آفرینش در گروه موجودات مجبور نیست . از طرف دیگر آزادی و مشیت بشر وابسته به مشیت خداوند است و بعلاوه نیرویی را که در راه استفاده از آزادی خود به کار میبرد از خداوند است و از خود مستقلاً چیزی ندارد. نتیجه آن میشود که بشر در اساس خلقت از موجودات مجبور جدا شده و از منزل جبر مطلق عبور کرده است ولی به منزل آزادی مستقل و اختیار مطلق نرسیده و هرگز نخواهد رسید و پیوسته در منزلی قرار دارد که بین جبر و اختیار است. بحول الله وقُوَّتِهِ أَقُومٍ وَأَقْعُدُ بقدرت الهی و با نیروی پروردگار من می ایستم و من مینشینم
این جمله کوتاه آیینه تمام نمای امربین امرین است نشستن و برخاستن دو عملی است. که بشر به اختیار و اراده خود انجام میدهد و در این کار مجبور نیست ولی این عمل اختیاری و آزاد از نیروی سرچشمه میگیرد که متعلق به خداوند است پس آدمی در عمل نشستن و برخاستن نه مجبور مطلق است و نه مختار مطلق بلکه در حد وسط قرار دارد. عمل از بشر است و نیرو از خداوند (۱)(آیة الکرسی پیام آسمانی توحید مرحوم فلسفی چاپ ۱۰ - ص ۱۳۱-۱۳۰)
119