آداب مربوط به نماز از دیدگاه امام هشتم (ع)
امام رضا فرمود: «نماز» دارای چهار هزار مسئله و حد و مرز است.
حد هر چیز آن است که خط فاصل و مرزی میان آن با سایر چیزها میکشد و آن را چون واقعیتی مستقل نشان میدهد نماز حدی دارد حد آن در رعایت صورت ظاهر و باطن آن است. بعضی از این حدود مستحب است و بعضی واجب مرحوم شهید اول مؤلف کتاب «لمعه» در کتابی حدود واجب نماز را هزار مسئله بیان کرده و همه آنها را در کتاب «الفیه» بر شمرده و حدود مستحب نماز را نیز سه هزار مسئله ذکر کرده و آنها را در کتابی جمع کرده و نام آن را «نفلیه» گذاشته است.
نمازی در حد کمال است که با توجه به شرایط و مقدمات و مسائل نماز صورت گیرد و این چنین نماز بازدارنده نمازگزار از گناه و معصیت است.
نماز کامل از دیدگاه امام هشتم (ع)
هر نمازگزاری که شروط و آداب نماز را به طور کامل رعایت کند و آنچه را که شایسته نماز است به جا آورد به تمام پاداش و آثار آن میرسد ولی به هر اندازه که نمازگزار در رعایت این امور کوتاهی کند خود را از این فیض کامل محروم خواهد نمود.
امام رضا فرمود:
هرگاه خواستی نماز را به پای داری پس با بی رغبتی و کسالت خواب آلودگی، عجله و شتاب بازی و سرگرمی به چیزی به نماز نایست. بلکه نمازی به جا آور که سکون و حضور قلب و آرامش و تانی در آن باشد. بر تو لازم است در نماز خاشع و خاضع باشی و در پیشگاه خداوند آن جهان خود را خوار و ذیل بدانی به طوری که خشیت و خوف از سیمای تو ظاهر شود و به وسیله طمأنینه و بر اثر کثرت ترس و ورعی که بر دلت عارض شده است، دو حالت «ترس» و «امید» در تو آشکار گردد. پس در این حالت مقابل پروردگارت همچون بنده فراری گناهکار که در مقابل مولایش قرار گرفته، بایست و قدمهایت را منظم کن و خود را برای اطاعت از مولایت آماده ساز و به چپ و راست توجه مکن و فرض کن خداوند تو را میبیند پس اگر تو خدا را نمی بینی او تو را میبیند با ریش و سایر اعضا و جوارحت بازی نکن و انگشتانت را به صدا در نیاور و بدنت را خارش مده و با بینیات بازی مکن در حال گرفتگی بینی نماز نخوان و با لباست هم بازی مکن، ولثام زده نماز نخوان (مبادا) چیزی در دهانت باشد که مانع اظهار صحیح کلمات و یا مخارج حروف باشد و برای زنان نیز روانیست که با نقاب و روبند نماز بخوانند و چشمت را در نماز هنگامی که ایستاده ای به موضع سجده بیفکن و در هنگام نماز از خودت جزع و ترس ظاهر کن و با دارا بودن این حالات ویژه نشان بده که تو راغب به خدا هستی و به وی عشق میورزی در حال قیام گاهی به این با و گاهی به آن پا تکیه مکن و همچون کسی که میخواهد با نماز وداع کند نماز بگزار طوری که دیگر موفق به ادای آن نمی شوی.
بدان به یقین تو در برابر خداوند جبار هستی بنابراین به چیزی از اشاء به بازی مشغول مشو و حدیث نفس مکن چیزی غیر از یاد خدا را در درونت راه مده و دلت را از همه چیز غیر از یاد خدا و عبادت او فارغ مکن و باید که فقط به کار نماز بپردازی و حق آن را کاملاً ادا نمایی
در حال نماز به هنگام قیام دستهایت را روی رانهای پایت قرار ده، و در افتتاح نمازت تکبیر بگو و دستهایت را تا نرمه گوش بلند کن به طوری که انگشتهای ابهامت از گوش و مقابل آن تجاوز نکند و در قنوت نماز واجب دستهایت از سر تجاوز نکند و اما در نماز نافله و وتر مانعی نیست که دستها از سر هم تجاوز نکند.
هرگاه به رکوع رفتی پس دستهایت را بر زانوهایت بگذار و انگشتانت را بگشا و دستهایت را جمع کن و از محاذی زانوها و پاها خارج مکن و هنگام برخاستنت از رکوع به تمام قامت بایست تا آنکه مفاصلت کاملاً به مکان اصلی خود برگردد و عروق و رگها جابجا شود و سپس در سجده جبین و پیشانت و کف دستهایت را بر زمین بگذار و انگشتان دستهایت را هنگام سجده ببیند، و به طرف قبله قرار ده و هرگاه نشستی پس به قسمت راست بدن ننشین، بلکه طرف راست را بلند کن و بر طرف چپ بگذار و بر نشیمنگاه خود بنشین و دست روی دست مگذار بلکه دستهایت را آزاد کن و مستقیم بر رانها بگذار زیرا دست روی دست گذاشتن، عمل اهل کتاب است.
در هنگام نماز خمیازه مکش و دست و پا دراز مکن و آروغ نزن
و هرگاه این دو بر تو فشار آوردند با سعی و کوشش از بروز آن جلوگیری کن و هرگاه عطسه کردی، پس «الحمد الله» بگو، و در موضع سجده ات حرکت نکن و به جلو و عقب نرو بلکه ثابت و بی حرکت باش
و در حالی که از لحاظ پساب و با پیشاب در تنگنا و با محصور هستی به نماز نایست و اگر در نماز بودی و احساس فشار و ناراحتی از اخبثین نمودی از نماز منصرف شو مگر اینکه بتوانی با تحمل آن حالت، بدون اینکه زبان و خللی به نمازت برسد به نماز خود ادامه دهی.
هرگاه که به نماز ایستادی با تمام توجه قبلی و درونی به خداوند روی آور تا خداوند نیز به تو روی آورد و برای نماز وضوی شاداب و کامل بساز
و هرگاه خواستی سجده کنی پیشانیت را بر خاک بگذار هرگاه به نمازت روی آوردی و با توجه و حضور کامل قلبی به نماز ایستادی و آداب و شرایط نماز را حفظ کردی و با همه وجودت به سوی خدا رفتی، او نیز با همه رحمت و مغفرت و عنایتش به تو روی خواهد آورد و هرگاه از خدا روی گردان شوی خداوند نیز از تو روی گردان شود و تو را به حال خود رها خواهد کرد. (۱)(بحار الانوار، جلد ۸۴ ص ۲۰۴)
شرایط کمال نماز از دیدگاه امام هشتم (ع)
از امام هشتم درباره «کیفیت نماز کامل سؤال شد حضرت فرمود نماز کامل که نمازگزار را از آفت فحشا و منکر باز می دارد نمازی است. که دارای شرایط زیر باشد
۱ - حضور قلب
۲ - فراغت جوارح و اعضاء از هر چیز غیر از یاد خداوند
-۳- با کمال ذلت و خاکساری در برابر خداوند ایستادن
۴ - رسیدن به مرتبه یقین که نمازگزار فرض کند بهشت در طرف راست جهنم سوزان در جانب چپ صراط پیش رو و ذات اقدس الهی در مقابلش قرار دارد. (۲)(بحار الانوار، جلد ۸۴، ص ۲۴۶)
لزوم حضور قلب در نماز و تأثیر آن در تعادل نمازگزار
در دل انسان آتشهایی از تمایلات و کششهای گوناگونی وجود دارد که به وی اجازه نمی دهد با رسیدن به هر نعمتی سیر شود هر یک از هوسها مانند هیزم خشک شعله این آتش را افزونتر میکند و «مال» و «مثال» و «جاه» و «کامجوییها» نه فقط این عشق سوزان را سیر نمیکند بلکه بر گرسنگی و اشتهایش می افزاید و تشویش آن را زیادتر میکند.
نماز با حضور قلب است که همچون آب این اخگر سوزان را سکون و قرار میبخشد و هیچ چیز دیگر این اخگر هلوع را خاموش نمی کند. خداوند می فرماید:
انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است. هنگامی که بدی به او رسد، بسیار جزع و بیتابی می کند و هنگامی که خوبی نعمت) به او رسد از دیگران دریغ می دارد، مگر نمازگزاران (۱)(سوره معارج آیه های ۲۲ - ۲۱ - ۲۰- ۱۹)
معنا و درجات حضور قلب
سزاوار است که نمازگزار در تمام نماز چه اقوال چه افعال آن حضور قلب داشته باشد زیرا از نماز او تنها آن مقدارش پذیرفته میشود که در آن مقدار به خدای تعالی توجه و اقبال داشته باشد.
اما آن نماز که زبان چیزی بگوید و دل او جایی دیگر باشد این چنین نمازی به استغفار و توبه انجام آن محتاج تر است.»(۲)(راه نجات مرحوم فیض کاشانی»، ص ۸۷)
معنای حضور قلب در نماز
۱ - التفات و توجه تمام به نماز و افکاری که در نماز گفته میشود و نیز توجه کامل به حضرت معبود و هیبت و بزرگواری وی
۲ - تهی ساختن دل از توجه به غیر خدا
- خدا را مخاطب خود قرار دادن و با او به راز و نیاز پرداختن تا اینکه نمازگزار بداند چه می کند و چه میگوید بدون این که فکر او به جای دیگر رود.»(۳)(تحریر الوسیله، مرحوم امام خمینی جلد ۱، ص ۱۵۵)
تو مناجات با حق را مثل تکلم با یک نفر از بندگان ناچیز حساب مکن چه شده است اگر با یک نفر از دوستان - سهل است یا یک نفر از بیگانگان اشتغال به صحبت داشته باشی مادام که با او مذاکره میکنی از غیر غافلی و با تمام توجه به او مشغولی و در اشتغال به مکالمه و مناجات با ولی النعم و پروردگار عالمیان به کلی از او منصرف و غافلی و به دیگر امور متوجهی
آیا قدر بندگان از ذات مقدس حق افزون یا تکلم با آنان ارزشش از مناجات با قاضی الحاجات بیشتر است؟ آری من و شما مناجات با حق را نمی دانیم.»(۱)(پرواز در ملکوت مرحوم امام خمینی، جلد ۱، ص ۹۶)
مرحوم علامه نراقی فرموده است:
حضور قلب گاهی به روی آوردن و توجه به نماز و گاهی به «خشوع دل» تعبیر می شود. زیرا خشوع در نماز دو نوع است یکی خشوع دل و آن عبارت است از این که آدمی همه حواس خود را متوجه نماز سازد و تمام اندیشه و همت او نماز باشد، به نحوی که جز معبود در دل او نباشد.
و دیگری «خشوع جوارح» و آن عبارت است از اینکه چشم خود را به زیر افکند و به چیز دیگر التفات ننماید و با چیزی بازی نکند و دهن دره و خمیازه نکشد و انگشتان پای خود را رو به قبله ندارد و حرکتی برای غیر نماز نکند و چیزی از مکروهات مرتکب نشود و این امور را گاهی به خضوع» تعبیر کرده اند.» (۲)(جامع السعادات، جلد ۳، ص ۳۲۴)
حضور قلب در نماز دارای مراتب و درجاتی است به هر اندازه که نمازگزار در نماز توجه و حضور بیشتری به خدا پیدا نماید خداوند هم به همان حد توفیق رفیقش مینماید.
هرگاه نمازگزار در نماز حضور قلب پیدا کند در دلش هیبتی می افتد که از آن هیبت به وحشت می افتد وحشتی توام با احساس ذلت و حقارت آن وقت است که خود را در ادای وظیفه مقصر میبیند و برایش حالتی میان «بیم» و «امید» حاصل میشود که این خود از صفات بندگان کامل است.