فضیلت نماز اول وقت
حضرت امام رضا در تفسیر آیه شریفه :
اهل ایمان، کسانی هستند که بر نمازهایشان مواظبت می کنند. (۲)(سوره مؤمنون، آیه ۹)
فرموده است مراد مواظبت در وقت نماز است.
اهل ایمان کسانی هستند که اوقات نماز را محافظت می کنند.» (۳)(مستدرک الوسائل، جلد ۱، ص ۱۸۴)
امام رضا فرمود:
اوقات نماز را محافظت کنید. سعی کنید نماز را در اوقات مخصوص آن به جای آورید. زیرا هیچ بنده ای از آفت حوادث در امان نیست. کسی که وقت واجب نماز او فرا رسد و عمداً از آن کوتاهی کند در وقت خود به جا نیاورد خطا کار است. زیرا خداوند در قرآن این گروه از مذمت کرده و فرموده است.
فَوَيلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُم عَنْ صَلوتِهِمْ سَاهُونَ» (آیه ۴ و ۵ سوره ماعون)
وای بر آن دسته از نمازگزارانی که از نماز خود غافلند.
امام فرمود: «مراد از «ساهون» در این آیه آنهایی هستند که غافل از اوقات نمازهای واجب خود هستند. (4)(بحار الانوار، جلد ۸۳، ص ۲۰)
مرحوم آية الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب اسرار الصلاة» روایتی را در مورد نیت آورده و ذیل آیه مذکور بیان فرموده است معلوم میشود این سهو متعلق به نیت است.»
در نامه ای که امام هشتم ه به مأمون نوشت در قسمتی از آن چنین آمده است:
نماز در اول وقت افضل است (۱)(بحار الانوار، جلد ۳، ص ۱۳)
حضرت امام رضا در تفسیر آیه مباركه «فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْراً» تقسیم کنندگان کارها و امور» (سوره ذاریات آیه (۴)() فرموده است:
«فرشتگان ارزاق انسانها را از بین طلوع صبح تا طلوع خورشید تقسیم می کنند. پس هر کس بین الطلوعین خواب باشد از روزی خود خواب مانده و محروم) است. (۲)(مسند الامام الرضا، جلد ۱، ص ۳۷۳. من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، ص ۳۱۹ مکارم الاخلاق ۳۵۴ تفسیر نور الثقلین، جلد ۵ ص ۱۲۰) در تفسیر روایت مزبور را به امام صادق (ع) منسوب نموده است))
امام رضا به یکی از اصحابش فرمود
ای فلانی زمانی که وقت نماز فرا رسد بر تو لازم است نماز را در اول وقت به جا آوری زیرا تو نمیدانی بعداً چه پیش خواهد آمد.» (۳)(وسائل الشيعه، جلد ۳، ص ۸۷)
امام رضا فرمود:
برای هر نمازی سه وقت است اول وقت وسط وقت، آخر وقت به جا آوردن نماز در اول وقت موجب خوشنودی خدا و در وسط آن عفو پروردگار و در آخر وقت غفران و آمرزش الهی است و بهترین اوقات اول وقت است و کسی حق ندارد آخر وقت را برای نماز انتخاب کند همانا نماز آخر وقت برای کسی مجاز است که بیماری یا عذری داشته باشد یا اینکه مسافر باشد.» (۴)(مستدرک الوسایل، جلد ۱، ص ۱۸۵ بحار الانوار، جلد ۸۲، ص ۳۵۰)
75
اهتمام امام رضا (ع) به نماز اول وقت
ابراهیم بن موسی القزاز» میگوید
امام رضا به عنوان استقبال از بعضی از طالبین دودمان ابو طالب | از شهر خارج شد، در این هنگام وقت نماز فرا رسید. حضرت بلادرنگ راه خود را به ساختمانی که در آن نزدیکی بود کج کرد و به سوی آن رفت و در کنار سنگ بزرگی فرود آمد.
راوی گوید: سپس امام به من فرمود:
اذان بگو عرض کردم منتظر رسیدن و ملحق شدن برخی از یاران هستم که بیایند.
حضرت فرمود: خداوند تو را مشمول آمرزش خود قرار دهد. نماز را بدون عذر شرعی از اول وقت به تأخیر نیندازید. بر تو لازم است همیشه نماز را در اول وقت به جا آوری
راوی گوید پس در آن هنگام من اذان گفتم و نماز به جا آوردیم. (۳)(بحار الانوار، جلد ۸۳ ص ۲۱ و ۲۵ مستدرک الوسایل، جلد ۱، ص ۱۸۵)
علامه مجلسی (ره) فرموده است این حدیث دلالت دارد بر اینکه سزاوار نیست برای شرکت دیگران در نماز جماعت نماز را از اول وقت به تأخیر انداخت.»(۱)(بحار الانوار، جلد ۸۳، ص ۲۱)
هنگامی که امام رضا در خراسان می زیست به دستور مأمون دانشمندان برجسته از فرقه های گوناگون در مجالس مناظره حاضر می شدند، و امام رضا با آنها مناظره و بحث میکرد. در یکی از این مجالس «عمران صابی که از فحول دانشمندان بود در مجلس حاضر شد و درباره توحید و یگانه پرستی با حضرت به بحث پرداخت امام به هر سؤال به طور مستدل پاسخ می داد. بحث و مناظره به اوج خود رسید و مجلس کاملاً از این جهت داغ شده بود.
در همین هنگام وقت نماز ظهر فرا رسید امام رضا به یاد نماز افتاد و به مأمون فرمود وقت نماز ظهر فرا رسید.
عمران صابی» گفت:
ای پیشوای من دنباله بحث و پاسخ مرا قطع مکن این کار شما قطع کردن پاسخ به سؤال من به قدری برایم گران و سخت تمام شد که همانا دلم سوخت و فرو ریخت
امام رضا با کمال قاطعیت فرمود:
نماز را به با داریم و سپس به ادامه کار خود باز می گردیم. آنگاه امام هشتم الا با همراهان برخاستند و نماز را به پا داشتند و پس از نماز به تحت و مناظره ادامه دادند. (۲)(عيون اخبار الرضا، جلد ۱، ص ۱۷۲)
ابو الصلت هروی گوید:
هنگامی که حضرت رضا در سرخس محبوس بود، به قصد دیدار ایشان به آنجا رفتم و از زندانبان خواستم به محضر امام مشرف شوم. گفت: «فعلاً امکان اجازه ورود برای شما نیست.
گفتم: «چرا؟»
پاسخ داد: زیرا امام هشتم که در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند، و فقط ساعتی در اوّل روز و ساعتی پیش از ظهر و ساعتی نزدیک غروب و زردی آفتاب از نماز دست میکشد و در این اوقات در جایگاه نماز خود نشسته و با پروردگارش مناجات و راز و نیاز میکند.
گفتم: «پس از او برای من اذن بگیر که در یکی از این اوقات به محضرش برسم.
زندانبان اذن گرفت. من هنگامی که نزد او رفتم ایشان را دیدم که در مصلای خود نشسته و غرق دریای تفکر و اندیشه است.» (۱)(عيون اخبار الرضا، جلد ۲، ص ۴۳۰ سفينة البحار، جلد ۱، ص ۲۸)
76