هارون بر من چیره نمیشود
روي عن صفوان بن يحيى قال : لما مضى موسى الكاظم و ظهر ولده من بعده علي الرضا، خفنا عليه و قلنا له : إنا نخاف عليك من هذا، يعنى هارون الرشيد . قال : لَيَجْهَدنَّ جُهْدَه فلا سبيل له عليَّ . قال صفوان : فحدثني ثقة أن يحيى بن خالد البرمكي قال لهارون الرشيد : هذا علي بن موسى قد تقدم و ادعى الأمر لنفسه ، فقال هارون :
يكفينا ما صَنَعْنا بأبيه ، تريد نقتلهم جميعاً (الفصول المهمة في معرفة أحوال الأئمة ، ص ۲۳۵؛ نور الأبصار في مناقب آل بيت النبي المختار ص ۲۴۳ و جامع كرامات الأولياء ، ج ۲، ص ۳۱۱ البته در نقل دیگر به جای «تقتلهم جميعا »، « تقتلهم جميعا » ثبت شده است.)(الإتحاف بحب الأشراف، ص ۳۱۴)
از صفوان بن یحیی روایت شده که میگوید پس از شهادت امام کاظم الله و آغاز امامت علی بن موسی الرضا الله از توطئه هارون بر ضد امام رضا الله بیمناک شدیم و جریان را به امام گفتیم امام فرمود: هارون تلاش خود را انجام می دهد؛ ولی کاری از پیش نخواهد برد.
صفوان در روایت دیگری میگوید یکی از افراد مورد اعتماد برایم نقل کرد که یحیی بن خالد برمکی به هارون الرشید گفت علی بن موسی ادعای امامت دارد با این سخن قصد تحریک هارون را داشت هارون در پاسخ گفت: آنچه با پدرش انجام دادیم بس است آیا میخواهی همه آنها را بکشیم ؟!
محل دفن من و هارون یکی است
روي عن موسى بن عمران قال : رأيتُ علي الرضا بن موسى في مسجد المدينة وهارون الرشيد يخطب قال : تروني وإياه ندفن في بيت واحد ؛(الفصول المهمة في معرفة أحوال الأئمة ال ، ص ۲۳۶؛ نور الأبصار في مناقب آل بيت النبي المختار ص ۲۴۴ و جامع کرامات الأولياء ، ج ۲، ص ۳۱۲.)
موسی بن عمران می گوید: روزی علی بن موسی الرضا را در مسجد مدینه دیدم و هارون مشغول سخنرانی بود. امام به من فرمود: روزی را خواهی دید که من و هارون در یک جا به خاک سپرده می شویم.
البته در كتاب الإتحاف بحب الأشراف روایت یاد شده از موسی بن مروان نقل شده است. ( الاتحاف بحب الأشراف، ص ۳۱۶)