۳-۱۰- اصل تقوی: ایمان یک درجه برتر از اسلام است و تقوی، یک درجه برتر از ایمان (کمپانی (۲۲۴)
114
امام رضا ع السلام به عنوان یک رهبر اسلامی به این مسئله نقش فرهنگ در جامعه و توسعه رأفت فرهنگی - توجه بسیاری داشته و آنچه از ایشان به یادگار مانده گواه به این مسئله است و حضرت نظریه اسلام را درباره روابط میان انسانها مبنی بر مهربانی و مهرورزی به یکدیگر و اینکه آنان برادران دینی یکدیگرند با برخی اعمال خود که تراویده از فرهنگ رفتاری یک انسان حقیقی است را بیان میفرماید و در پاسخ به مردی که به امام رضا ع السلام عرض میکند به خدا سوگند، در روی زمین از حیث نسب کسی از شما برتر نیست میفرماید تقوا به آنان برتری داد و فرمانبرداری خدا آنان را بدان پایه و مقام رسانید. (شیخ صدوق، (۲ ٫ ۲۲۶) و به شخص دیگری که می گوید به خدا قسم تو بهترین مردم هستی نیز میفرماید: «سوگند مخور بهتر از من کسی است که برای خدا فرمانبردارتر و از نافرمانی او پرهیزگارتر باشد، به خدا سوگند این آیه نسخ نشده است که: «... وَ جَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ...» (حجرات (۱۳) چرا که حقیقت آن است که ایمان به ارزش انسان در دیدگاه فرهنگی رضوی از جایگاهی ویژه برخوردار است و منزلتی والا و الهی دارد و در کلام و سیره توحیدی خویش هرگونه امتیاز و ارزش جاهلی مثل ثروت و نسب را در عطوفت و مهرورزی نسبت به انسانها منتفی دانسته و تقوای الهی را معیار و میزان ارزش گذاری افراد در جهت رأفت و مهربانی و احترام به آنان قرار داده است و این سیره رسول اکرم را سرلوحه برنامه های خویش جهت رأفت به مردم قرار داده که الناس سواء كاسنان المشط مردم همانند دانه های شانه با یکدیگر برابرند (شیخ صدوق ۳۷۹٫۴) مردم به یک اندازه فرزند آدم و حوایند. عربی را بر عجمی عجمی را بر عربی جز به تقوای الهی برتری نیست».( ابن واضح یعقوبی، (۱۱۰٫۲)
بنابراین حضرت رضا السلام به هیچ کس به دیده تحقیر آمیز نمی نگریست و همواره اندیشه اش این بود که همه انسانها از یک پدر و مادر و از یک اصل و ریشه اند و دلیلی برای برتری یکی بر دیگری وجود ندارد دلیلی بر مهربانی و رأفت افزون تر نسبت به دیگری وجود ندارد مگر به تقوا و پرهیزگاری .
و نیز در سیره فرهنگی رأفت محور ایشان جامعه انسانی، جامعه خدایی است و هر گونه خدمت به انسان و رأفت نسبت به آنان مایه قرب به خدای متعال است حقوق انسان برخاسته از حق خدا و خاستگاه اصلی حقوق انسانی حقوق الهی است.
حرمت انسان از دیدگاه امام رضا ارزشمندترین تکلیف هاست و حریم و حرمت او بر همه تکلیفها و حرمتها برتری دارد؛ لذا مهربانی و دلسوزی به او هم از اهم واجبات است و هر قانون و حقوقی که با حقوق انسان به مزاحمت برخیزد حقوق انسان اصل و معیار قرار میگیرد و دیگر حقوقها توان برابری با حق انسانی و حرمت او را ندارد و با استناد به فرمایش علی اسلام می فرماید: «حرمت مسلمان بر همه حرمتها برتری دارد.... (صدوق، عیون اخبار الرضا (۲۴۰٫۲)
در پرتو اخلاص و ایمان باید رعایت حقوق مسلمانان را بر اساس اصل رأفت و مهرورزی برای هر یک از آنان در هر مرتبه و جایگاهی که باشند بایسته ساخت و رعایت این فضیلت ارزشمند و نیز محور قرار دادن آن رافت - توسط امام رضا السلام تنها به مسلمانان معطوف نمیشود و موارد بسیاری در سیره ایشان در این رابطه حتى نسبت به غیر مسلمانان و اقلیتهای مذهبی نیز مشاهده میشود که آنان نزد حضرت آمده مشکلات و مسائلشان را با حضرت در میان می گذاردند و حضرت در نهایت مهربانی و رأفت و با رویی گشاده با سرلوحه قرار دادن کرامت انسانی پاسخ
گوی آنان بود. (همان ۲ ٫ ۸۸؛ مجلسی، (۱۲٫۲۸)
همچنین امام رضا علام در مهربانی خوش خلقی دلسوزی و در حقیقت رأفت نسبت به کنیزان و بردگان نیز عنایت ویژه ای داشته است؛ چنانکه عبدالله بن صلت درباره این سیره عملی حضرت در زمینه فرهنگ سازی رأفت می نویسد: «من در سفر امام رضا به خراسان در خدمت او بودم دیدم که حضرت دستور فرمودند سفره غذا را بیندازند و در کنار سفره همگی غلامان آن حضرت از سیاه و غیره گرد آمدند. من به آن حضرت عرض کردم فدایت شوم کاش برای اینها سفره جداگانه ای انداخته میشد امام خشمگین و شد و فرمود پروردگار ما یکی است پدر و مادر ما هم یکی است و پاداش هم به کردار است.» (کلینی، ۲۳٫۴)
بنابراین تمام این مطالب به خوبی گواه این است که امام رضا برای رأفت فرهنگی جایگاه و اهمیت خاصی قائل میباشد؛ چنانکه برای توسعه فرهنگ رافت و به عبارتی رأفت فرهنگی تلاش بسیاری مینماید و در حقیقت با این عمل اصل عدالت اجتماعی را نیز جاری ساخته و بین این دو رابطه ای دو سویه برقرار نموده است و همه امتیازات و نابرابریهایی که مربوط به حقوق اجتماعی است را منتفی دانسته و در فرهنگ برخاسته از رأفت و مهرورزی ،ایشان همان طور که پیشتر نیز اشاره شد همه برابر و یکسانند چرا که همه مخلوق خدایند و پدر و مادر آنها آدم و آدم نیز از خاک آفریده شده است و تفاوت گذاشتن میان آنان و مهروزی و مهربانی نسبت به یکی و دیده تحقیر آمیز نسبت به دیگری سبب ایجاد عقده و نوعی حقارت شده و شکاف میان افراد جامعه را عمیق تر میکند و کینه ها و دشمنی ها را برمی انگیزاند و انسانها را به دسته های جدا و گریزان از یکدیگر تبدیل میکند.
پس حضرت رضا السلام با این کلمات زیبا و پرمعنا و سیره عملی خویش در رأفت، ایجاد کننده وحدت و انسجام عدالت و مساوات نیز میباشد و تلاش می نماید تا فرهنگ جامعه را نیز به سمت یک فرهنگ رافت محور و رأفت گستر سوق دهد و با این کار میان مردم و رهبر جامعه نوعی انس و الفت و مودت را ایجاد نماید.
139