عمران و آبادانی زمین
خداوند در قرآن مسئولیت عمران زمین را به انسان تفویض کرده می فرماید: هو أنشأ كم من الأرض واستعمركم فيها؛ او شما را از زمین پدید آورد و
آبادی آن را از شما خواسته است.(7. هود (۱۱) ۶۱ )
از این آیه استفاده میشود که عمران زمین و به طور کلی سالم سازی محیط زیست و رعایت اصول حیات در طبیعت با وجود انسان عجین گشته و از مسئولیت های اجتناب ناپذیر او به شمار میآید چه خوب است در این باره احساس مسئولیت نسبت به طبیعت و ضرورت عمران و آبادانی زمین را از امام رضا الله بیاموزیم که چه بسیار به لایروبی چشمه و قنات و حفر چشمه و چاه پرداخته است.(1. نک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۵۶؛ ج ۴۹، ص ۱۲۵؛ عطاردی، عزیز الله، مسند الامام الرضا، ج ۱، ص ۵۹)
امام علی الا در تأکید بر ضرورت عمران و آبادانی زمین در بخشی از عهدنامه خود به مالک اشتر فرمود امام علی الله در تأکید بر ضرورت عمران و آبادانی زمین در بخشی از عهدنامه خود به مالک اشتر فرمود
وليكن نَظَرُك في عمارة الأرض أبلغ من نظرك في استجلاب الخراج، لأن ذلك لا يُدرك إلا بالعمارة، و مَن طَلَبَ الخراج بغير عمارة أخرب البلاد، وأهلك العباد، و لم يَسْتَقِم أمره إلا قليلاً(2. نهج البلاغه، همان، نامه ۵۳، ص ۱۰۱۳) لازم است تلاش تو در عمران زمین بیش از جمع آوری مالیات باشد زیرا مالیات جز با آبادانی زمین فراهم نمی آید و هر کس که بخواهد مالیات را بدون عمران و آبادانی دست آورد شهرها را خراب کرده و
بندگان خدا را نابود ساخته است و جز اندکی کارش ایده آل نخواهد شد.
به دلیل همین ضرورت است که در آموزه های اسلامی فروش زمین عملی ناپسند رقم خورده است امام صادق الا در این باره فرمود:
ما يُخْلِفُ الرَّجُلُ بَعدَه شيئاً أشدَّ عليه من المال الصامت، قال: قلت له: كيف يصنع به؟ قال: يَجْعَلُه في الحائط والبستان والدار؛ آنچه که مرد پس از خود به جا می گذارد سخت تر از مال راکد و بی مصرف مانند طلا و نقره نیست راوی پرسید پس با مال راکد چه کند؟ فرمود آن را در مسیر آبادی ،دیوار، باغ و خانه هزینه کند. (1. همان، ص ۴۴)
آیا با این وصف میتوان با طبیعت بی اعتنا بود و یا به تخریب آن پرداخت؟ بدیهی است که در این صورت اگر کسی که به جای عمران زمین آن را ویران سازد و به جای نشاندن نهال به شکستن درختان و پرپر کردن گل مبادرت ورزد و به جای سالم سازی دریا و صحرا به آلوده کردن آن همت گمارد، در فرهنگ دینی انسانی ناسازگار و مسئولیت گریز به شمار می آید.
استاد جوادی آملی در ذیل آیه یاد شده چنین نگاشته است: منظور از زمین گستره زیست بشر است که از عمق دریا تا اوج سپهر و قله آسمان را در بر میگیرد بنابراین فرهنگ زیست محیطی با مقام برین جانشینی خدا آمیخته است، آن کس که به جای پالایش هوا آن را می آلاید و عوض مرمت زمین آن را ویران میکند و به جای غرس نهال به قطع درخت می پردازد و به جای سالم سازی دریا و صحرا از آلوده نمودن آنها ابایی ندارد، دروغ می گوید که خویشتن را خلیفه خدا می شمرد. (2. تک جوادی آملی، عبدالله انتظار بشر از دین ص ۱۷۹)
در اینجا که سخن از عمران آبادانی است بی مناسبت نیست که این نکته تاریخی را یادآور شویم که به رفتار امام رضا بر می گردد. آنگاه که آن حضرت در دروازه شهر نیشابور وارد محله ای شد و در آنجا چشمه ای کم آب یافت، امام دستور داد تا همگان در آنجا منزل کنند و سپس به هدف افزایش آب چشمه فرمود: آن را لای روبی کنند امام پس از فراغت از لای روبی خود وارد چشمه شد و در آن غسل نمود و سپس در کنار آن چشمه نماز خواند.
بعد از این بود که مردم به قصد شفا و تأسی از آن حضرت در آن چشمه غسل کرده و از آن مینوشیدند و در کنار آن نماز میخواندند و دعا می کردند، به طوری که آن چشمه به حمام الرضا معروف گردید(1. ابن بابويه، محمد بن علی شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۴۵ ) و امروزه آن حمام و یا جای آن را با نام «چشمه کهلان» می شناسند. (2. یک نمازی شاهرودی، علی، مستدرك سفينة البحار، ج ۷، ص ۵۲۷؛ محمدی اشتهاردی رابطه ایران با اسلام و تشیع، ص ۳۳۳-۳۳۴ )
درخت کاری
یکی از وظایف انسان در برابر طبیعت کاشتن درخت و نگهداری آن است. پیامبر رحمت اله در بیان مسئولیت انسان در برابر طبیعت و ضرورت سالم سازی محیط دستوراتی ویژه و مؤکد داده و در اهمیت نهال کاری آن را صدقه ای جاری دانسته می فرماید:
مَن غَرَسَ غَرْساً لم يَأْكُل مِنه آدمي و لا خَلَقَ مِن خَلق الله إلا كان له صدقة؛ هركه نهالی را بنشاند هر چند که نه مورد استفاده آدمی قرار گیرد و نه مورد استفاده هیچ مخلوقی دیگر برای او صدقه منظور می گردد.(3. پاینده ابو القاسم، نهج الفصاحه، ج ۲، ص ۵۶۳ )
آن حضرت در جایی دیگر در بیان اهمیت احیای طبیعت آب دادن به درختی تشنه را با نجات انسانی مؤمن از خطر تشنگی برابر دانسته می فرماید: من سقی طلحة أو سِدْرَةً فَكَأَنَّما سَقَى مُؤمِناً مِن ظَمَا؛ هر که درخت موز و یا درخت سدر را سیراب کند، گویا شخصی مؤمن را از تشنگی سیراب ساخته است. (4. حر عاملی، محمد بن حسن وسائل الشيعه، ج ۱۲، ص ۲۵)
در اهمیت طبیعت همین بس که امام صادق ، قطع درختان را موجب عذاب معرفی کرده میفرماید: لا تقطعوا الثمار فَيَبْعَثَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ العَذَابَ صَبَا(5. کلینی، محمد بن يعقوب، الکافی، ج ۵، ص ۲۶۴)
درختان میوه را قطع نکنید که خداوند بر سر شما عذابی سخت نازل خواهد کرد. خوب است درخت کاری را از امام رضا بیاموزیم که آن حضرت علی رغم خستگی سفر طولانی بین مدینه و مرو در چندین جا با دست مبارک خود اقدام به کاشت نهال کرد کاشتن نهال بادام در نیشابور در منزل خانمی به نام پسنده نمونه ای از آن موارد است.(1. تک مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۱۲۱؛ عطاردی، عزيز الله، مسند الامام الرضا، ج ۱، ص ۵۷)
حمایت از حیوانات
هر چند مشیت خدا بر این تعلق گرفته است که گونه هایی از حیوانات به تسخیر انسان در آیند تا او بتواند از برخی برای بارکشی و سواری استفاده کند و از برخی انواع فراورده های لبنی و گوشتی فراهم آورد اما نباید این واقعیت را فراموش کرد که انسان در برابر حیوانات مسئولیتهایی دارد که نباید در انجام آن کوتاهی کند فإنكم مسؤولون حتى عن البقاع والبهائم؛ شما حتی نسبت به خانه ها و حیوانات مسئول هستید.(2. نهج البلاغه، همان، خطبه ۱۶۶، ص ۵۴۴)
هشدار کوتاهی در حمایت از حیوانات را از پیامبر رحمت بشنویم که به نقل از سکونی آمده است:
إنَّ النبي - صلى الله عليه و آله - أبصر ناقَةً مَعقُولَةً وعليها جهازها فقال: أين صاحبها ؟ لا مُرُوةَ لَه فليَسْتَعِدَّ غَداً لِلخُصُومَة؛ پيامبر اكرم الله، شتر بسته ای را دید که پالان بر پشتش بود فرمود صاحب شتر کجاست؟ او شخصی بی انصاف است و باید خود را برای بازخواست در روز قیامت آماده سازد.
در اهمیت مسئولیت انسان در برابر حیوانات همین بس که در متون اسلامی بابی با عنوان «حقوق حیوان باز شده است که در آن برخی از مسئولیت های انسان در برابر حیوانات بازگو شده است آب و علف کافی و به موقع دادن به اندازه توان بار و سواری کشیدن به اندازه دوشیدن و نگه داشتن سهم نوزاد در سینه مادر، انتخاب نام نیکو تکیه نکردن بر آن زیر بار نگه نداشتن پرهیز از دشنام و زدن و مانند آن از جمله این مسئولیت هاست. (1. طوسی محمد بن حسن، مبسوط، ج ۶، ص ۴۷؛ نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج ۸،ص258)
امام رضا در ضرورت حمایت از حیوانات فرمود:
مَن أَكَلَ فِي مَنزِلِهِ طَعَاماً فَسَقَطَ مِنه شَيْءٌ فَلْيَتَناوله، و مَن أكل في الصحراء أو خارجاً فليتركه للطير والسبع هر که در خانه اش طعامی بخورد و چیزی از آن بریزد، آن را بردارد و بخورد و اگر کسی در بیابان یا بیرون از منزل چیزی بخورد ریخته های غذا را برای پرندگان و دیگر حیوانات وا نهد.(2. ابن خالد البرقي، أحمد بن محمد المحاسن، ج ۲، ص ۴۴۵)
ص250