نگاهی به زندگانی امام رضا
پیش از ورود به مباحث اصلی و بیان سیره و الگوهای رفتاری امام رضا لا در عرصه های مختلف زندگی نگاهی گذرا به شرح حال امام رضا امری
بایسته به نظر می رسد که در این مجال بدان اشاره می گردد.
نام و القاب
امام رضا یک نام بیشتر ندارد و آن هم نام مبارک «علی» است، اما تاریخ نویسان القابی بسیار برای آن حضرت ذکر نموده اند که مشهورترین آنها عبارت اند از رضا رئوف ثامن الأئمه، غريب الغرباء، معين الضعفاء، عالم آل محمد. (1. تک شریف ،قرشی باقر پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسى الرضا، ج ۱، ص ۴۳-۴۵؛ رجبی محسن آیینه مهر نگاهی به القاب على بن موسى الرضا)
یادآور می شود که هر یک از نام و القاب امامان معصوم الله وجه تسميه خاص خود را دارد که گویای پیامی خاص است القاب امام رضا نیز این
گونه بوده است. اما در این میان کلمه «رضا» معروف ترین لقب از القاب آن حضرت است.
هر چند برخی از تاریخ دانان بر این عقیده اند که انتخاب این لقب به زمان ولایتعهدی امام رضا بر میگردد که مأمون آن را برگزیده است،(1. تک طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج ۷، ص ۱۳۹؛ ابن اثیر، على بن محمد، الكامل في التاريخ، ج ۶، ص ۳۲۶)
اما شیخ صدوق به نقل از احمد بن ابی نصر بزنطی از امام جواد آورده است که فرمود: خدا این لقب را برای آن حضرت تعیین نموده است.(2. ابن بابویه، محمد بن على شيخ صدوق)، عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۲؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۴)
او در جای دیگر به نقل از سلیمان بن حفص میگوید: امام کاظم خود فرزندش علی را به این لقب نامید و توصیه کرد که همگان نیز وی را به این لقب بخوانند. (3. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، همان، ج ۲، ص ۲۳)
علامه مجلسی به نقل از شیخ صدوق آورده که وقتی امام کاظم ، خود فرزندش رضا را صدا میزد او را با کنیه یا ابا الحسن» خطاب می کرد و آنگاه که در غیاب او با کسی صحبت میکرد از او با لقب و جمله ولدی الرضا» نام می برد. (4. تک مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۴)
اسنادی در دست است که حاکی از تأیید قول شیخ صدوق و انتخاب لقب رضا پیش از تصدی ولایتعهدی برای آن حضرت است. از جمله این اسناد نامه فضل بن سهل به آن امام است که به دستور مأمون برای دعوت آن حضرت به خراسان نوشت و برای او به مدینه ارسال کرد در آن نامه چنین آمده است: بسم الله الرحمن الرحيم، لعلي بن موسي الرضا ... من وليه فضل بن سهل ......(1. شوشتری نور الله بن شریف الدین احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج ۱۲، ص ۳۸۱)
این خبر نیز که به نقل از امام جواد الله رسیده است تأییدی بر این مطلب است که در وجه تسمیه آن حضرت به «رضا» فرمود: خداوند پدرم را رضا نامید، زیرا پیامبر اکرم له و دیگر ائمه اسلام از او خشنود هستند. راوی پرسید: مگر دیگر امامان این طور نبودند؟ آن حضرت فرمود چرا؛ اما پدرم ویژگی دیگری نیز داشت و آن این بود که حتی مخالفان نیز مانند موافقان از او راضی بودند. (1. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، همان، ج ۲، ص ۲۲)
کنیه
امام رضا دارای دو کنیه عام و خاص میباشد، کنیه عام که در میان مردم معروف بود «ابوالحسن» و کنیه خاص آن حضرت که تنها خواص او را به آن کنیه می شناختند «ابو محمد» است.(3. طبری، محمد بن جریر دلايل الإمامه، ص ۳۵۹)
با آنکه اغلب کنیه هر امامی از اسم پسر بزرگ آن امام گرفته شده است. ولی كنیه معروف و عام امام رضا بر حسب نام فرزند نیست، بلکه پدرش موسى بن جعفر ، کنیه آن حضرت را برای وی انتخاب کرده و یا کنیه خویش را به وی هدیه فرموده است.
على بن یقطین میگوید با تنی چند از دوستان امام کاظم یا در خدمت آن حضرت نشسته بودیم که فرزندش على الرضا وارد شد. آن حضرت به من فرمود: يا علي بن يقطين هذا علي سيد ولدي، أما إني قد نَحلتُه كُنيتي: اى على پسر يقطين اين علی سرور فرزندان من است آگاه باشید که من کنیه ام را به او بخشیدم. (1. مفید محمد بن محمد، الارشاد، ج ۲، ص ۲۴۹)
شاید این اقدام امام کاظم الله به دلیل علاقه زیاد به فرزندش امام رضا بوده است و یا به موجب اینکه امام رضا الله تا ۴۷ سالگی صاحب فرزند نشده بود تا بتوانند به استناد نام فرزندش کنیه ای را برای آن حضرت انتخاب نمایند.
نکته قابل توجه درباره کنیه امام رضا این است که گاه آن حضرت را ابو الحسن الثانی میخوانند این تعبیر از آن روست که کنیه آن حضرت با برخی دیگر از ائمه معصومینمانند امام علی امام کاظم و امام هادی ام مشترک است. برای آنکه معلوم گردد منظور از ابوالحسن کنیه کدام یک از چهار امام یاد شده است کنیه امام علی الله را بدون قید می آورند و امام کاظم الله را «ابوالحسن الاول، امام رضا را ابوالحسن الثانی و امام هادی را «ابوالحسن الثالث می خوانند.
و نیز با توجه به اینکه امام رضاء الله معاصر امام كاظم الله بوده و فاصله ای میان آن دو نبوده است امام کاظم الله را ابوالحسن الماضي و امام رضا ابو الحسن الثانی نامیده اند.
ص33