شهادت و محل دفن
امام رضا سرانجام پس از ۵۵ سال در آخر ماه صفر ۲۰۳ با زهری که به دستور مأمون به آن حضرت خوراندند به شهادت رسید.
آن حضرت به طور مکرر از چگونگی شهادت خود و محل دفن و اینکه توسط چه کسی کشته خواهد شد خبر داده بود.
راوی میگوید پس از دعوت مأمون از امام رضا آن حضرت برای زیارت رسول خدا و وداع با آن حضرت به حرم آمده بود. هنگامی که خواست از حرم بیرون برود، چند بار به طرف قبر پیامبر برگشت و با صدای بلند گریه کرد در این هنگام به خدمت آن حضرت رسیدم و بر او سلام کرده و تسلی دادم آن حضرت فرمود: چگونه ناراحت نباشم که مرا به زور از کنار قبر جدم رسول خدا نه بیرون میبرند و مرا در غربت شهید می کنند و جنازه مرا در کنار هارون دفن خواهند کرد. (2. تک عطاردی، عزیز الله آثار و اخبار حضرت امام رضا، ص۷۷)
هنگامی که مأمون به ظاهر خلافت را به امام رضا پیشنهاد کرد و از امامت آن حضرت دفاع نمود آن حضرت به دوستان خود فرمود: مأمون با سخنان خود شما را قریب ندهد، به خدا سوگند او مرا خواهد کشت و جنازه ام را در کنار قبر پدرش دفن خواهد کرد.
در جایی دیگر راوی میگوید روزی در مکه دیدم که هارون الرشید از یک در مسجد الحرام و امام رضا از در دیگر آن بیرون شدند این جا بود که امام فرمود: ما أبعد الدار و أقرب اللقاء بطوس، يا طوس يا طوس ستجمعني وإياه؛ چقدر خانه ها از هم دورند ولی لقاء در طوس نزدیک است ای طوس ای طوس به زودی مرا با او در یک جا جمع خواهی کرد. (1. ابن بابویه، محمد بن علی شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۳۴؛ طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ج ۲، ص ۶۰ )
موسى بن عمران میگوید در یک نوبت که هارون الرشید در مسجدالنبی خطبه می خواند، من در کنار امام رضا بودم امام به من فرمود: تروني وإياه ندفن في بيت واحد؛ مرا خواهید دید که با او هارون] در یک جا دفن خواهیم شد.(2. اربلی، علی بن عیسی کشف الغمه في معرفة الأئمه، ج ۳، ص ۶۹)
از اباصلت هروی نیز نقل است که گفت از امام رضاء شنیدم که فرمود:
والله ما منا إلا مقتول شهيد، فقيل له: و مَن يقتلك يا ابن رسول الله؟ قال: شَر خَلق الله في زماني، يقتلني بالسم ثُمَّ يُدفنني في دار مضيقة وبلاد غُربة؛ به خدا سوگند از ما هیچ کس نیست جز آنکه کشته و شهید خواهد شد از او پرسیدم چه کسی شما را خواهد کشت؟ فرمود: بدترین خلق خدا در زمان خودش او مرا با سم خواهد کشت و سپس در خانه ای تنگ و شهری دور دست به خاک خواهد سپرد. (3. ابن بابویه محمد بن علی (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۸۷)
از دیگر مواردی که امام رضا از مرگ و محل شهادت خود خبر داده بود، هنگام حضور دعبل خزاعی و قرائت اشعار خود در نزد آن حضرت است.
اباصلت هروی میگوید روزی دعبل خزاعی که شاعر معروف اهل بیت است، در شهر مرو به خدمت امام رضا رسید و عرضه داشت یا ابن رسول الله! من درباره شما قصیده ای سروده ام و سوگند یاد کرده ام که آن را قبل از شما نزد هیچ کس نخوانم، اکنون اگر اجازه فرمایید آن را قرائت کنم او پس از اجازه آن حضرت، قصیده طولانی خود را آغاز نمود تا به این بیت رسید که گفت:
أري فينهم في غيرهم مُتَقَسِّماً و أيديهم مِن فَيئِهِم صَفِراتِ
می بینم که اموال آنان در میان گروهی غیر از آنها تقسیم شده و دست آنها از حق خودشان خالی و کوتاه گشته است.
امام رضا با شنیدن این مصیبت بر مظلومیت آل محمد لاله گریه کرد و فرمود: چه راست میگویی ای دعبل
او در ادامه قرائت قصیده خود مصیبت پراکندگی قبور ائمه را یادآور شد تا به این بیت رسید و گفت:
و قبر ببغداد لنفس زكية تَضَمَّنَها الرحمن في الغُرفات
و قبری از خانواده رسول خدا در بغداد است و در آن فردی همچون موسی بن جعفر است که خداوند او را در غرفه های بهشتی جای داده است.
وقتی اشعار دعبل به اینجا رسید امام رو به دعبل کرد و فرمود با اجازه شما دو بیت به قصیده ات اضافه میکنم تا اشعارت کامل گردد و سپس فرمود:
و قبر بطوس يا لها من مصيبة تُوَقِّدُ في الأحشاء بالحرقات
إلى الحشر حتى يبعث الله قائماً يُفَرِّجُ عَنا الهم والكربات.(1 همان، ج ۱، ص ۲۹۵؛ قیومی، جواد، صحيفة الرضا، ص ۷۶
و قبری در طوس است چه مصیبتی که در دلها آتش میزند، آتشی که تا قیامت بر افروخته است تا مگر اینکه خداوند قائم را بر انگیزد (اذن ظهور دهد)، و او ما را از غم و غصه ها برهاند.
دعبل پرسید: یا ابن رسول الله من در طوس چنین قبری سراغ ندارم آن قبر از کیست؟ حضرت فرمود: آنجا قبر من است روزها و شبها نمی گذرد مگر آنکه که طوس محل رفت و آمد شیعیان و زائران من خواهد شد. هر کس مرا در این غربت زیارت کند روز قیامت خداوند او را خواهد بخشید.
ص44