سرچشمه و منشأ رأفت و مهربانی امام سلام مبدأ خیر و ایمانی است که بر مبنای مشارکت خداوند در اموال داراییها و نعمتها بنا نهاده شده و مبتنی بر فضل و کرمی است که خداوند رحمان و رحیم نسبت به وی ارزانی داشته است. آنچه که در این حدیث قابل تأمل و تفکر میباشد این نکته اساسی است که امام السلام توجه ما را به حقیقتی والا و انسانی جلب میکند و آن اینکه چیزی که انسان به سائل می بخشد از روی ترحم و دلسوزی نیست بلکه شکر نعمتی است که خداوند به او تفضل فرموده است از این رو دارنده نعمت تا زمانی که حقوق واجب الهی را نپرداخته در آزمون و خطری بزرگ است راه و روش امام اسلام در رأفت و مهربانی از همین زاویه و ناشی از حقیقت والای انسانی است. از آداب حسنه آن حضرت در رأفت و گشاده دستی همین بس که هرگاه ایشان برای میل نمودن خوراکی جلوس می نمودند بشقابی می آوردند و در کنار سفره می نهادند سپس به گواراترین و بهترین خوراکها دست میبرد و هر چه بر می داشت مقداری هم در آن بشقاب می گذاشت و آن گاه دستور میداد که آن را برای نیازمندان ببرند؛ سپس این آیهرا تلاوت می فرمود: «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ» «پس گردنه را نپیمود». (بلد، ۱۱)
15
اخلاق فردی امام رضا السلام از نگاه روایات
۱-۳- شکرگزاری
شکرگزاری یکی از فضایل اخلاقی و کمال انسانیت میباشد. راغب در کتاب مفردات در تعریف شکر چنین آورده اند: شکر همان تصور نعمت و اظهار آن است.
نقطه مقابل آن کفر است که عبارت از فراموشی نعمت و پوشانیدن آن میباشد (راغب اصفهانی (۷۸) و نیز شکر صرف نعمتهای خدای سبحان است در آن راهی که برای آن آفریده شده است. ( فیض کاشانی (۱۵۸)
با استفاده از تعاریف میتوان گفت که شکرگزاری به این معناست که انسان بخشنده نعمت را بشناسد و در برابر او خضوع و فرمانش را به جان و دل بپذیرد.
در محبوبیت و ارزش این خصلت همین بس که خداوند متعال در آیاتی خود را شکرگزار اعمال بندگانش معرفى نمايد «كَانَ الله شَاكِراً عَلِيماً» (نسا، ۱۴۷) و خداوند همواره سپاس پذیر داناست شکرگزاری در سیره امام رضاء السلام نیز از جایگاه و اهمیت والایی برخوردار بوده که به ذکر چند روایت بسنده مینمائیم:
« از احمد بن عیسی بن زید مروی است که گفت مأمون به کشتن مردی امر کرد آن مرد گفت مرا پیش برید که برای من شکری است مأمون گفت تو کیستی و شکر تو چیست؛ علی بن موسی پیشدستی کرده و فرمودند تو را به خدا قسم میدهم که باید شکر هر کسی را جلوه دهی اگر چه اندک باشد، چه حق تعالی به بندگان خود امر شکر فرموده است پس چون او را شکر کنند آنها را عفو میکند.» (صدوق، (۱۸۵٫۲)
آری امام رضا در هر موقعیتی که پیش میآمد اهمیت شاکر بودن و ارج و قدر را یادآور میشدند که روایت فوق تأییدی بر این مطلب میباشد.
در سیره امام رضا سلام همواره اطرافیان امام نیز به سپاسگزاری دعوت شده و به آنها گوشزد میکردند که در همه حال و با دیدن و گرفتن هر نعمتی باید لب به سپاس خدای متعال گشوده شود که روایت ذیل شاهدی بر آن مدعا میباشد.
«دعبل بن علی خزاعی شاعر و مداح معروف روزی خدمت امام عالم رسیدند حضرت فرمود که به او هدیه ای داده شود او گرفت ولی حمد خدا نکرد. امام رضاء الدم به او فرمود چرا حمد خداوند نکردی؟ دعبل گوید بعد از آن به خدمت امام جواد السلام رسیدم و آن حضرت به من هدیه ای دادند. من گرفتم و گفتم: الحمد لله، حضرت فرمودند اکنون ادب شدی.» (کلینی، ۱ ٫۴۹۶)
پیرامون سپاسگزاری درباره احسان و نیکی و محبتهای مردم حضرت امام رضاء السلام فرموده اند:
«در روز قیامت بنده ای از بندگان خدا را در پیشگاه او حاضر میکنند. در این موقع حق تعالی دستور میدهد او را به سوی آتش ببرند. آن بنده با تعجب می فرماید پروردگارا! آیا مرا به سوی آتش میبری در حالی که در زمان حیاتم در دنیا بیشتر ساعت عمرم را به تلاوت قرآن مشغول بودم؛ خدا می فرماید
« ای بنده من کلامت صحیح است اما در برابر نعمتی که به تو عطا کردم توشکر و سپاس آن را به جا نیاوردی بنده خدا میگوید: پروردگارا! مگر من در رابطه با آن نعمت و یا نعمتهای دیگر که به من عنایت کردی سپاسگزاری نکردم و به همین ترتیب نعمتهایی که به او عطا شده و شکر و سپاسگزاری را که در برابر آن نعمتها نموده ذکر میکند خدا در پاسخ به او میگوید راست میگویی ولی تو از کسی که نعمت من به وسیله او به تو رسیده بود تشکر و سپاسگزاری نکردی....». (عطاردی، ۲۸٫۱؛ حر عاملی، ۵۴۱۱۱)
امام رضاء السلام همچنین در حدیثی ضرورت شکرگزاری و قدردانی از کسانی که واسطه رسیدن نعمات خداوند به ما هستند را یاد آورد میشوند
«کسی که از اشخاص منعم از بندگان خدا سپاسگزاری نکند شکر و سپاس خدای بلند مرتبه را به جا نیاورده است». (عطاردی، ۱٫ ۲۹۹)
26