اخلاق و آداب از منظر امام رضا(ع)  ( صص 192-180 ) شماره‌ی 2927

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > تولد > اسامی، القاب و کنيه ها

خلاصه

ناظر

متن

بررسی نام ها و القاب امام هشتم علیه السلام

در تاریخ و روایات نامها و القاب بسیاری در مورد امام هشتم السلام بازگو شده که پس از اشاره به مشخصات شناسنامه ای آن حضرت به برخی نام های ایشان نیز اشاره شده است. برای جلوگیری از طولانی شدن مقاله به اختصار برخی نام ها و لقب های آن حضرت در ذیل یادآوری میشود

افضل آل ابی طالب «برترین انسان از خاندان ابی طالب»

افضل آل البیت «برترین انسان از خاندان پیامبر »

امان اهل خراسان «ایمنی مردم سرزمین خراسان »

بحر الجود: «دریای بخشش »

ذو الاعلام الباقیات «صاحب حکم های استوار و پایدار »

سید المعصوم: «فرمانروای پاک »

صاحب الالسن واللغات: «مسلط بر همه زبان ها »

طود الحلم: «کوه بزرگ شکیبایی »

طود الوقار «کوه بلند متانت »

غریب «شناخته نشده »

محيى سنة الرسل: «زنده کننده سیره پیامبر»

مرضی: «خشنود»

وصی: «جانشین»

ولیعهد: «جانشین پادشاه»

 

مشخصات شناسنامه ای

پدر امام موسی کاظم علیه السلام مادر تکتم نجمه خیزران

تولد: روز پنج شنبه ۱۱ ذی القعده و یا روز ۱۱ ذی الحجه، ۱۴۸ هـ

شهادت روز سه شنبه ۱۷ صفر و یا آخرین روز ماه صفر، ۲۰۲ هـ

محل ولادت مدینه منوره

شهادت: مشهد مقدس

| ۱۸1 |

پادشاه زمان مأمون

قاتل مأمون با میوه سمی

سن ۵۱ سال

ذکر روی انگشت انا الله ولی

کنیه ابوالحسن (علامه مجلسی ۹٫۴۹-۸-۱۳)

 

وجه تسمیه

ابوالحسن کنیه امام رضاء السلام است که پدر بزرگوارش برای او برگزیده این کنیه در میان مردم مشهور بوده است.

یکی از سنتهای فراموش شده اسلامی که در میان پارسیان از رونق افتاده قرار دادن کنیه برای کودکان است. در گذشته و امروز عربها و برخی از مسلمانان دیگر برخود لازم میداشته و میدانند که برای کودکشان کنیه ای برگزینند.

کنیه هر شخص را در هنگام صدا زدن وی برای احترام گذاشتن ویژه به کار می برند. صدا کردن به کنیه افراد در عرب به عنوان رسم و رعایت ادب لازم و ضروری بوده و هست.

لازم به یادآوری است به امام رضاء السلام، ابوالحسن الثانى» می گویند؛ برای آنکه با کنیه امام علی بن ابی طالب السلام که آن نیز ابوالحسن» است، اشتباه نشود.

 

ابو علی (ابن شهر آشوب (٣٦٦٫٤)

معنای واژه این کنیه نیز مرکب از ابو + علی است و معنای «پدر علی» را به همراه دارد.

وجه تسمیه

امامان شیعه به دلایلی دارای چند کنیه بوده اند کنیه ای که در میان مردم عادی کوچه و بازار مشهور بوده و کنیه دیگر ایشان که تنها در میان برخی شیعیان بوده و در زمانهای تقیه از آن استفاده میکرده اند «ابوعلی، کنیه امام رضاء السلام می باشد که در میان خواص شیعیان رایج بوده است.

| ۱۸2 |

رئوف

معنای واژه «مهرورز»

 وجه تسمیه

در مورد این کلمه نکاتی وجود دارد که عبارت است از:

«مهرورزی» این کلمه ترجمه واژه «رأفت است. «رأف به به شدت به او مهرورزید برای او دلسوزی کرد. (جبران مسعود )

تفاوت رأفت با واژگان همسان برای تفاوت میان رأفت و رحمت در لغت چنین نوشته شده رئوف شخص بسیار مهربان رأفت برتر از رحمت است، چون رأفت با ناراحتی و مصلحت سنجی سر نمیزند.» (طریحی، شیخ فخرالدین، ذیل ماده )

با توجه به این نکته در می یابیم که مهرورزی نمیتواند با ناخوشایندی همراه باشد بلکه باید از روی دلسوزی و مهربانی خالص بوده و از سر مصلحت سنجی یا با ناپسندی صورت نگیرد؛ در واقع رابطه منطقی این دو نیز عموم و خصوص مطلق است.

با توجه به این لقب در می یابیم که مردم در دید امام هشتم سلام چنان ارزشمند و والا بوده اند که برای رفع مشکل آنان هیچ گاه مصلحت سنجی نمی کردند؛ بلکه تنها برای خشنودی خداوند دست به چنین کاری میزدند که در گفتار عامیانه از آن به انجام کار از ته دل تعبیر میکنند.

 

رئاب التدبير (علامه مجلسی ۱۰٫۱۹؛ ابن شهر آشوب، ٣٦٦٫٤)

معنای واژه این لقب مرکب از رئاب + التدبیر است و به معنای «تصمیم گیری پس از نگریستن به پایان کار و اندیشیدن در آن (عمید، ۳۰۷) به کار می رود.

وجه تسمیه

در روایتهای بسیاری به عاقبت اندیشی مؤمن اشاره شده بی گمان این روحیه در امامان معصوم السلام نهادینه بوده و به همین دلیل این لقب به آن نیک اندیش خیر خواه داده شده است.

| ۱۸۳ |

 

رب السرير (علامه مجلسی ۱۰٫۱۹؛ ابن شهر آشوب، (٣٦٦٫٤)

معنای واژه این لقب مرکب از رب + السرير و به معنای دارای تخت پادشاهی (عمید (۵۳۶۶۱۷) است.

وجه تسمیه

جانشینی پیامبر ، حق حضرت علی السلام و فرزندان وی بوده؛ لیکن بدخواهان نگذاشتند حق به حق دار برسد و آن را غصب کردند در میان امامان معصوم حضرت علی السلام به مدت چهار سال و اندی به خلافت ظاهری نیز رسید و پس از او تنها امام رضا ع السلام با ابرام بسیار به این خلافت ظاهری تن داد و به مقام جانشینی مأمون برگزیده شد. اگرچه حضرت این منصب را نمی پذیرفت لیکن برای پاسداشت جان شیعیان و رعایت مصالحی که در تاریخ به خوبی روشن است به این پیشنهاد پاسخ مثبت داد و به عنوان جانشین مأمون به شرط دخالت نکردن در کارهای حکومتی بر تخت نشست و بزرگان عباسی و مردم با وی بیعت کردند. به نامش سکه هایی زدند و به سراسر سرزمینهای اسلامی فرستادند.

برخی از القاب امام هشتم لام به همین رخداد تاریخی باز میگردد. در واقع شیعیان به ایشان القاب ویژه ای دادند که نشان از خلافت وی دارد.

 

رضا (علامه مجلسی، ٩٫٤٩-٨-٣)

معنای واژه این کلمه به معنای خشنود» و «خرسند (عمید، ۵۴۵) آمده است.

وجه تسمیه

برخی از کج اندیشان مدعی شده اند که این نام را مأمون برای امام شیعیان انتخاب کرده است (علامه مجلسی ۱۰٫۴۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ۴ (۳۶۶) و نیز برخی دلیل نامگذاری آن را خشنودی دوست و دشمن از ایشان (همان) بیان کرده اند؛ حال آنکه در تاریخ بازگو شده که امام کاظم علام، فرزندش علی را همیشه با نام «رضا» صدا میزد و بسیار میگفت: رضا این کار را کرده» یا «رضا این را گفته است. (مجلسی (۴٫۴۹) پس به یقین این نام گذاری در دوران کودکی آن امام انجام شده و هیچ کاری به مأمون سیاست باز فریب کار نداشته است.

| ۱۸۴ |

امام جواد اسلام در مبارزه با این اندیشه و باور اشتباه فرمود: «خداوند، این نام را برای پدرم برگزیده است. (مجلسی، ۴۴۹؛ صدوق، عیون الاخبار الرضا ع السلام 1 ٫۱۳؛ علل الشرایع ، ۲۶؛ معانی الاخبار (۶۵ ) در روایت دیگری نیز دلیل این نامگذاری چنین بیان شده است نام «رضا»، از سوی خداوند برای ایشان برگزیده شد؛ چون او سبب خشنودی خداوند در آسمانها شد و در زمین نیز پیامبر و اهل بیت

را بسیار خرسند کرد. (مجلسی، ۱۰٫۴۹؛ ابن شهر آشوب (۳۶۶٫۴)

با دقت در این روایتها در مییابیم که این نام زیبا از سوی خداوند برای شخصیت ممتازی همچون امام هشتم السلام برگزیده شده و هیچ بشری در این نامگذاری دخالت نداشته است؛ بلکه این نام هدیه ای از عرش برای امام فرشیان بوده و سبب شده برخی از رشک ورزان به آن حضرت حتی در مورد وجه تسمیه او، تاریخ و روایات را دست خوش تغییر و تحریف کنند:

« يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» (صف، (۸) «خداوند نورش را تمام میکند اگر چه دشمنان را ناخوش آید. »

 

رضی (مجلسی، ٩٫٤٩-٨-٣)

معنای واژه صفت مشبهه به معنای مرد همیشه خشنود» (عمید، (۵۴۵) یا صیغه مبالغه به معنای مرد بسیار خرسند همان است.

موارد تکرار ماده «رضی» در قرآن: ۷۳ مرتبه

وجه تسمیه

لازم به یادآوری است که این نام از اسماء الهی است که در دعای جوشن کبیر نیز بیان شده و دانشمندان آن را به معنای «مرضی» دانسته اند. (سبزواری، ۲۷۶)

این نام نیز صفت مشبهه از نام «رضا» است؛ یعنی روحیه خرسند کنندگی او همیشگی و پایدار است نه اینکه یک خوی گذرا و ناپایدار دارد. البته میتوان این نام را صیغه مبالغه نیز دانست؛ بدان معنا که بسیار خشنود کننده است.

در هر صورت این نام از «رضا» گرفته شده و با توجه به نکاتی که پیش از این اشاره شد دیگر نیازی به بیان ارزشمندی این اسم نیست.

| ۱۸۵ |

سراج الله (علامه مجلسی ۱۰٫۱۹؛ ابن شهر آشوب، ٣٦٦٫٤)

معنای واژه این لقب مرکب از سراج + الله» و به معنای «چراغ و روشنایی از سوی خدا (عمید (۶۰۷) استفاده شده است.

وجه تسمیه

همیشه برای پیمودن راه نیازمند روشنایی و راهنمایی هستیم رسیدن به خداوند نیز مسیر ویژه ای دارد که آن راه به وسیله پیشوایانی روشن شده است. امامان پاک شیعه همگی همچون چراغهایی هستند که راه رسیدن به نیکی و رستگاری را به رهروان این مسیر نشان میدهند.

در واقع این لقب را به امام هشتم اسلام بدان خاطر داده اند که ایشان همچون چراغی فروزان مسیر کمال و رشد را برای مردم روشن کرده است. حتی ایشان به خاطر شیطنت برخی از درباریان به ناچار در مجلسهای مناظره با بزرگان آیینهای پیشین شرکت مینمود و در آنجا با برهانی استوار گزافه گویی و خرافه پرستی آنها را بر طرف میساخت به همین دلیل است که او را میتوان روشن کننده ای از سوی خداوند دانست.

نمونه این لقب را خداوند در قرآن به پنج تن از آل عبا داده و فرموده است:

«اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فيها مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ . » (نور (۳۵) «خداوند روشنایی آسمانها و زمین است. نورش همچون چراغدانی است که درونش چراغی است و آن چراغی درون بلوری است که همچون ستاره ای درخشان می درخشد. »

در روایتهای پیشوایان شیعه مصداق این مثالها را پنج نور مقدس الهی؛ یعنی «محمد» «علی»، «حسن»، «حسین» و «فاطمه» معرفی کرده اند. (بحرانی ۵٫ ۳۸۱ - ۳۹۳ )

 

صابر (علامه مجلسی (٩٫٤٩-٨-٣)

معنای واژه اسم فاعل به معنای مرد شکیبا و بردبار است.

وجه تسمیه

| ۱۸۶ |

خاندان پیامبر همگی شکیبا بودند و حتی با دشمنان شخصی خویش نیز با نرم خوبی برخورد میکردند. البته این به معنای ستم پذیری و ستم کشی ایشان نبوده؛ چون در جایی که نیاز به تندی و برخورد شدید بود ایشان ساکت نمی نشستند و برای خداوند به پا میخواستند.

در واقع میتوان چنین ادعا کرد که در رفتار امامان شیعه، اصل بر شکیبایی و بردباری بوده، لیکن گاهی به دلایل خاصی باید از این اصل صرف نظر می کردند؛ که ایشان نیز با ذکاوت و هوشیاری خاص در شرایط ویژه چنین کرده و طبق وظیفه خویش برخوردی تند داشته اند.

امام رضا لام چه در مدینه و چه در خلافتکده مأمون، با همگان به نرمی برخورد می کرد و هیچ گاه بدون دلیل به کسی تندی و درشتی نمی نمود. ایشان با همین خوی نیکویش توانسته بود بسیاری از درباریان و مردم کوی و برزن را شیفته خویش کند و به همین خاطر ترس بسیاری در دل دشمنان وی داخل شده بود؛ چون او توانسته بود بر دلهای دوستان و حتی برخی دشمنانش، فرمانروایی کند.

 

صادق (علامه مجلسی (٩٫٤٩-٨-٣)

معنای واژه این واژه اسم فاعل به معنای مرد راستگو است.

وجه تسمیه

از آن جایی که مؤمن هیچگاه دروغ نمی گوید اگر چه برای شوخی امامان معصوم که برترین مؤمنان هستند هیچ گاه به این خوی پلید آلوده نشدند و زبان خویش را از گزند این آفت نگاه داشتند و از آن پاسبانی کردند.

امام هشتم شیعیان همیشه سخن راست بر زبان جاری ساخت و هیچ گاه به دنبال دروغ پردازی و حیله گری نبود؛ پس بی گمان نام «صادق» برازنده اوست و تنها او و پدرانش هستند که شایستگی این نام را داشته اند و این نام هیچ گاه برازنده دیگران نبوده است. امروزه نیز تنها مصداق آن فرزند امام رضا اسلام، یعنی محمد بن حسن عسگری است که شایستگی کامل برای این لقب را داراست. در واقع میتوان چنین ادعا کرد این واژه تنها برازنده قامت چهارده معصوم است.

 

 | ۱۸۷ ]

 

عالم آل محمد (علامه مجلسی (٤٩ ٫ ٩-٨-٣)

معنای واژه این لقب مرکب از عالم + آل + محمد و به معنای «دانشمند خاندان محمد» است.

وجه تسمیه

همزمان با شهادت پیامبر ، دوران خفقان و سکوت آغاز شد. شرایط در حکومت سه غاصب و پس از آن نیز با حکومت معاویه و پسران سفیان بر همین منوال بود تا سرانجام در میان سالهای ۹۵ هـ تا ۱۵۰ هـ به خاطر سستی حکومت بنی امیه، جنگهای داخلی و آشوبهای بسیاری برپا شد. پس از آن نیز به خاطر آنکه هنوز پایه های حکومت مرکزی جدید استوار نشده بود، فرصت مناسبی برای تبلیغ و تشریح مواضع بنیادی اسلامی فراهم شد.

مواضع اصلی عبارتند از:

نشر مبانی و مسائل اعتقادی (ایدئولوژیکی)

انتشار فقه صحیح و کامل اسلامی

رواج دادن مبانی درست دانش اخلاق و تربیت باطن ( امام در عینیت جامعه ۵۱)

این سالها با امامت امام باقر اسلام و امام صادق مقارن شد. ایشان نیز با ذکاوت ویژه ای توانستند از این فرصت به دست آمده نهایت استفاده را ببرند و شاگردان بسیاری را تربیت نمایند و به جامعه دینی تحویل دهند.

خداوند متعال نیز به پاس این خدمت بزرگ که قرار بود از سوی این دو بزرگوار به جهان اسلام صورت گیرد لقبهای ویژه ای به ایشان داده است. از جمله « باقر العلوم» و «مکتب صادق»

پس از قدرت گرفتن حکومت عباسیان و تسلط یافتن حکومتشان بر سرزمین های اسلامی دوباره زمان خفقان و سکوت آغاز گردید؛ تا اینکه مأمون به زور منصب جانشینی خویش را به امام رضا علم داد در این زمان نیز فرصت مناسبی برای پراکنده کردن معارف حقیقی اسلام به دست آمد.

از آنجا که مأمون خود را در اذهان عمومی شخص دانش دوستی جلوه داده بود

۱۸۸ |

به ناچار نمیتوانست جلوی روشنگری و پراکنده شدن معارف حقیقی را که از سوی جانشینش صورت می گرفت بگیرد.

از آن جایی که امام سلام همچون پدر گرامی و جد بزرگوارش از فرصت به دست آمده نهایت بهره را جست و به نشر باورهای واقعی اسلام ناب محمدی پرداخت او را چنین لقب داده اند.

 

علی (مجلسی (٩٫٤٩-٨-٣)

معنای واژه به معنای «بلند مرتبه» است.

وجه تسمیه

باید توجه کرد که این نام نیز از نامهای خداوند است که در دعای پر رمز و راز جوشن کبیر آمده است.

هر چه در مورد ارزشمندی این نام گفته و نوشته شود باز نمی توان نسبت به کنه آن شناخت پیدا کرد؛ لذا تنها به نوشته مرحوم ملاهادی سبزواری در مورد این اسم اشاره میشود این نام از اسم های بزرگ الهی و برابر با اسم اعظم خداوند یعنی «لا اله الاهو» است.» ( سبزواری (۲۷۶)

از برخی روایتها نیز ارزشمندی این نام برداشت میشود؛ چنان که امام کاظم السلام به یزید بن سلیط در مورد ارجمندی این نام چنین گفته است: «این نام را بدان خاطر برای او برگزیدم که دو تن از پدرانم به این اسم بودند. نخست على بن ابي طالب و دومی نیز علی بن الحسین از این روی فهم و بردباری و یاری و خویشتن داری و ایمان را از علی بن ابی طالب به ارث برده و نیز پاکی و شکیبایی بر ناپسندها از علی بن حسین به او رسیده است. (شیخ مفید ۲۵۲٫۲؛ شیخ طوسی ۴۰؛ علامه مجلسی ۲۷٫۵۰؛ شیخ صدوق (۲۶٫۱)

 

غليظ الملحدین (علامه مجلسی (٩٫٤٩-٨-٣)

معنای واژه این لقب مرکب از غیظ + الملحدین است و به معنای مورد خشم

شدید دشمنان (عمید (۷۵۳) به کار میرود.

وجه تسمیه

| ۱۸۹ |

همان گونه که پیش از این نیز اشاره شد به دلایل فراوانی، امام رضا اسلام، مورد خشم دشمنانش قرار داشت که برخی از آن دلایل عبارتند از:

داشتن دانش فراوان

فرزند پیامبر بودند.

دارا بودن منصب امامت از سوی خداوند

داشتن خوی مناسب با دوست و دشمن

منصوب شدن به عنوان جانشین حاکم عباسی

رسیدگی به مشکلات مردم به صورت مباشر یا غیر مباشر

 

فاضل (مجلسی (٩٫٤٩-٨-٣)

معنای واژه این نام بر وزن فاعل است و دارای معنی داناتر از همه». (عمید ۷۵۵) میباشد.

وجه تسمیه

لازم به یادآوری است که این نام نیز از اسامی خداوند میباشد و در دعای گران سنگ جوشن کبیر آمده است.

مرحوم سبزواری درباره این نام چنین گفته فاضل، یعنی کسی که دارای برترین و بهترین فضیلت است و دارای بلندترین مرتبه بزرگی و برتری است. (سبزواری (۶۹۵)

با توجه به توضیحات موجود در ذیل نام عالم آل محمد » نیازی به توضیح بیشتر در این مورد احساس نمی شود.

| ۱۹۰ |

 

قرة (عين) المؤمنين (مجلسی ۹٫۱۹-۸-۳؛ ابن شهر آشوب، (٣٦٦٫٤)

معنای واژه این لقب مرکب از قرة + اعين + المؤمنين و يا قره + عين + المؤمنين است که معنای مایه سرور و روشنایی چشم (عمید (۷۹۱) را به همراه دارد.

وجه تسمیه

بی گمان شخصی که همه خویهای زیبا را داراست، سبب چشم روشنی دوستداران و مؤمنان است در واقع امام رضا السلام مصداق کامل «آنچه خوبان همه دارند تو یک جا داری است. با توجه به لقبها و نامهای ایشان همچنین رخدادهای گوناگون بازگو شده که همگی از نیکویی خصلت وی حکایت دارد دلیل روشنی چشم بودن و مایه سرور بودن آن حضرت روشن میشود.

 

كافي الخلق (مجلسی ۱۰٫۱۹؛ ابن شهر آشوب، (٣٦٦٫٤)

معنای واژه این لقب مرکب از کافی + الخلق و به معنی بی نیاز کننده آفریده ها ( عمید (۸۱۲) است.

وجه تسمیه

پیامبر فرمود: هر کسی که شب را به صبح رساند و به دنبال برطرف کردن مشکلات مسلمانان نباشد مسلمان نیست. ( علامه مجلسی (۳۳۸٫۷۴:۳۵۲٫۷۲)

 امام رضا السلام نیز پیش از رسیدن به حکومت ظاهری و پس از آن مشکل مردم را با گشاده رویی خاصی برطرف می ساخت.

از آنجا که امام رضا علام مدتی نیز در محل حکومتی مستقر بودند، مردم بسیاری برای حل مشکلاتشان به وی مراجعه میکردند و حضرت با گشاده رویی بدون هیچ منتی مشکلاتشان را برطرف و به درخواست آنها رسیدگی می کرد.

 

کفوالملک ( مجلسی ۱۰٫۱۹؛ ابن شهر آشوب، (٣٦٦٫٤)

معنای واژه این لقب مرکب از کفو + الملک است و دارای معنی همتای پادشاه (عمید (۸۳۴) میباشد.

| ۱۹۱ |

وجه تسمیه

این لقب را به آن امام همام دادند به خاطر آنکه ایشان جانشین پادشاه زمانش گردیده بود. در واقع میتوان این لقب را جزو القابی دانست که پس از رسیدن به جانشینی مأمون به ایشان داده شد و حکایت از جایگاه ویژه آن امام در میان حکومتیان و مردم دارد. اگرچه ایشان از هر گونه نصب و عزلی شانه خالی میکرد و در این گونه مسائل وارد نمی شد لیکن دارای منصبی والا بود و توان انجام کارهای بزرگ را داشت.

 

مكيدة الملحدين (علامه مجلسی ۱۰٫۱۹؛ ابن شهر آشوب، ٣٦٦٫٤)

معنای واژه این لقب مرکب از مكيدة + الملحدین است و معنای «مورد بدسگالی و فریب دشمنان قرار گرفتن را به همراه دارد.

وجه تسمیه

با توجه به توضیحات ذیل لقب غيظ الملحدين»، توضیح در خصوص این واژه سبب ملال آور شدن نوشته میشود.

 

نورالهدی (مجلسی، ۲۱٫۴۹-۱۰؛ ابن شهر آشوب، ٣٦٦٫٤)

معنای واژه این لقب مرکب از نور + الهدی است و به معنای روشنایی هدایتگری است.

وجه تسمیه

این لقب را بدان خاطر به آن حضرت داده اند که وی با گفتار و کردارش روشنگری کرده و در واقع برای روشن کردن راه حق از باطل، از سوی خداوند برای زمینیان فرستاده شده است.

 

وفی (علامه مجلسی، ٩٫٤٩-٨-٣)

معنای واژه صیغه مبالغه به معنای بسیار باوفا» (عمید (۱۰۷۴) و یا صفت مشبهه به معنای همیشه به حق میدهد و به حق میستاند (همان، ۱۰۷۴) است.

| ۱۹۲ |

وجه تسمیه

این نام یکی از اسم های خداوند است که در دعای جوشن کبیر نیز موجود می باشد. (سبزواری (۲۷۷)

این لقب به امام رضا سلام داده شده چون آن حضرت نسبت به همه اطرافیان و خویشاوندان وفادار بود هیچ گاه از پشت به کسی خنجر نزد علیه کسی در هنگام غیبتش سخن نمی گفت و به ضرر کسی سخن چینی نمی کرد.

 

مخاطب

میانسال

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان