۲-۵- اصل عدالت خواهی: اگر با کسی برخورد کنم که در فضل و دانش از او کمتر باشم حق تقدم و برتری را به او واگذار میکنم. (کمپانی (۲۳۴)
109
۳-۵-۴- سیاسی
از دیدگاه رضوی آن گاه میتوان از جامعه و حکومتی انتظار حرکت به سوی یک جامعه آرمانی و ایده آل را داشت که حاکم آن جامعه خود در مسیر حرکت به سمت عدالت همراه با مهرورزی و رأفت باشد و در یک کلام، انسانی عادل بر مسند قدرت تکیه زده باشد که در فلسفه سیاسی خود به انسان به عنوان موجودی والا نگریسته که جامه احسن الخالقین را بر تن کرده است و با درک چنین بینشی کارگزارانی را نیز بر سر پستهای حساس و کلیدی نهاده که آنان نیز با رأفت و مهرورزی در تعامل با مردم برخورد نمایند. پس امام رضا السلام در امور سیاسی نیز میان رأفت و عدالت رابطه برقرار نموده و از این روست که در نظام حکومتی مطلوبی که امام عالم در رابطه با رأفت سیاسی ترسیم میکند وجود شخصی عادل بر مسند همه امور را واجب میداند؛ چرا که به اعتقاد ایشان بدون وجود چنین فردی جامعه به سمت اهداف والای خویش حرکت نخواهد کرد. هر چند که حضرت رضاء السلام تصدی مسئولیت حکومتی را نپذیرفتند و تنها با اصرارهای مامون ولایت عهدی را با شرطهایی قبول نمودند لذا نمیتوان روش عملی آن امام را در حکمرانی در عرصه رأفت سیاسی عرضه نمود بلکه از خلال بیانات و کلمات گهربار و ارزشمند آن حضرت در به کارگیری آن به مامون میتوان تا حدودی به این موضوع پرداخت اما نکته حائز اهمیت این است که امام رضا السلام در تمام این دوران ولایت عهدی نیز چون سایر مراحل زندگیشان در بالاترین مرتبه تقوا و پرهیزگاری و در نهایت ساده زیستی و به دور از هرگونه شائبه ظلم وستم قرار داشتند و در لحظه لحظه حرکاتشان نسبت به مردم دلسوز و مهربان بودند و اصل رأفت را به بهترین نحو اجرا می نمودند؛ چنانکه زندگی خود را در سطح تنگدست ترین مردم قرار می دادند و این مسئله تا حدی بود که حتی تصور آن برای برخی غیر ممکن و بحث برانگیز به نظر می رسید و از ایشان میخواستند حال که حضرت به مقام ولایت عهدی رسیده است از امکانات حکومتی که در اختیارشان میباشد استفاده نمایند اما امام رضاء السلام از این امر امتناع مینمودند و به آنان میفرمودند بدانید که زندگی دنیا فقط بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و فخر فروشی است. پس مراقب باشید که دنیا فریبتانندهد.» (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضاء (۱۷۸٫۱)
از دیدگاه رضوی بعد از وجود حاکم عادل نوبت به اجرای قوانین عادلانه برای جامعه خواهد رسید. چرا که وجود قوانین عادلانه یکی از شریط اساسی تحقق رأفت و در نتیجه عدالت در هر جامعه است؛ چرا که بین این دو نیز به اعتقاد کارشناسان رابطه ای دو سویه وجود دارد. پس بدون وجود این دو در جامعه حکمرانان به تنهایی نخواهند توانست چنانکه باید و شاید رأفت و الفت سیاسی را در جامعه حکم فرما سازند.
از این رو امام رضا ع السلام می فرمایند: «... رعایت قوانین عادلانه از طرف حکومت و اجرای اصل برابری رأفت و مهربانی برای مردم در زمینه سیاست نیز از ضروری ترین مسائل است و در چنین حکومتی اختلاف طبقاتی و تبعیض میان افراد و ریختن مال به جیب دوستان و یاران وجود ندارد بلکه همه در حقوق اجتماعی با یکدیگر برابرند بدون اینکه امتیازی میان افراد وجود داشته باشد یا برکسی به خاطر مصلحت دیگری ستم شود.» (کلینی (۲۹۴٫۶) و نیز تحقق این امر در ساحت سیاسی کلام رضوی گذشته از شرایط فوق به امر دیگری نیازمند است و آن عبارتست از وجود یک نظام حکومتی که مبتنی بر عدالت باشد. نظامی که جایگاه هر کس به درستی در آن تعیین شده باشد و همگی وظایف خود را به درستی بشناسند و بدان عمل نمایند و احساس کنند که بر کار آنها نظارت وجود دارد و در صورت خطا و لغزش از آنها بازخواست میشود. (مجلسی، ۱۲۰٫۵۱)
با توجه به آنچه در کلام امام رضا ام درباره رافت سیاسی در حکومت برای اداره امور امت گفته شد سخنان ایشان عملا بیانگر نوعی رحمت و دلسوزی سیاسی نسبت به همگان است که در آن هیچ گونه تبعیض و نابرابری راه ندارد.
143