اخلاق و آداب از منظر امام رضا(ع)  ( صص 142-139، 155-154 ) شماره‌ی 2960

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی

خلاصه

ناظر

متن

 ۲-۵-۴- اقتصادی

یکی از آموزه های مهم و اساسی برای پیشرفت و سعادت فرد و اجتماع اشتغال به کار و فعالیتهای اقتصادی است مکتب حیات بخش اسلام جهت نیل به اهداف مادی و معنوی انسان را به تلاش مفید و سازنده ترغیب می نماید و می فرماید: 

«... وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إلا ما سعي»؛ «انسان» بدون کار و کوشش از چیزی بهره ای نمی برد (نجم (۳۹) همچنین امام رضا ع السلام نیز به این امر مهم اشاره نموده و می فرماید 

«لَيْسَ لِلنَّاسِ بُدُّ مِنْ طَلَبِ مَعَاشِهِمْ فَلَا تَدَع الطلب» «مردم ناگریزند در تلاش زندگی خویش باشند. پس کوشش در راه کسب مال را رها نکنید.» (حر عاملی، ۱۸٫۱۲) 

اما از سویی علاوه بر تشویق مردم به کار و فعالیت اقتصادی که خود نیز عاملی - جهت اجرای این امر بودند و در فرصتهای مناسب برای شکوفایی نیروهای درونی و استعدادهای نهفته افراد زمینه سازی میکردند و از این طریق در آنان انگیزه تولید و کسب درآمد را تقویت میکردند و در دادن امکانات و لوازم اقتصادی موجود در آن زمان با عاطفه و مهربانی کسی را بر دیگری ترجیح نداده و حتی اکثر اوقات جانبدار انسانهای ضعیف نیز بودند و در اجرای اصل رأفت عدالت را نیز در بخشهای مالی و اقتصادی جامعه مدنظر قرار می دادند در اندیشه امام رضا علامه، این امر آن قدر با اهمیت بوده که حتی برادری را که به مساوات و هم یاری در مسائل اقتصادی نینجامد و نیز اصل رأفت و مهربانی در آن لحاظ نشود را مردود شمرده و خطاب به یکی از یارانشان فرمودند: «آیا درمیان آشنایان خود چنین دیده ای که هرگاه کسی جامه ندارد و دیگری جامه اضافی دارد به او بدهد تا او نیز دارای جامه باشد؟ گفت: نه امام رضاء السلام باز هم فرمودند آیا باز دیده ای که اگر کسی پوششی دارد برای دیگری نیز می فرستد تا او هم پوشش داشته باشد؟ باز هم گفت نه آن گاه امام السلام به نشانه ابراز تاسف عمیق دست بر زانو زد و فرمود: اینان برادر نیستند!». (عاملی، ۱ ٫ ۲۹۶) دامنه رأفت و مهرورزی امام رضا السلام به قدری گسترده است که ایشان همه انسانها را در بهره برداری از طبیعت و مواهب آن یکسان میدیدند و معتقد بودند مالکیت حقیقی هر چیزی ویژه خداوند است و مردم در داشتن ها اصالت ندارند و مالک حقیقی نیستند بلکه آنچه را در دست دارند و به ظاهر مالک آن هستند به عنوان امانت و عاریت به دست آنان سپرده شده است تا برای گذران زندگی به صورت مشروع از آن استفاده نمایند؛ پس در بخشیدن آن به یکدیگر حریص و تنگ نظر نباشند و با رویی خوش و گشاده نسبت به یکدیگر بذل و بخشش نمایند؛ خصوصا نسبت به نیازمندان و آنهایی که از خانواده های بی سرپرست و از کار افتاده میباشند که دستشان از تمام راههای کسب درآمد کوتاه شده است. 

بر طبق همین اندیشه و طرز تفکر بود که اعتقاد داشتند: باید مانع آن شد که گروهی اندک در شادخواری و کامروایی و اسراف کاری غرق باشند و در کنار آنان اکثریتی محروم گرسنه و حتی فاقد لوازم اولیه زندگی به سر برند و می فرمودند: «بدان!... که حق برادران واجب و فرض است از خود و اموالتان برای آنان سرمایه گذاری کنید و در هر چیز که مساوات و برابری با آنان رواست به برابری و مساوات رفتار کنید. (مجلسی، ۷۴ ٫ ۲۲۷-۲۲۶) البته در سیره رأفت محور رضوی چنین نیست که انسانها حق ندارند که آنچه را که از راه مشروع و حلال به دست می آورند از آن خود سازند. بلکه ایشان معتقدند همه مردم حق دارند، آنچه را که از راه فعالیت و کار به دست میآورند و در حقیقت از خوان طبیعت بر می گیرند و غنیمت و بخشش الهی است بهره مند شوند و می فرمودند:

« ... وَكَانَ مَا فِي أَيْدِى النَّاسِ عَوَارِيَ وَأَنَّهُمْ مَالِكُونَ مَجَازاً لَا حَقِيقَةً لَهُ وَكُلُّ مَا أَفَادَهُ النَّاسُ فَهُوَ غَنِيمة ...»؛ «مردمان مالک مجازی عاریتی) هستند که مالکیت آنان حقیقتی ندارد و همه آنچه را از راه سود به دست می آورند در حقیقت غنیمت است...». (نوری طبرسی، ۵۵۲٫۱) و نیز در جای دیگر با استناد به آیه ای از قرآن کریم «وَاعْلَمُوا أَنما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ ...». (انفال (۴۱) باز هم بر این امر که حتی قرآن نیز اموال و داراییها را به عنوان «غنیمت» یاد کرده تاکید میکردند.

بنابراین امام رضا سلام در رأفت اقتصادی نیز از اصل عدالت یاری جسته و در این زمینه میان این دو ارتباط حقیقی را برقرار مینماید و معتقد بودند که در اثر عدم اجرای عدالت اقتصادی و نادیده گرفتن اصل رأفت و مهرورزی، فقر و بدبختی به وجود می آید؛ چراکه در این صورت عدالت از بین رفته و عده ای ویژه مورد توجه و لطف قرار میگیرند و می‌فرمودند: «المسكنة مفتاح البوس»؛ «بینوایی، کلید بدبختی و بیچارگی است.  (مجلسی(۳۵۳٫۷۸) و در جای دیگر نیز یکی از آثار فقر را سلب شخصیت دانسته و می فرمودند: «إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى إِنْسَانِ أَعْطَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ وَإِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ.»؛ «هرگاه دنیا مال و ثروت) به انسانی روی آورد، نیکیهای دیگران را به او میدهد و هرگاه به کسی پشت کند و او فقیر شود نیکی های خودش را نیز از او میگیرد.» (صدوق، عیون اخبار الرضا،(۱۳۰٫۲) حال باید توجه داشت که آنچه را که در این بیان میفرمایند تنها معطوف به کلام ایشان نمی شود بلکه در عمل نیز ایشان به این امر توجه داشتند و در همه احوال نسبت به فقرا و مستمندان بسیار رئوف و مهربان بودند؛ چنانکه در روز عرفه در خراسان همه اموال خویش را بخشیدند و میان مستمندان و فقرا تقسیم نمودند و در پاسخ به یکی از یارانش که به ایشان فرمودند این کار اسراف و غرامت است پاسخ دادند: نه، بلکه غنیمت است آنچه را که در آن پاداش و کرامت هست غرامت و اسراف مشمار ( مجلسی (۱۰۲٫۴۹ ) در جای دیگر نیز آمده است که ابراهیم بن عباس می گوید: «به خدا سوگند هرگز کسی را نظیر مولایم علی بن موسی الرضا در بخشش و مهربانی به فقرا ندیده ام و هر کس گفت نظیر او را در این کاردیده ام باور نکنید.» (صدوق عیون اخبار الرضا، ۲ (۱۸۵) 

142

 

 

-۲-۲- عبادت امام رضا علیه السلام

برای آگاهی از عبادت امام سلام کافی است که خواننده همان حدیث رجاء بن ابی ضحاک را یک بار بخواند و عبادت شبانه روزی امام سلام را به ساعات شب و روز تقسیم کند تا بفهمد چه اندازه امام السلام در پیشگاه خدا خاضع و از عبادت پروردگار متعال لذت میبرده است به چند نمونه از بابت تیمن و تبرک اشاره میکنیم در شب هنگامی که در رختخواب می رفت بسیار قرآن تلاوت می کرد و چون به آیه ای بر میخورد که در آن نام بهشت یا دوزخ بود میگریست و از خدا بهشت را درخواست میکرد و از آتش دوزخ به خدا پناه میبرد.» (صدوق، عیون اخبار الرضاء (۴۲۰٫۲)

وی درباره نماز شب آن حضرت میگوید چون ثلث آخر شب میشد برمی خاست و تسبیح تحمید تهلیل و استغفار میکرد؛ مسواک میزد و سپس به نماز شب می ایستاد.»

هر چه داشت از تقوا و اطاعت از خدا بود نه به خاطر خویشاوندی با رسول خدا و حسب و نسب شریفی که داشت و این حقیقت را به برادرش زید گوشزد فرمود: «ای زید از خدا بنزس که آنچه ما بدان رسیده ایم به وسیله همین تقوا بوده و هر که تقوا نداشته باشد و خدا را مراقب خود نداند از ما نیست و ما از او نیستیم. و بدین ترتیب آب پاکی را روی دست او دیگران میریزد و وسیله ارتباط دیگران را نیز با خود آن حضرت آشکارا بیان میدارد. (همان (۵۷۳٫۲) 

در حدیث دیگری است که زید بر آن حضرت وارد میشود و سلام می کند و امام السلام پاسخ او را نداده و مورد اعتراض او واقع میشود که چرا پاسخ سلام مرا _که برادر و فرزند پدر تو هستم نمیدهی؟ در جواب او میفرماید: «تو برادر منی تا وقتی که اطاعت خدا را بکنی و چون نافرمانی خدا کردی دیگر میان من و تو ارتباط برادری نیست.» (همان (۵۷۲ - (۵۷۱) در حدیثی به حسن بن موسی وشاء فرمود هر کس از ما که اطاعت خدای عزوجل را نکند از ما نیست و تو اگر اطاعت خدای عزوجل را کردی از ما هستی.» (هاشمی (۳۱) 

محور وجود آن بزرگوار را خدا و فرمانبرداری و اطاعت حق تعالی تشکیل میداد و معیار همه دوستی ها دشمنی ها خواسته ها و درخواستها از آن حضرت خدا و پیروی از دستورات خدا بود.

۳-۲- اخلاق علی بن موسی الرضا السلام در ارتباط با خود

شاید دلیل تأکید بر این حدیث شریف که از رسول خدا و امیر مومنان السلام نقل شده که فرموده اند: هر کس خود را بشناسد به حقیقت خدا را شناخته و آیات و روایات بسیار دیگری که در مورد معرفت نفس و عزت نفس و خوار کردن نفس و دوستی و دشمنی و امثال آن رسیده این باشد که انسان، حد و حدود خود و احتیاجات و مضار و منافع خود را بشناسد تا در نتیجه از حد خود تجاوز نکند و از افراط و تفریط نسبت به خود پرهیز و به طور کلی خود را گم نکند و یا به تعبیر قرآن کریم خود را فراموش نکند نه چندان نفس خود را پرورش دهد و فربه کند که طغیان کرده و از اطاعت او و خالق او سرپیچی کند و نه چندان نفس را خوار و زبون سازد که به شخصیت والای انسانی و نیروی جسمانی او ضربه وارد سازد و این حدیث را همیشه نصب العین قرار دهد که فرمودند: خدا رحمت کند کسی را که قدر خود بشناسد و از حد خود تجاوز و تعدی ننماید. 

قدر خود شناختن و از حد خود تجاوز نکردن در امور روحی و جسمی مصداق دارد. قدر خود شناختن و از حد تجاوز نکردن در امور روحی آن گونه است که آنجا که جای تواضع است تواضع کند و آنجا که جای تواضع نیست تواضع و فروتنی نکند و در امور جسمی آن گونه است که در جایی که نیاز هست برای حفظ خود از خوردن غذا و لباس لازم بخل نورزد و در جایی که نیازی نیست قناعت پیشه سازد و به ساده ترین خوراک و لباس و مسکن اکتفا کند.

155

مخاطب

میانسال

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان