سیره پیشوایان-نگرشی بر زندگانی اجتماعی سیاسی و فرهنگی امامان معصوم علیهم السلام  ( 478-479 ) شماره‌ی 3039

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > پيشنهاد مامون به قبول وزارت توسط امام رضا (عليه السلام)

خلاصه

ناظر از قبول دعوت مأمون خودداری ورزید، ولی از سوی مأمون اصرار و تأکیدهای فراوانی صورت گرفت و مراسلات و نامه های متعددی رد و بدل شد تا سرانجام امام - علیه السلام همراه با جمعی از آل ابی طالب به طرف مرو حرکت فرمود

متن

امام - علیه السلام - از قبول دعوت مأمون خودداری ورزید، ولی از سوی مأمون اصرار و تأکیدهای فراوانی صورت گرفت و مراسلات و نامه های متعددی رد و بدل شد تا سرانجام امام - علیه السلام همراه با جمعی از آل ابی طالب به طرف مرو حرکت فرمود ..

مأمون به «جلودی» و یا به نقل دیگر رجاء بن ابی ضحاک» که مأمور آوردن امام و همراهی کاروان حضرت شده بود دستور داده بود که به هیچ وجه از ادای احترام به کاروانیان و بخصوص امام - علیه السلام خود داری نکند اما امام - علیه السلام - برای آگاهی مردم آشکارا از این سفر اظهار ناخشنودی می نمود. روزی که می خواست از مدینه حرکت کند خاندان خود را گرد آورد و از آنان خواست برای او گریه کنند و فرمود من دیگر به میان خانواده ام بر نخواهم گشت . آنگاه وارد مسجد رسول خدا شد تا با پیامبر وداع کند. حضرت چندین بار وداع کرد و باز به سوی قبر پیامبر بازگشت و با صدای بلند گریست . مخول سیستانی می گوید در این حال خدمت حضرت شرفیاب شدم و سلام کردم و سفر بخیر گفتم. فرمود: مخول ! مرا خوب بنگر، من از کنار جدم دور می شوم و در غربت جان می سپارم و در کنار هارون دفن می شوم !

با این حال در بعضی از رساله هایی که به فارسی یا عربی در شرح حال آن حضرت نگاشته شده، مسئله بکلی خلط شده و دعوت از آن حضرت را رسماً به عنوان دعوت برای قبول خلافت تلقی کرده اند محقق، سید علی ، زندگانی پیشوای هشتم؛ امام علی بن موسی الرضا - عليه السلام، قم، انتشارات نسل جوان، ص (۷۲).

على بن عيسى الإربلي، كشف الغمة، تبريز، مكتبة بنى هاشمی، ۱۳۸۱ هـ. ق، ج ۳، ص ۶۵ شیخ مفید، الإرشاد، قم، منشورات مكتبة بصيرتي، ص ۳۰۹ فتال نیشابوری، روضة الواعظين، ط 1 ، بيروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ۱۴۰۶ هـ. ق، ص ۲۴۷

مجلسی، بحار الأنوار، تهران، المكتبة الإسلامية، ۱۳۸۵ ، هـ. ق، ج ۴۹، ص ۱۱۷ ، نيز ر. ک به: علی بن

عيسى الإربلی، همان کتاب، ج ۳، ص ۹۵ .

مجلسی، بحار الأنوار، ج ۴۹، ص ۱۱۷ .

طریق حرکت کاروان امام - علیه السلام - از مدینه به مرو - طبق دستور مأمون - از راه بصره و اهواز و فارس بود شاید به این جهت که از جبل (قسمتهای کوهستانی غرب ایران تا همدان و قزوین و کوفه و کرمانشاه و قم (مرحوم سید عبد الكريم بن طاووس، صاحب فرحة الغرى، متوفای ۶۹۳ هـ شرحی در مورد ورود آن حضرت به قم نقل کرده است که در جای دیگری دیده نمی شود. با توجه به اینکه شیخ صدوق علیه الرحمة که خود قمی بوده و فاصله زیادی هم با زمان آن حضرت نداشته است، چیزی از آمدن آن حضرت به قم نقل نمی کنند، بلکه مسیر دیگری را ذکر میکند نقل ابن طاووس چندان متقن به نظر نمی رسد ( محقق ، سید علی، زندگانی پیشوای هشتم؛ امام على بن موسى الرضا - عليه السلام، قم، انتشارات نسل جوان، ص (۷۴)) ، که مرکز اجتماع شیعیان بود، عبورنکنند. محقق ، همان کتاب ص ۷۰-۷۴ (۳) علی بن عيسى الإربلي، همان کتاب ج ۳، ص ۶۶ - شيخ مفيد، الإرشاد، قم، منشورات مكتبة بصيرتي ، ص ۳۱۰- فتال نیشابوری، روضة الواعظين، ط1، بيروت، مؤسسة الأعلمى للمطبوعات ، ۱۴۰۶ هـ. ق، ص ۲۴۸ .

ورود به پایتخت

مانده موكب امام - علیه السلام - روز دهم شوال به مرو رسید. چند فرسنگ به شهر حضرت مورد استقبال شخص مأمون ، فضل بن سهل و گروه کثیری از امرا و بزرگان آل عباس قرار گرفت و با احترام شایانی به شهر وارد شد و به دستور مأمون همه گونه وسائل رفاه و آسایش در اختیار آن حضرت قرار گرفت .پس از چند روز که به عنوان استراحت و رفع خستگی راه گذشت، مذاکراتی بین آن حضرت و مأمون آغاز شد و مأمون پیشنهاد کرد که خلافت را یکسره به آن حضرت واگذار نماید .

امام - علیه السلام از پذیرفتن این پیشنهاد بشدت امتناع کرد. فضل بن سهل با شگفتی میگفت خلافت را هیچگاه چون آن روز بی ارزش و خوار ندیدم مأمون به علی بن موسی - عليه السلام - واگذار می نمود و او از قبول آن خود داری می کرد .

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی