سیره پیشوایان-نگرشی بر زندگانی اجتماعی سیاسی و فرهنگی امامان معصوم علیهم السلام  ( 520-526 ) شماره‌ی 3070

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > نمونه هايی از مناظره حضرت با عالمان > مناظره با جاثليق ‌ راس الجالوت و بزرگان صابئين

خلاصه

: ای نصرانی اگر به انجیل خودت برای تو استدلال کنم اقرار خواهی کرد؟ جائلیق گفت : آیا می توانم گفتار انجیل را انکار کنم؟ آری به خدا سوگند اقرار خواهم کرد هر چند بر ضرر من باشد. امام - علیه السلام - فرمود: هرچه میخواهی بپرس و جوابش را بشنو

متن

مناظره با جاثلیق

در اینجا امام - علیه السلام - شروع به سخن کرد و فرمود : ای نصرانی اگر به انجیل خودت برای تو استدلال کنم اقرار خواهی کرد؟ جائلیق گفت : آیا می توانم گفتار انجیل را انکار کنم؟ آری به خدا سوگند اقرار خواهم کرد هر چند بر ضرر من باشد. امام - علیه السلام - فرمود: هرچه میخواهی بپرس و جوابش را بشنو جاثلیق درباره نبوت عیسی و کتابش چه می گویی؟ آیا چیزی از این دو را انکار می کنی؟ امام - عليه السلام : من به نبوت عیسی و کتابش و به آنچه به امتش بشارت داده و حواریون به آن اقرار کرده اند اعتراف میکنم و به نبوت (آن) عیسی که اقرار به نبوت محمد ﷺ و کتابش نکرده و امتش را به آن بشارت نداده کافرم جاثلیق : آیا به هنگام قضاوت از دو شاهد عادل استفاده نمی کنی؟ امام - علیه السلام - : آری .

جاثلیق : پس دو شاهد از غیر اهل مذهب خود از کسانی که نصاری شهادت آنان را مردود نمی شمارند بر نبوت محمد ﷺ اقامه کن و از ما نیز بخواه که دو شاهد بر این معنا از غیر اهل مذهب خود بیاوریم . امام - علیه السلام - : هم اکنون انصاف را رعایت کردی ای نصرانی، آیا کسی را که

عادل بود و نزد مسیح ؛ عیسی بن مریم مقدم بود میپذیری ؟ جاثلیق: این مرد عادل کیست نامش را ببر امام - علیه السلام در باره یوحنای دیلمی چه می گویی؟ جاثلیق به به محبوبترین فرد نزد مسیح را بیان کردی ! امام - علیه السلام تو را سوگند می دهم آیا انجیل این سخن را بیان می کند که یوحنا گفت: حضرت مسیح مرا از دین محمد عربی با خبر ساخت و به من بشارت داد که بعد از او چنین پیامبری خواهد آمد من نیز به حواریون بشارت دادم و آنها به او ایمان آوردند؟ جاثلیق گفت : آری این سخن را یوحنا از مسیح نقل کرده و بشارت به نبوت مردی و نیز بشارت به اهل بیت و وصیش داده است اما نگفته است این در چه زمانی واقع میشود و این گروه را برای ما نام نبرده تا آنها را بشناسیم . امام - علیه السلام: اگر ما کسی را بیاوریم که انجیل را بخواند و آیاتی از آن را که نام محمد ﷺ و اهل بیتش و امتش در آنها است تلاوت کند آیا ایمان به او می آوری؟ جاثليق : بسیار خوب است . امام - علیه السلام - به نسطاس رومی فرمود : آیا سفر سوم انجیل را از حفظ داری ؟ نسطاس گفت: بلی، از حفظ دارم. سپس امام به رأس الجالوت ( بزرگ یهودیان رو کرد و فرمود: آیا تو هم انجیل را می خوانی؟ گفت آری به جان خودم سوگند. فرمود سفر سوم را بر گیر، اگر در آن ذکری از محمد و اهل بیتش بود به نفع من شهادت ده و اگر نبود شهادت نده . سپس امام - علیه السلام - سفر سوم را قراءت کرد تا به نام پیامبر رسید ، آنگاه متوقف شد و رو به جاثلیق کرد و فرمود: ای نصرانی تو را به حق مسیح و مادرش آیا قبول داری که من از انجیل با خبرم؟ جاثلیق : آری .

سپس امام - علیه السلام - نام پیامبر و اهل بیت و امتش را برای او تلاوت کرد سپس افزود ای نصرانی چه میگویی این سخن عیسی بن مریم است؟ اگر تکذیب کنی آنچه را که انجیل در این زمینه می گوید موسی و عیسی هر دو را تکذیب کرده ای و کافر شده ای . جاثلیق : من آنچه را که وجود آن در انجیل برای من روشن شده است انکار نمی کنم و به آن اعتراف دارم . امام - علیه السلام : همگی شاهد باشید او اقرار کرد سپس فرمود: ای جاثلیق هر سؤال می خواهی بکن . جاثلیق : از حواریون عیسی بن مریم خبر ده که آنها چند نفر بودند و نیز خبر ده که علمای انجیل چند نفر بودند؟

امام علیه السلام از شخص آگاهی سؤال کردی حواریون دوازده نفر بودند و و افضل آنها لوقا بود. اما علمای بزرگ نصاری سه نفر بودند : یوحنای اکبر در سرزمین باخ یوحنای دیگری در قرقیسا و یوحنای دیلمی در رجاز، ونام پیامبر و اهل بیت و امتش نزد او بود و او بود که به امت عیسی و بنی اسرائیل بشارت داد. سپس فرمود: ای نصرانی، به خدا سوگند ما ایمان به آن عیسی داریم که ایمان محمد داشت ولی تنها ایرادی که به پیامبر شما عیسی داریم این بود که او کم روزه می گرفت و کم نماز می خواند جاثلیق ناگهان متحیر شد و گفت: به خدا سوگند علم خود را باطل کردی ، و پایه کار خویش را ضعیف نمودی و من گمان میکردم تو اعلم مسلمانان هستی! امام ـ علیه السلام - : مگر چه شده؟

جاثلیق : به خاطر اینکه میگویی عیسی ضعیف و کم روزه و کم نماز بود در حالی که عیسی حتی يك روز را افطار نکرد و هیچ شبی را ( به طور کامل نخوابید و صائم الدهر و قائم الليل بود. امام - علیه السلام - : برای چه کسی روزه می گرفت و نماز می خواند؟! جاثلیق نتوانست پاسخ گوید و ساکت شد ) زیرا اگر اعتراف به عبودیت عیسی میکرد با ادعای الوهیت او سازگار نبود. امام - علیه السلام : ای نصرانی ، سؤال دیگری از تو دارم . جائلیق با تواضع، گفت: اگر بدانم پاسخ می گویم. امام - علیه السلام تو انکار میکنی که عیسی مردگان را به اذن خداوند متعال زنده می کرد؟

جائلیق در بن بست قرار گرفت و بنا چار گفت: انکار می کنم چرا که آن کس که مردگان را زنده کند و کور مادرزاد و مبتلا به برص را شفا دهد او پروردگار است. امام - علیه السلام - : حضرت الیسع نیز همین کار را می کرد و او برآب راه رفت و مردگان را زنده کرد و نابینا و مبتلا به برص را شفا داد اما امتش قائل به الوهیت او نشدند و کسی او را عبادت نکرد. حزقیل پیامبر نیز همان کار مسیح را انجام داد و مردگان را زنده کرد.

سپس رو به رأس الجالوت کرده فرمود: ای رأس الجالوت ، آیا اینها را در تورات می یابی که بخت النصر اسیران بنی اسرائیل را در آن زمان که حکومت با بیت المقدس مبارزه کرد به بابل آورد خداوند حزقیل را به سوی آنها فرستاد و او مردگان آنها را زنده کرد؟ این واقعیت در تورات مضبوط است هیچ کس جز منکران حق از آن را انکار نمی کنند. رأس الجالوت : ما این را شنیده ایم و می دانیم. امام - علیه السلام: راست میگویی سپس افزود: ای یهودی این سفر از تورات را بگیر و آنگاه خود شروع به خواندن آیاتی از تورات کرد مرد یهودی تکانی خورد و در شگفت فرو رفت .

سپس امام - علیه السلام - رو به نصرانی کرد و قسمتی از معجزات پیامبر اسلام ﷺ را در باره زنده شدن بعضی از مردگان به دست او و شفای بعضی از بیماران غیر قابل علاج را به برکت او بر شمرد و فرمود: با اینهمه ما هرگز او را پروردگار خود نمی دانیم اگر به خاطر این گونه معجزات عیسی را خدای خود بدانید باید الیسع» و «حزقیل» را نیز معبود خویش بشمارید زیرا آنها نیز مردگان را زنده کردند و نیز ابراهیم خلیل پرندگانی را گرفت و سر برید و آنها را بر کوههای اطراف قرار داد، سپس آنها را فرا خواند و همگی زنده شدند موسی بن عمران نیز چنین کاری را در ورد هفتاد نفر که با او به کوه طور آمده بودند و بر اثر صاعقه مردند انجام داد، تو هرگز نمی توانی این حقایق را انکار کنی، زیرا تورات و انجیل و زبور و قرآن از آن سخن گفته اند پس باید همه اینها را خدای خویش بدانیم . جائلیق پاسخی نداشت بدهد تسلیم شد و گفت: سخن، سخن تو است و معبودی جز خداوند یگانه نیست . سپس امام علیه السلام در باب کتاب اشعیا از او و رأس الجالوت سؤال کرد . او گفت: من از آن بخوبی آگاهم. فرمود: این جمله را به خاطر دارید که اشعیا گفت: من کسی را دیدم که بر دراز گوشی سوار است و لباسهایی از نور در تن کرده اشاره به حضرت مسیح و کسی را دیدم که بر شتر سوار است و نورش مثل نورماه اشاره به پیامبر اسلام ( گفتند: آری اشعیا چنین سخنی را گفته است . امام - علیه السلام - افزود : ای نصرانی این سخن مسیح را در انجیل به خاطر داری که فرمود : من به سوی پروردگار شما و پروردگار خودم می روم و بارقلیطا» ( مقصود از «بارقلیطا» یا «فارقلیطا که حضرت مسیح از آمدن او خبر داده است حضرت محمد ﷺ می باشد و این پیشگویی در انجیل یوحنا» در ابواب ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ وارد شده است و قرآن مجید نیز در آیه ۶ از سوره صف این معنا را از قول حضرت عیسی - عليه السلام - نقل کرده است ) برای اطلاع بیشتر در این زمینه رجوع شود به کتاب ( احمد موعود انجيل، تألیف استاد جعفر سبحانی، انتشارات توحید، قم، ۱۳۶۱ هـ . ش ، ص ۹۷ -) می آید و درباره من شهادت بحق میدهد ( آن گونه که من درباره او شهادت داده ام و همه چیز را برای شما تفسیر می کند؟ ! جاثلیق : آنچه را از انجیل می گویی ما به آن معترفیم . سپس امام - علیه السلام - سؤالات دیگری در باره انجیل و از میان رفتن نخستین انجيل و بعد نوشته شدن آن به وسیله چهار نفر مرقس لوقا، يوحنا و متی که هر کدام نشستند و انجیلی را نوشتند ) انجیلهایی که هم اکنون موجود و در دست مسیحیان است سخن گفت و تناقضهایی از کلام جاثلیق گرفت. جاثلیق بکلی درمانده شده بود به گونه ای که هیچ راه فرار نداشت. لذا هنگامی که امام - علیه السلام - بار دیگر به او فرمود ای جاثلیق، هرچه می خواهی سؤال کن، او از هر گونه سؤالی خود داری کرد و گفت: اکنون شخص دیگری غیر از من سؤال کند قسم به حق مسیح که گمان نمی کردم در میان مسلمانان کسی مثل تو باشد. (مجموعه آثار دومین کنگره جهانی حضرت رضا - علیه السلام، ۱۳۶۶ هـ . ش ، ج ۱، ص ۴۳۲ - ۴۵۲ ، مقاله آیت الله ناصر مکارم شیرازی، با تلخیص)

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی