سخنان آخر مأمون که با خشونت و تهدید توأم بود میرساند او در تصمیم خود جدی است و هرگز دست بردار نخواهد بود ... لذا امام فکری کرد و فرمود حال که چاره ای جز قبول ولیعهدی ندارم ولا بد از آن هستم می پذیرم، اما بشرط آنکه بکلی از کارهای مملکتی برکنار باشم . نه کسی را عزل و نصب کنم و نه فرمانی را صادر و اجراء نمایم .(1) ۱ - نوشته اند گفتگوی مأمون با امام قریب یکماه بطول انجامید تا سرانجام امام با فشار و تهدید مأمون ولا يتعهدی را بشرط دور بودن از کارهای مملکتی پذیرفت که فضل بن سهل در این باره با محارم خود گفت : تعجب دارم از خلافتی که چنین بی ارزش و ناچیز باشد که یکی از خود دور کند و بدیگری با اصرار عرضه نماید و آن دیگر با بی اعتنائی از خود رد کند و پس بزند !)