همان دو نفر فریاد زدند:" مردم آرام باشید نمیگذارید صدای امام بهتان برسد امام را اذیت نکنید."
ساکت شدند.
- آقاجان نمی خواهید حدیثی بگویید که در دنیا و آخرت از آن بهره ببریم.
امام کلمه به کلمه گفت آرام تا هر بیست و چهار هزار نفر بنویسند.
پدرم موسی بن جعفر شنیده از پدرش جعفر بن محمد و او از پدرش محمد بن علی و او از پدرش علی بن الحسین و او از پدرش حسین بن علی و او از پدرش علی بن ابی طالب که گفت پیامبر حدیث کرد مرا از جبرئیل که شنیده از خداوند تعالی کلمه ی "لا اله الا الله" در محکم من است؛ هرکس داخل در من شود از عذاب من ایمن خواهد بود. "
ناقه ی امام راه افتاد. چشم ها دنبال نافه همه محو حدیث دوباره ایستاد دوباره صورت ماه امام از کجاوه آمد بیرون.
- به شرطها و شروطها.
آن دو نفر فریاد زدند به شرطها و شروطها؟"
- و أنا من شروطها!