آفتاب هشتمین  ( صص 53 ) شماره‌ی 3098

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > تلاش مأمون برای ترور شخصيت حضرت > نماز باران

خلاصه

گفته بودند بد قدم است. از وقتی آمده بود باران نمی آمد. همه شک کرده بودند. دوستانش هم. گفتند: اگر راست میگویید دعا کنید.می گفت: " دوشنبه!"دوشنبه شد. رفت صحرا جمعیت هم نماز خواند. دو رکعت.دستهایش را برد بالا دعا کرد.بروید خانه های تان خیس میشوید. وقتی رسیدند خانه باران می آمد.

متن

گفته بودند بد قدم است. از وقتی آمده بود باران نمی آمد. همه شک کرده بودند. دوستانش هم.

گفتند: اگر راست میگویید دعا کنید.

می گفت: " دوشنبه!"

دوشنبه شد. رفت صحرا جمعیت هم نماز خواند. دو رکعت.

دستهایش را برد بالا دعا کرد.

- بروید خانه های تان خیس میشوید. وقتی رسیدند خانه باران می آمد.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان