گزارش لحظه به لحظه سفر امام رضا علیه السلام به ایران  ( صص 46 ) شماره‌ی 3122

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > توحيد > قضا و قدر

خلاصه

حمید از حضرت پرسید کنیز در جیب پیراهن شما کاغذی یافته است. این نوشته چیست؟ حضرت علیه السلام :فرمود ای حمید این نوشته حرزی است که از خود دور نمی دارم.عرض کرد: اگر امکان دارد به من نیز یاد دهید. امام رضا علیه السلام فرمودند: «این حرزی است که اگر کسی آن را در جیب خود بگذارد بلا از وی دور خواهد شد. سپس حضرت علیه السلام املا نمود و حمید نوشت که متن آن چنین بود: بسم اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، بِسْمِ اللهِ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيَاً أَوْ غَيْرَ تَقِي أَخَذْتُ بالله السميع البصيرِ عَلَى سَمْعِكَ وَ بَصَرِكَ، لَا سُلْطَانَ لَكَ عَلَيَّ وَلَا عَلَى سمعي، ولا على بصرى، وَ لَا عَلَى شَعْرِي، وَ لا عَلَى بشري، و لا على لحمي، ولا على دمي، ولا عَلَى مُنِّي، وَلَا عَلَى عِظَامي، و لا على مالي، ولا عَلَى مَا رَزَقَنِي رَبِّي سَتَرْتُ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ الَّذِي اسْتَتَرَ انبياءُ اللهِ بِهِ مِنْ سَطَواتِ الْجَبَابِرَةِ وَ الْفَرَاعِنَةِ، جَبْرَئِيلُ عَنْ يميني، و ميكائيل عن يساري، وَ إِسْرَافِيلُ عَنْ وَرَائِي، وَ مُحَمَّدُ أَمَامِي، وَ اللهُ مُطَّلِعُ عَلَى، يَمْنَعُكَ مِنَى وَ يَمْنَعُ الشَّيْطَانَ مِنَى اللَّهُمَّ لَا يَغْلِبُ جَهْلُهُ أَنَاتَكَ أَنْ يَسْتَفِرْنِي وَ يَسْتَخِفْنِي، اللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ.

متن

حرز رضوی در سناباد( مهج الدعوات ص ۳۳ بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۳۴۳ الانوار البهية: ص ۲۲۷)

هنگام اقامت در قصر حمید بن قحطبه روزی امام رضا لباس هایش را برای شستشو به حمید داد و حمید نیز آنها را به کنیزی داد تا شسته شود. لحظه ای نگذشته بود که کنیز به سرعت بازگشت و کاغذی را که در دست داشت به حمید داد و گفت این نوشته را در جیب لباس امام رضا یافتم.

حمید از حضرت پرسید کنیز در جیب پیراهن شما کاغذی یافته است. این نوشته چیست؟ حضرت فرمود ای حمید این نوشته حرزی است که از خود دور نمی دارم.

عرض کرد: اگر امکان دارد به من نیز یاد دهید. امام رضا علیه السلام فرمودند: «این حرزی است که اگر کسی آن را در جیب خود بگذارد بلا از وی دور خواهد شد. سپس حضرت علیه السلام املا نمود و حمید نوشت که متن آن چنین بود:

بسم اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، بِسْمِ اللهِ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيَاً أَوْ غَيْرَ تَقِي أَخَذْتُ بالله السميع البصيرِ عَلَى سَمْعِكَ وَ بَصَرِكَ، لَا سُلْطَانَ لَكَ عَلَيَّ وَلَا عَلَى سمعي، ولا على بصرى، وَ لَا عَلَى شَعْرِي، وَ لا عَلَى بشري، و لا على لحمي، ولا على دمي، ولا عَلَى مُنِّي، وَلَا عَلَى عِظَامي، و لا على مالي، ولا عَلَى مَا رَزَقَنِي رَبِّي سَتَرْتُ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ الَّذِي اسْتَتَرَ انبياءُ اللهِ بِهِ مِنْ سَطَواتِ الْجَبَابِرَةِ وَ الْفَرَاعِنَةِ، جَبْرَئِيلُ عَنْ يميني، و ميكائيل عن يساري، وَ إِسْرَافِيلُ عَنْ وَرَائِي، وَ مُحَمَّدُ أَمَامِي، وَ اللهُ مُطَّلِعُ عَلَى، يَمْنَعُكَ مِنَى وَ يَمْنَعُ الشَّيْطَانَ مِنَى اللَّهُمَّ لَا يَغْلِبُ جَهْلُهُ أَنَاتَكَ أَنْ يَسْتَفِرْنِي وَ يَسْتَخِفْنِي، اللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ.

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی