زندگی به سبک خورشید  ( صص 141 ) شماره‌ی 3136

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی

خلاصه

مأمون، مدتی امام علیه السلام را به زندان انداخت ،زندان خانه ای در سرخس بود. پای امام علیه السلام را با زنجیر و پایبند بسته بودند اباصلت که از این ماجرا به شدت ناراحت بود دنبال راهی برای ملاقات با امام علیه السلام بود زندانبان اجازه نمی داد. او مأمور بود و معذور؛ اما وقتی اصرار اباصلت را دید به او گفت «نمی توانی او را ببینی زیرا او پیوسته در عبادت است. گاه در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند. فقط در اوّل روز و قبل از ظهر و هنگام زردی ،آفتاب، ساعتی از نماز دست می کشد و در این هنگام نیز بر سجاده خود نشسته است و با خدایش مناجات می کند. اباصلت منتظر ماند و در یکی از ساعات مناجات امام علیه السلام خدمت ایشان رفت.

متن

عبادت شبانه روزی

مأمون، مدتی امام علیه السلام را به زندان انداخت ،زندان خانه ای در سرخس بود. پای امام علیه السلام را با زنجیر و پایبند بسته بودند اباصلت که از این ماجرا به شدت ناراحت بود دنبال راهی برای ملاقات با امام علیه السلام بود زندانبان اجازه نمی داد. او مأمور بود و معذور؛ اما وقتی اصرار اباصلت را دید به او گفت «نمی توانی او را ببینی زیرا او پیوسته در عبادت است. گاه در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند. فقط در اوّل روز و قبل از ظهر و هنگام زردی ،آفتاب، ساعتی از نماز دست می کشد و در این هنگام نیز بر سجاده خود نشسته است و با خدایش مناجات می کند. اباصلت منتظر ماند و در یکی از ساعات مناجات امام علیه السلام خدمت ایشان رفت. (عیون اخبار الرضا، ج2، ص 197، ح6)

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی