زندگی به سبک خورشید  ( صص143 ) شماره‌ی 3139

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > زهد

خلاصه

مأمون مرا فرستاد که علی بن موسی علیه السلام را از مدینه به خراسان آورم و سفارش کرد که من شخصاً مراقب او باشم و به من امر کرد که او را از راه بصره و اهواز و فارس بیاورم نه از راه قم و شبانه روز هم از او جدا نشوم و محافظ او باشم تا وی را به مأمون تحویل دهم. از مدینه تا مرو پیوسته با او بودم و جدا نمیشدم. به خدا قسم هیچ کس را با تقواتر از او به خدای تعالی ندیدم و یا کسی که از او بیشتر یاد خدا باشد و در همه اوقاتش ذکر خدا گوید هیچ کس را ندیدم که خداترس و پارساتر از او باشد..وقتی او را به مأمون تحویل دادم خلیفه از حال و کردارش پرسید. من نیز آنچه را دیده بودم کامل برای او گفتم از رفتار و اعمال شبانه روزش، و از رفتن و ماندنش همه را شرح دادم مأمون گفت: «ای پسر آبی ضحاک! این مرد، بهترین انسان روی زمین و از همه علمش بیشتر و عبادتش افزون تر و درست و بجاتر است. پس آنچه از وی دیده ای برای هیچ کس بازگو مکن.

متن

پارساترین

مأمون مرا فرستاد که علی بن موسی علیه السلام را از مدینه به خراسان آورم و سفارش کرد که من شخصاً مراقب او باشم و به من امر کرد که او را از راه بصره و اهواز و فارس بیاورم نه از راه قم و شبانه روز هم از او جدا نشوم و محافظ او باشم تا وی را به مأمون تحویل دهم.

 از مدینه تا مرو پیوسته با او بودم و جدا نمیشدم. به خدا قسم هیچ کس را با تقواتر از او به خدای تعالی ندیدم و یا کسی که از او بیشتر یاد خدا باشد و در همه اوقاتش ذکر خدا گوید هیچ کس را ندیدم که خداترس و پارساتر از او باشد..

وقتی او را به مأمون تحویل دادم خلیفه از حال و کردارش پرسید. من نیز آنچه را دیده بودم کامل برای او گفتم از رفتار و اعمال شبانه روزش، و از رفتن و ماندنش همه را شرح دادم مأمون گفت: «ای پسر آبی ضحاک! این مرد، بهترین انسان روی زمین و از همه علمش بیشتر و عبادتش افزون تر و درست و بجاتر است. پس آنچه از وی دیده ای برای هیچ کس بازگو مکن.(عيون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۹۴ - ۱۹۶، ح ۵)

 

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی