محمد بن ابی عمیر از اصحاب و یاران امام رضا میباشد. فردی معتمد و سرشناس در زمان خودش است در زمان هارون وی را دستگیر نمودند و به نخل بستند و تازیانه زدند تا نام شیعیان را در عراق ببرد. ولی وی تازیانه ها را تحمل میکند. اما نام کسی را نمی برد.(3) رجال کشی، ص ۵۹۱ )
ابن ابی عمیر را هفده سال زندان میکنند. تمام زندگی و نیز کتاب هایش در این مدت از بین میرود. وی فرد متمولی نیز بوده است.
محمد ده هزار درهم از فردی طلب داشته است. بعد از آزادی از زندان شخص بدهکار خانه اش را فروخته ده هزار درهم را به نزد وی می آورد. ابن ابی عمیر میپرسد این پول را چگونه تهیه کردی آیا گنجی به تو رسیده است یا از کسی ارث برده ای وی چیزی نمی گوید. محمد میگوید تا نگویی چگونه تهیه کرده ای نمی پذیرم. شخص بدهکار میگوید خانه ام را فروختم تا بعد از مدت طولانی بدهکاری ام را بپردازم. محمد ابن ابی عمیر می گوید من اینک به یک در هم این پول نیازمندم اما یک درهم آن را نخواهم پذیرفت. زیرا دستور دین ما این است که کسی نباید خانه اش را به خاطر بدهی اش بفروشد. (1) همان اختصاص، ص ۸۶ )
عبد السلام هروی معروف به اباصلت از یاران و از اصحاب خاص امام رضا است. وی فردی مورد اعتماد و شیعه مخلص اهل بيت الله است. تنها جرمش در نزد اهل سنت شیعه بودنش میباشد. (2) اعلام الوری، رجال کشی، ص ۶۱۵ ص ۶۱۶ معجم الرجال، ج ۱۱، ص ۱۸، شماره ۶۵۱۵ )جرم دیگرش این است که وی در محبت اهل بیت افراط داشته است. وی همان شخصی است که در تجهیز و غسل و کفن نمودن علی بن موسی حاضر و ناظر بوده است. مأمون به خاطر اطلاعاتی که از جریان مسمومیت و شهادت امام رضا داشته وی را یک سال زندانی میکند در زندان به اهل بیت محمد متوسل می شود. کرامت جواد الائمه وی را از زندان آزاد می کند. نگهبانان زندان هم می دیده اند. ولی مثل این که توجه نداشته باشند هیچ گونه اقدامی نمی کنند. (3) 3- اعلام الوری، ص ۳۴۰)
علی بن عبید الله از نوادگان امیر المؤمنین در مدینه است. می گوید خیلی دوست داشتم خدمت امام رضا برسم. لیکن از ابهت حضرت جرأت نمیکردم تا روزی حضرت بیمار شدند. یکی از دوستان گفت اگر میخواهی به ملاقات آقا نایل شوی، اکنون وقتش فرا رسیده است با هم به ملاقات امام رفتیم. آنگاه روزی علی بن عبيد الله بیمار میشوند علی بن موسی به دیدار و ملاقات وی می آید. حضرت در کنار اتاق نشسته از وی تفقد می کند. همسر ایشان به نام ام سلمه جای نشستن امام را از پشت پرده نشان می کند. هنگامی که حضرت بیرون میروند ام سلمه آمده جای امام رضا را می بوسد و خود را متبرک میکند. خبر این حادثه را به امام رضا می دهند. حضرت در حق این خانواده میفرماید على بن عبيد الله و همسرش و فرزندش از اهل بهشت هستند زیرا که دوستدار اهل بیت پیامبر یعنی علی و فاطمه اند که خداوند در معرفی ایشان فرمود همانند دیگران نیستند ان ولد علی و فاطمه اذا عرفهم الله لم يكونوا کالناس.(1) رجال کشی، ص ۵۹۳ ص ۵۹۴ ) اینها نمونه هایی از یاران و علاقه مندان علی بن موسی میباشند که از صمیم قلب به حضرت عشق میورزند و در اندیشه و رفتار تلاش دارند همانند حضرت باشند.