آداب تشييع
سوار اسب بودیم راهنما گفت که منزل رو به روی شهر طوس است. همراه امام وارد کوچه پس کوچه های طوس شدیم ناگاه صدای شیون از کوچه ای بلند شد و نظر ما را جلب کرد به طرف صدا رفتیم برخی از مردم نیز پیاده یا سواره به طرف منزلی که صدا از آنجا می آمد میرفتند. می گفتند که یکی از مومنان طوس فوت کرده است.
با خود گفتم زهی سعادت اکنون در کنار امام، به تشییع یک مؤمن می رویم و پاداش خوبی نصیب ما خواهد شد؛ زیرا از هنگامی که پدرم مطلبی را از جد امام امام باقر ) برایم نقل کرده بود، همیشه در تشییع مؤمنان شرکت میکردم امام باقر فرموده بود وقتی مؤمن را در قبرش می گذارند از سوی خدا به او ندا داده میشود ای مؤمن بدان که اولین هدیه تو بهشت است و هدیه کسانی که تشییع ات کرده اند، آمرزش از گناه است.»(الکافی، ج ۳، ص ۱۷۲، ح ۱)
به منزل نزدیک شدیم. همین که چشممان به جنازه افتاد، من متوجه شدم که امام رضا از اسب پیاده شد و به طرف جنازه رفت.
من نیز به سرعت خودم را به امام رساندم رفتار عجیبی دیدم. امام خود را به جنازه نزدیک و آن را برای تشییع بلند کرد آنگاه مانند طفلی که مادرش را رها نمیکند او نیز جنازه را رها نمیکرد تعجب کردم و البته احتمال دادم که امام او را می شناسد؛ ولی فرصت مناسبی پیش نیامد که از ایشان بپرسم. گویی حضرت به شگفتی من پی برده بود؛ از این رو مرا با نام صدا کرد و فرمود: «هر کس جنازه یکی از دوستان ما را تشییع کند، آن چنان گناهانش میریزد که گویی تازه از مادر متولد شده و گناهی برایش نمانده است.»
در طول تشییع می کوشیدم تا سنت . نبوی را رعایت کنم. «سکوت» می کردم و ذکر «لا اله الا الله را نیز بسیار میگفتم و پیوسته «آخرت» را به یاد می آوردم.( ر.ک: قرب الاسناد، ص ۸۶ ح ۲۸۱؛ معجم الکبر، ج ۵، ص ۲۱۳ ، ح ۵۱۳۰ کنز العمال، ج ۱۵، ص ۶۵۰ ح ۴۲۵۷۸)
به قبرستان رسیدیم امام همچنان کنار جنازه بود تا اینکه مردم بدن را نزدیک قبر گذاشتند. حضرت جلو رفت و مردم را از اطراف جنازه قدری دور کرد. آنگاه دست خود را روی سینه میت گذاشت و فرمود: «فلانی پسر فلان تو را به بهشت بشارت میدهم دیگر از این ساعت به بعد ترسی بر تو روا نیست.»
پس از خاک سپاری به امام عرض کردم فدایت شوم، این مرد را می شناختید؟! به خدا قسم من میدانم که شما تا کنون به این سرزمین، یعنی طوس پا نگذاشته اید؟ چگونه او را می شناختید؟
امام فرمود: «مگر نمیدانی اعمال شیعیان هر صبح و شام بر ما اهل بیت عرضه میشود؟ هر کوتاهی که داشته باشند، از خدا درخواست میکنیم که از آن چشم بپوشد و هر کار نیک که داشته باشند، از پروردگار تقاضا میکنیم که پاداش آنها را بدهد.(مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۳۴۱)