نماز اول وقت حضرت رضا
حضرت رضا به نماز اول وقت بسیار اهمیت می داد، چرا که نماز اول وقت رمز هوشیاری و دینداری و توجه فرد مسلمان به خداوند و معنویات است و کسانی که مقید به نماز اول وقت باشند معمولاً از نظر دینی و معنوی در رتبه والائی قرار می گیرند.
در جلسه ای که عمران صائبی دانشمند معروف آن زمان با حضرت رضا هم به گفتگو می پرداخت و بحث به جای حساس رسیده بود. که ناگاه حضرت رضا بلا از جای برخاست و به مأمون - که ناظر در جلسه بود - فرمود: وقت نماز است عمران گفت: قلبم نرم و آماده شده است برای پذیرش (اسلام پاسخ مرا قطع نکن حضرت فرمود: نماز می خوانم و برمی گردم.
در حدیث دیگری ابراهیم بن موسی گوید: از حضرت رضا درخواستی کردم و حضرت به من وعده اجابت داد تا آن که روزی حضرت برای دیدار برخی علویون خارج شد در میان راه وقت نماز شد حضرت از مرکب - فرود آمد کسی جز من و ایشان نبود. به من فرمود: اذان بگو عرض کردم صبر کنید تا اصحاب بیایند فرمود: خدا تو را مشمول مغفرت قرار دهد نماز را از اول وقت به آخر وقت بی جهت به تأخیر نینداز، همیشه اول وقت نماز بخوان من اذان گفتم و نماز خواندیم. بعد از نماز عرض کردم ای پسر پیامبر مدتی است از وعده شما می گذرد و من نیازمندم، شما نیز گرفتارید و همیشه به شما دسترسی ندارم در این هنگام حضرت رضا دست مبارک بر زمین زد و شمش طلایی را در آورد و فرمود این را بگیر خداوند به تو برکت دهد استفاده کن و آنچه دیدی مخفی دار.
آن مرد گوید آن مال چنان برکت داشت که با آن هفتاد هزار دینار خرید کردم و از بی نیازترین افراد در خراسان شدم.