حکایت آفتاب (نگاهی کوتاه به زندگی امام رضا)  ( صص 30-29 ) شماره‌ی 3192

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره اجتماعی > تعامل با مردم > آداب مجالست و همنشينی با ديگران

خلاصه

وقتی نزد مردم میآمد برای ایشان خود را مرتب می کرد.هرگز با زبان کسی را نیازرد.هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد.هرگز حاجت آن را که می توانست رد نکرد. در مقابل همنشین خود پای را دراز نمی کرد و مقابل وی تکیه نمی داد. دیده نشد که قهقهه بزند بلکه خنده حضرت تبسم بود.به معطر کردن خویش به ویژه هنگام حضور در جمع مردم علاقه داشت.بسیار به دیگران خدمت میکرد و صدقه میداد و این کار را بیشتر در شب های تاریک انجام می داد.بسیار متواضع بود؛ آورده اند. به میهمان بسیار احترام میگذاشت، روزی میهمانی نزد حضرت آمد و تا شب نزد حضرت ماند در این هنگام چراغ منزل دگرگون شد آن مرد خواست چراغ را درست کند ولی حضرت مانع شد و خود آن را اصلاح نمود و فرمود: ما میهمان خود را به کار نمی گیریم.

متن

سیره اجتماعی و آداب معاشرت حضرت با مردم

۱ وقتی نزد مردم میآمد برای ایشان خود را مرتب می کرد.

. هرگز با زبان کسی را نیازرد.

هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد.

هرگز حاجت آن را که می توانست رد نکرد.

5 در مقابل همنشین خود پای را دراز نمی کرد و مقابل وی تکیه نمی داد.

٦. دیده نشد که قهقهه بزند بلکه خنده حضرت تبسم بود.

به معطر کردن خویش به ویژه هنگام حضور در جمع مردم علاقه داشت.

بسیار به دیگران خدمت میکرد و صدقه میداد و این کار را بیشتر در شب های تاریک انجام می داد.

۹ بسیار متواضع بود؛ آورده اند روزی در حمام، مردی که حضرت را نمی شناخت به حضرت :گفت مرا کیسه ،بکش حضرت شروع کرد به کیسه کشیدن او وقتی مردم حضرت را به او معرفی کردند بسیار عذر خواست ولی حضرت ضمن دلداری به او به کیسه کشیدن ادامه داد.

۱۰ به میهمان بسیار احترام میگذاشت، روزی میهمانی نزد حضرت آمد و تا شب نزد حضرت ماند در این هنگام چراغ منزل دگرگون شد آن مرد خواست چراغ را درست کند ولی حضرت مانع شد و خود آن را اصلاح نمود و فرمود: ما میهمان خود را به کار نمی گیریم.

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی