حضرت سال و فصولرا بیان کرد
اکنون ذکر میکنم آنچه را که ذکرش از تدبیر فصول سال و ماههای آن رومی شایسته است آنچه در آنها در هر فصل جداگانه واقع میشود و آنچه از اطعمه و اشر به بکار میرود و آنچه از آن اجتناب میگردد با کیفیت حفظ الصحه از اقاویل قدماء و بر میگردم بقول ائمه عليهم السلام در صفت شراب که شربش حلالست و بعد از طعام بکار میرود در ذکر فصول سال.
اما فصل بهار همانا روح ازمان و جان روزگار و اول آن آزار است و عدد ماه آزار سی روز است و در این فصل شب و روز خوب و خوش و زمین نرم و دلکش است و سلطان بلغم میرود و خون بجوش میآید و در این فصل غذاهای لطیف و انواع گوشت و تخم مرغ نیم برشته میخورند و شرا برا بعد از آنکه با آب تعدیل کردند میخورند و از خوردن پیاز و شیر و ترشی دوری جویند و در اینماه شرب مسهلا ممدوح است و فصد و حجامت معمول تا بدن از فضلات و موادیکه در زمستان از اغذیه غلیظه حبس شده و مسامات منسد گشته باز شود و چون حرارت بهار در بدن اثر کرد رفت و سیلانی در بدن بهم رسیده بنیروی مسهل و فصد و حجامت دفع شود و اگر بسبب مسهل دفع نشود ممکنست بواسطه آن امراض و دملها و اورام و امثال اینها تولید شود پس بدستیاری فصد و حجامت هیجان و طغیان و غلیان و تولید خونیکه به اقتضای این فصل رخداده مرتفع شود. (و روز اول فروردین فارس در دوران سالها روز هشتم آزار رومی است.
ماه نیسان سی روز استکه روزها بلند گردد مزاج فصل قوی و خون بحرکت آید و بادهای شرقی میوزد و در آن ماکولات بریان بکار میرود و آنچه بسرکه و گوشت صید بکار رفته و جماع معالجه میگردد و آلایش بروغن در حمام ولی باید ناشتا آب نخورد و ریاحین و عطر را باید بوئید و ماه ایاز سی و یکروز است و در آن بادها وزد آخر فصل بهار است و در آن از خوردن شوری و هم گوشت غلیظ نهی شده مثل کله ها و گوشت شتر و شیر و حمام رفتن اول روز سودمند و در اینماه ریاضت قبل از غذا کراهت دارد گرسنه پی کار نرود حزیران سی روز است که در آن سلطان بلغم و خون میرود زیرا ماه گرما است و خلط صفرا رو آور میشود و در آن از رنج بردن و خوردن گوشت چرب و زیاد کردن از آن و شم مشک و عنبر نهی شده زیرا اینها باعث حرکت صفراء است و در آن خوردن سبزیهای سرد مثل کاسنی و خرفه و میوه های سبز خیار و شیر خشت و میوه های تازه و بکار بردن چیزهای ترش آلو و آلبالو و از گوشتهای تازه بره و از پرنده گوشت مرغ و کبک و دراج و انواع شیرها و ماست تازه.
ماه تموز سی و یکروز است شدت گرما و حرارت است آبها در اینماه رو به گمشدن میگذارد و در اینماه آب سرد بناشتا بکار میرود و در آن چیزهای سرد مرطوبی خورده میشود و در آن شربتها ی بنفشه عرق (نیلوفر ساخته و اغذیه لطيف سريع الهضم بکار و خورده میشود چنانکه در حزیران یاد شد و در آن بکار میرود از نور (ه) و ریاحین سردتر لطیف خوشبو شاید مراد به نور شکوفه ها باشد.
ماه آب سی و یکروز است در آن بادهای گرم سخت میشود و شب مهیج زکامست چون شبها سرد میگردد و نسیم شمال میوزد
و يُصلح ا المَزَاجُ بالتبريد والترطيب و ، وَ يَنْفَعُ فِيهِ شُرب رب ا اللبن الرائب وَ يَجْتَنِبُ فِيهِ الجماعُ وَالمُسَهْلُ وَيَقِلُّ فِيهِ مِن الرِّيَاضَةِ وَيُسْمُ مِنَ الرِّيَاحِينِ البَارِدَة
و مزاج بسرد کردن و ملایم کردن اصلاح میشود و در آن خوردن شیر و ماست نافعست (یا دوغ یا کشک) و در آن از جماع و مسهل اجتنابست و در آن از رنج بدن کاسته میشود و از ریاحین سرد استشمام میگردد.
دستور طب در ماه ایلول
ایلول سی روز است در آن هوا پاکیزه میگردد و تسلط تلخی سوداء نیرو گیرد
و يصلح شرب المسهل و ينفع فيه اكل الحلاوات و اصناف اللحوم المعتد له كالجداء و الحولي من الضان ويجتنب لحم البقروا لا كثار من الشواء و دخول الحمام ويستعمل فيه الطيب المعتدل المزاج و يجتنب فيه اكل البطيخ والقثاء
و شرب مسهل مصلح است و خوردن حلویات و گوشتهای معتدل المزاج مثل گوشت بزغاله و میش یکساله در این ایام نافعست و از گوشت گاو و زیاد کباب خوردن و حمام رفتن اجتناب میشود و در آن عطر معتدل بکار میرود و در آن از خوردن خربزه و خیار پرهیز است.
دستور طب در ماه تشرین
تشرین اول سی و یکروز است در آن ریاح گوناگون میوزد و باد صبا در آن نفس کشد.
و يجتنب فيه الفصد و شرب الدواء و يحمد فيه الجماع و ينفع فيه اكل اللحم السمين و الرمان و الرمان المزو الفاكهه بعد الطعام ويستعمل فيه أكل اللحوم بالتوابل و يقلل فيه من شرب الماء و يحمد فيه الرياضه
و در آن از رگ زدن و دوا خوردن پرهیز است و در آن حمام خوب و در آن نافعست خوردن گوشت چاق و انار و انار ترش و شیرین و میوه بعد از طعام و بکار آید در آن خوردن گوشتها ی پخته با دیکها با ادویه از فلفل و زردچوبه و مخلفات و آب خوردن کم میشود و زحمت کشی خوبست
دستور طب در تشرین آخر
تشرین دوم سی روز است که در آن باران موسمی بریده میشود.
و ينهى فيه عن شرب الماء بالليل و يقلل فيه من دخول الحمام و الجماع و يشرب بكره كل يوم جرعه ماء حار و يجتنب اكل البقول كالكرفس و النعناع و الجرجير.
ماه تشرین دوم از آب خوردن شب در آن نهی شده و در آن حمام رفتن و جماع اندک گردد و ناشتا هر روز جرعه آب داغ آشامد و از خوردن سبزی ها مثل کرفس و نعناع و ترتیزک پرهیز میشود.
طب الرضا در کانون نخست
کانون اول سی و یکروز است بادهای وزنده در آن نیرو گیرد و در آن هوا سخت سرد شود و در آن هر چه در تشرین دوم یاد کردیم نافعست و در آن از خوردن طعام سرد حذر میشود و در آن از حجامت و فصد خودداری شود و در آن اغذیه گرم بالقوه و فعل بکار رود (مانند عسل بالقوه و آش بالفعل با داشتن زیره) کانون آخر سی روز است در آن غلبه بلغم نیرو گیرد
و ينبغي ان يتجرع فيه الماء الحار على الريق و يحمد فيه الجماع و ينفع الاحساء فيه مثل البقول الحاره كالكرفس و الجرجير و الكراب و ينفع فيه دخول الحمام اول النهار والتمزيج بالدهن الخيرى و مانا سبه و يحذر فيه الحلق و اكل السمك الطرى واللبن.
و سزاوار است در آن ناشتا چند جرعه آب گرم نوشد و در آن جماع خوبست زیرا از طغیان بلغم میکاهد و در آن خوردن رقیق شور با نافع مانند سبزیهای گرم چون کرفس و ترتیزک و گندنا تره و پیازچه و دخول حمام اول روز و مالیدن روغن شب بوی به بدن در آن نافعست با آنچه مناسب آن باشد و از سر تراشیدن و خوردن ماهی و شیر در آن حذر میشود.
ماه شباط بیست و هشت روز است بادها در آن گوناگون شود و باران زیاد و گیاهان ظاهر و آبها در عروق اشجار و اغصان جاری گردد و در آن خوردن سیر و گوشت مرغ و شکارها و میوه خشک سودمند و از خوردن شیرینی تقلیلست و کثرت جماع و حرکت از پی کارها و زحمت پسندیده است.
توضیحی در شناخت ماه های رومی
چون حضرت رضا علیه السلام مبنای زمان معالجه را بر ماههای رومی نهادند لذا توضیحی لازم آمد تا آنها شناخته شود، ماههای رومی با ماههای ایرانی در اسامی و چند روزی اختلاف دارند هفت روز در سال وقت نوروز جلوتر هستند روز نوروز اول فروردین روز هشتم آذار رومی است در هر سال و اسامی ماههای آن از این قرار است. آذار (فروردین) نیسان اردی بهشت ایار (خرداد) حزیران (تیر) تموز (مرداد) آب (شهریور) ایلول (مهر) تشرین اول (آبان) تشرین دوم آذر) (فارس) کانون اول (دی) کانون دوم (بهمن) شباط (اسفند) اکنون برساله حضرت بر میگردیم
حضرت فرمود صفت اشر به ایکه بعد از طعام حلالست و قبلا ذکر شد سودمند است. بقول ما در فصول سال و بر آن در حفظ الصح اعتماد میشود.
و صفته هو ان ياخذ من الزبيب المنقى عشره ارطال فيغسل و ينفع في ماء صاف في عمره و زیاده علیه اربع اصابع ويتركه فی آنائه ذلك ثلاثه ايام في الشتاء و في الصيف يوما وليله ثم يجعل في قدر نظيفه و لیکن الماء ماء السماء ان قدر عليه و الافمن الماء العذب الذى ينبوعه من ناحيه المشرق ماء براقا ابيضا خفيفا و هو القابل لما يعترضه على سرعه من السخونه و البروده و تلک دلاله علی صفه الماء ويطبخ حتى ينشف الزبيب و ينضج ثم يعصر و يصفى مائه و يبرد ثم يرد الى القدر ثانيا و يوخذ مقداره بعود و یغلی بنار لينه غليانا رقيقا حتى يمضى ثلثاه و يبقى ثلثه ثم يوخذ من عسل النحل المصفى رطل فيلقى علیه و یوخذ مقداره و مقدار الماء الى اين كان من القدر و يغلى حتى يذهب قدر العسل و يعود الى حده و يوخذ خرقه صفيفه فيجعل فيها زنجبیل وزن در هم و من القرنقل نصف درهم و من الدار چینی نصف در هم و من الزعفران در هم و من سنبل الطيب و من الهندباء مثله و من مصطکی نصف درهم بعد ان يسحق الجميع كل واحده على حده و ينحل و يجعل في الخرقه و پشتد بخيط شدا جیدا و تلقى فيه و تمرس الخرقة في الشراب بحيث تنزل قوى العقاقير التي فيها ولا يزال يعاهد بالتحريك علی نار لینه برفق حتى يذهب عنه مقدار العسل ويرفع القدر و يبرد و يوخذ مده ثلثه اشهر حتى يتداخل مزاجه بعضه ببعض وحينئذ يستعمل و مقدار ما و صفت لك من الطعام فاشرب من هذا ما يشرب منه اوقيه الى اوقيتين من الماء القراح
و صفت آن آنست که از مویزدانه گرفته ده رطل بگیرند هر رطلی ۱۳۲ در هم و هر در همی نیم مثقال و عشران قریب پنج سیر پس بشویند و در آب صافی نهد در ظرفی چهار انگشت بیشتر و در زمستان سه روز و در تابستان یکشبانه روز بحال خود گذارد پس از مدت آنرا در دیک پاک نهد و باید ابش از باران یا آب چشمه باشد که از طرف شرق اید سفید و سبک وزن که گرمی و سردی و سفت را زود میپذیرد و این مذکورات صفت این آبست و میجوشد تا مویزها از جا برآید و برسد بعد بفشارند و صاف کنند و سرد شود باز آن آبرا به دیک برگردانند و با چابی اندازه گیرند و با آتش کم بنر می بجوشانند تا دو ثلث آن برود و یک ثلث بماند پس از عسل زنبور مصفی یکر طل بر آن افزایند و به قدر آن و مقدار آن آب تا آنجا که در دیک رسید بجوشاند تا اندازه عسل برود و بعد خود رسد و پارچه سفتی بگیرد بقدر یکدرهم زنجبیل و نیم در هم قرنفل و نیم در هم دارچینی و یکدرهم زعفران و نیم درهم سنبل الطيب و نیم در هم کاسنی و نیم در هم مصطکی و هریکرا سابیده و حل کن از الک بگذران و در پارچه بنه و سخت بدوز سرش بسته باشد و آن خرقه را در آن آب فرو بر بطوریکه قوای عقاقیریکه در آنست کم کم فرود آید و با آتش کم کم بجوشد تا به اندازه عسل برود و دیک را بردارند و سرد کرده سه ماه بسر برند تا مزاج بعضی با بعضی تداخل کند بعد بکار رود و مقدار آن یک اوقیه یا دو تا دو اوقیه از آب قراح ( آب ابر) است.