فصل اول بهداشت لباس و آراستگی
اعمال بهداشتی هفته
امام برنامه بهداشتی هفته را اینگونه میفرمود: روز سه شنبه، ناخن های خود را کوتاه کنید روز چهارشنبه ،استحمام روز پنجشنبه حجامت، و روز جمعه خوشبو کردن خود با بهترین عطرهایتان
امام به عطر زدن بسیار اهمیت میداد و معتقد بود که اگر کسی نمی تواند هر روز عطر بزند دست کم روز جمعه - یعنی هفته ای یک بار عطر بزند.(عيون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۵۲، ج ۲۰ و ۲۱)
عطر زدن
امام می فرمود: «عطر زدن از اخلاق پیامبران است، و خودش نیز بسیار به آن پایبند بود. وقتی حضرت از منزل بیرون میرفت بوی خوش بخور ایشان آشکار بود.
در روزهای حضور حضرت در مرو ایشان پیوسته خود را به شیوه های گوناگون معطر می ساختند خوب به یاد دارم که امام خود را به عود هندی خام بخور می داد و معطر می ساخت. سپس با گلاب و مشک خود را خوشبو می کرد. گاهی نیز دستور میداد که مشک را با برگ درخت بان ( که درخت معطری است و از برگش برای بوی خوش استفاده می کنند در آمیزند و عطری به قیمت هفتصد درهم بسازند. فضل بن سهل، وزیر مأمون، به این کار امام ایراد گرفت که معنا ندارد این همه هزینه برای عطر! مردم بر شما عیب خواهند گرفت. امام در جوابش فرمود: تو مگر نمی دانی یوسف با اینکه پیامبر بود، لباس دیبای زرین میپوشید و روی صندلی طلا می نشست. این کار، از مقام علم و دانش او چیزی نکاست.
سپس امام دستور داد که عطر غالیه(غالیه گونه ای از عطرهای رایج آن زمان بوده که ترکیبی از مشک کافور عنبر و روغن مخصوص بوده است. (النهاية، ج ۳، ص ۳۸۲) که در آن زمان معروف بود - برای ایشان بسازند؛ همان عطری که پیامبر هم استفاده میکرد و البته خیلی هم هزینه بر بود. قیمت این عطر در عصر امام چهار هزار در هم بود.
امام میفرمود: شایسته نیست که انسان هیچ روزی عطر و بوی خوش را ترک کند. اگر هر روز نمی تواند عطر بزند دست کم یک روز در میان عطر بزند و چنانچه این مقدار هم نمیتواند هفته ای یک بار عطر بزند و این کار را ترک نکند.»(الکافی، ج ۶، ص ۵۱۰، ح ۱ و ص ۵۱۸، ح ۳ و ج ۶، ص ۵۱۶، ج ۴؛ عيون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۹۲، ح ۳ و ج ۲، ص ۲۵۲، ح ۲۰ و ۲۱؛ النهایه، ج ۳، ص ۳۸۲)
شانه زدن
از وقتی که امام به مرو آمده بود مرا نگهبان خانه امام گماشته بودند. برخی کارهای ایشان هنوز در خاطرم مانده است. مثلاً یک روز امام می خواست به کاخ مأمون برود، غلامان اسب ایشان را آوردند. امام در حیاط خانه ایستاده بود. پیش از آنکه سوار بر مرکب شود متوجه شدم که چیزی می خواهد. جلو رفتم امام شانه خود را میخواست سریع رفتم و شانه ایشان را آوردم. امام سر و ریش خود را شانه زد و در هر بار چند مرتبه شانه را بر ریش و موهای سر میکشید آنگاه رو به من فرمود: پیامبر خدا فرموده است که هر کس شانه را هفت بار بر سر و صورت خود بکشد، مریض نمی شود.(مکارم الاخلاق، ص ۷۲)