عمرو عاص مأمون!
فضل بن سهل که در حاکمیت و استقرار حکومت مأمون نقش اول را ایفا مینماید فردی مجوسی است که در سال ۱۹۰ سه سال پیش از مرگ هارون به دست مأمون مسلمان می شود. (2) ۲ عیون، ج ۲، ص ۱۷۶، طبری، ج ۷، ص ۲۵۹ ) وی در ظاهر اسلام را انتخاب میکند. فضل نقش مهمی در استقرار سیاست های مأمون ایفا می نماید. وی بغض و کینه اهل بیت و امام رضا را نیز به سینه دارد فضل در عین حال که در میان مسلمانان و دربار عباسیان به سر میبرد رسوبات باورهای غلط خویش را که از مجوس و درباریان ایران داشت از کف ننهاده بود به همین خاطر رسوبات غلط و خطرناک وی همواره پایه و اساس سیاست های مأمون را شکل می دهد.
نقشی که فضل در دربار مأمون ایفا مینماید، همانند نقشی است که عمرو عاص در دربار معاویه ایفا نمود با این تفاوت که زیرکی عمرو بیش از فضل بود عمر و عاص سر خود را قربانی سیاست های معاویه ننمود. لیکن سیاستهای فضل سرش را در حمام سرخس بر سینه اش نهاد.
فضل بن سهل آن گونه در روح مأمون نفوذ نموده بود که بیشتر تصمیمهای محوری و کلان وی با مشاوره و در نهایت به پیشنهاد فضل سامان دهی میشد اولین تصمیم مهم بر مبنای رأی فضل همین تصمیم برخورد خونین با برادرش امین میباشد. فضل رفته رفته تمام اختیارات دربار مأمون را عهده دار میشود از جانب دیگر فضل سیاست مدار مقتدری است؛ به طرزی زیرکانه در دربار امین در بغداد نیز نفوذ نموده و جاسوسی گماشته و هنگامی که می خواهد اطراف امین را از رجال سیاسی مانند علی بن عیسی و یا فضل بن ربیع خالی کند، جاسوس های فضل در دربار امین امین را قانع می سازند که برای جنگ با مأمون افرادی چون علی بن عیسی فرماندهی جنگ را به عهده گیرد؛ زیرا فضل خوب میداند که سفره جنگ برای بلعیدن سران و فرماندهان و رجال سیاسی فرصت بسیار مناسبی است. با مشورت جاسوسان فضل بن سهل امین علی بن عیسی و فضل بن ربیع را به جنگ با مأمون اعزام میکند با پهن شدن سفره جنگ علی بن عیسی به دست سپاه طاهر بلعیده میشود. (1) الكامل، ج ۵ ص ۴۷ و ۴۱۵ )
بزرگترین مشاور نظامی و بزرگترین وزیر اجرایی مأمون، فضل بن سهل میباشد. به همین خاطر لقب ذو الرياستين» از جانب مأمون به وی اعطا می شود. یعنی بزرگترین مقام کشوری و لشکری شایسته وی می گردد. (2) ۲ طبری، ج ۷، ص ۲۷۳ )با پیشنهاد فضل بن سهل مأمون آماده ستیز با امین می گردد.
از سوی دیگر با مشاوره و پیشنهاد فضل بن ربیع و على بن عيسى بن ماهان امین نیز آماده نبرد با برادر میشود هر دو سپاه خویش را برای نبرد با یکدیگر بسیج مینمایند فضل که به بزرگترین مقام کشوری و لشکری دست یافته است به این مقدار بسنده نمی کند. وی چشم به تمام ریاست و خلافت دوخته است. وی می خواهد از مأمون پلی برای عبور و رسیدن به خلافت بسازد و ریاست عمومی کل جهان اسلام را تصاحب کند که در موقع مناسب مأمون این فرصت را از وی گرفته و وی را در رسیدن به هدف اصلی ناکام می گذارد.