هزار رکعت نماز هزار ختم قرآن
دعبل، شاعر اهل بیت بود و در مدح ایشان اشعار نیکویی گفته بود. وقتی خبر حضور امام در خراسان را شنید به خاطر دیدن امام از بغداد به مرو سفر کرد. چند روزی خراسان بود.
روزی در محضر امام برخی سروده های جدیدش را خواند. امام از سروده ها و محتوای عالمانه اشعارش خرسند شد و به او سه هدیه داد: یک پیراهن یک حلقه انگشتری عقیق و ده هزار درهم رضوی(پس از آنکه مأمون امام را مجبور به پذیرش ولایتعهدی کرد دستور داد تا بخشی از سکه های رایج را مزین به نام امام نموده و اینگونه ضرب کنند. این سکه ها مشهور به سکه های رضوی است.) پیراهن سبز رنگ بود و از پشمی لطیف و نازک دوخته شده بود.
امام وقتی هدایا را به او داد گفت ای دعبل به قم برو که از آنها بهره مند می شوی، و بعد مطلبی را فرمود که باعث شگفتی شد. امام ادامه داد: این پیراهن را نگهدار که در آن هزار شب و هر شب هزار رکعت نماز گزارده ام، همچنین هزار بار قرآن را در این پیراهن ختم کرده ام.»
به سرعت خبر ویژگی این لباس بین شیعیان پخش شد. خبر به قم هم رسید قمی ها پیش از آنکه دعبل به قم برسد به استقبالش رفتند. آنها بسیار علاقه مند بودند که چنین لباس مقدسی را از او بخرند. دعبل نپذیرفت که لباس را بفروشد؛ اما در همها را فروخت مردم قم برای تبرک جویی، هر «درهم» را به ده درهم» از او خریدند. ( امالی طوسی، ص ۳۵۹، ح ۷۴۹؛ عيون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۵۳، ح ۸ و ج ۱، ص ۲۹۶ ، ح ۳۴.)