ویژگی های شخصیتی
على بن موسی الرضا که یکی از وارثان بزرگ نبوی است، دارای ابعاد شخصیتی ویژه ای است که به برخی از ویژگیهای آن اشاره می شود.
بسیاری از روزها مخصوصاً روزهای اول نیمه و آخر هر ماه را روزه می گرفت و میفرمود: ذلک صوم الدهر اگر کسی این چند روز را روزه بگیرد، مثل این است که تمام سال را روزه بوده است. (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۴۳۲ و عطاردی، مسند الامام الرضا، ج ۱، ص ۴۵) در شبانه روز هزار رکعت نماز به جا می آورد. ( شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۴۳۲ و عطاردی، مسند الامام الرضا، ج ۱، ص ۴۵) سجده هایش بسیار طولانی بود به گونه ای که بعد از نماز صبح تا دمیدن آفتاب در سجده بود. (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۴۳۰؛ عباس قمى، سفينة البحار، ج ۲، ص ۳۹۲)
رجاء بن ابی ضحاک که مأمور همراهی امام از مدینه به مرو بود، در پایان سفر خطاب به مأمون میگوید:
به خدا قسم کسی را نیافتم که از او پرهیزگارتر باشد و بیش از آن گرامی به یاد خدا و در خوف خدا به سر برد. (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۴۱۸)
امام به دعبل خزاعی لباسی هدیه کرد و به او فرمود: «در این لباس هزار رکعت نماز خوانده ام و قرآن را هزار بار ختم کرده ام. (محمد بن حسن طوسی، الأمالي، ص ۵۳۹) امام رضا با رفتاری پسندیده شیوه های تربیتی مناسبی از خود بر جای نهاد در روز عرفه همه اموال خود را انفاق فرمود؛ فضل بن سهل این کار را زیان آور دانست، اما امام الله این کار را سودمند شمرد و افزود: «چیزی که با آن پاداش و بخشایش خداوند را میخری زیان به شمار میاور. امام به صدقه دادن زیاد معروف بود و این کار را در شبهای تاریک انجام می داد.(ابن شهر آشوب، همان، ص ۳۹۰ و سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۵، به نقل از مناقب) هر وقت سفره پهن میشد از هر غذایی مقداری بر می داشت و می فرمود به فقرا بدهند. (عبدالله بن محمد بن عامر شبراوى الإتحاف بحب الاشراف، ص ۱۶۵) علاوه بر شیعیان اهل سنت نیز عظمت امام ها را ستوده اند؛(رک احمد بن محمد خالد برقی، محاسن، ص ۳۹۲) با اوصافی نظیر: مناقبش زیاد و غیر قابل شمارش بود. (حیدر علی شروانی ما روته العامة من مناقب اهل البيت، ص ۲۸۹) سید بنی هاشم در زمان خود بود.(صلاح الدين صفدي، وافي بالوفيات، ج ۲۲، ص ۲۴۸ ) در میان آنان مرتبه ای عظیم داشت. از جمله شایسته ترین و بزرگترین سادات در بین خاندان پیامبر بود. (عبد الرحمن ابن خلدون، تاریخ، ج ۲، ص ۱۴۰.) هزار بنده را آزاد کرد. دائم الوضو بود تمام شب را نماز می خواند؛ به این صورت که نماز میخواند و استراحت میکرد و سپس بر می خاست و نماز میخواند و غیر از ذکر خدا سخنی را بر زبان جاری نمی کرد.
اختلاف در شیوه زندگی امام رضا با ائمه قبل
شیوه زندگی اجتماعی امام رضا به این صورت بود که آشکارا امامت خود را اعلام فرمود؛ در حالی که ائمه قبل در این زمینه تقیه می کردند واقفیه این را دستاویزی برای انکار امامت حضرت القرار دادند و امامت او را منکر شدند.
علی بن ابی حمزة بطائنی از جمله کسانی است که امام رضا را به خاطر آشکار کردن امامت خود نقد کرد و آن را بر خلاف شیوه پدرانش دانست.
امام در پاسخ وی فرمود اولین نشانه امامت من این باشد که از جانب هارون به من آسیبی نرسد وگرنه من دروغگو باشم. (عیون اخبار الرضا، ج ۱، صص ۵۱۶ و ۵۱۷) در روایت دیگر خطاب به ابی سعید مکاری فرمود: پدرم سخت تحت فشار دستگاه حاکم قرار داشت ولی بر من از هارون فعلاً ترسی نیست. (شیخ طوسی، اختيار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، ج ۲، رقم ۸۸۴)
همان طور که امام پیش بینی کرده بود هارون به ایشان آسیبی نرساند و امام در زمان هارون با کمال صحت و سلامت به اشاعه دین پرداخت.
شرکت نکردن امام رضا در تجهیز پدرش
در اعتقاد شیعه هرگاه امامی از دنیا برود باید امام بعدی امور مربوط به غسل و کفن و نماز او را انجام دهد و در الکافی نیز بابی با عنوان «ان الامام لا يغسله الا امام من الائمه وجود دارد. واقفیه از این موضوع این گونه استفاده میکردند که اگر حضرت رضا امام بعد از موسی بن جعفر است، پس چه کسی امام هفتم را که در زندان بغداد به شهادت رسید غسل داد؟ حضرت رضا آن وقت در مدینه بود؛ چون حضرت رضا برای غسل پدر بزرگوارش به بغداد نرفته است، پس امام نیست.
امام رضا با این طرز تفکر نیز به مقابله پرداخت و در پاسخ به شبهات واقفیه فرمود خودش امام کاظم الله را غسل داده است.
احمد بن عمر حلال یا دیگری از امام رضا نقل میکند به آن حضرت گفتم که آنها ( واقفیه) با ما مجادله میکنند و میگویند امام را جز امام غسل نمی دهد. راوی می گوید: امام الله به من فرمود آنها چه می دانند که چه کسی او را غسل داده است. تو چه گفتی؟ گوید به آنها گفتم که اگر مولای من گوید او را در زیر عرش پروردگار غسل داده محققاً راست گفته است و اگر گوید او را در زمین غسل داده است راست گفته است. فرمود: این چنین نه من گفتم چه جوابی به آنها بگویم؟ فرمود: صریح بگو که من او را غسل داده ام. گفتم بگویم که شما او را غسل داده اید؟ فرمود: آری.
و بدین ترتیب، امام توانست با مناظرات خویش با این فرقه شیعه را از ضرباتی که این فرقه به اسلام زد نجات دهد و خیل عظیمی از واقفیه با مناظرات امام الله با این فرقه به امامت امام رضا برگشتند. (عبدالله مامقانی، مقباس الهداية، ج ۱، ص ۲۸۳)
مکاتبات
حدیثی که امام الله به وسیله نوشتار بیان کرده باشد، «مکاتب» میگویند؛ خواه امام الابتداعاً آن را نوشته باشد یا در جواب سؤال وی بیان کرده باشد. دیگری در تعریف مکاتب میگوید مکاتب عبارت است از حدیثی که آخرین طبقه آن از توقیع معصوم و مکتوب به خط ایشان باشد.
در تاریخ عمومی حدیث آمده است:
مكتوبات ائمه الله را میتوان به دو بخش کلی تقسیم کرد
بخش اول عبارت است از نامه ها دستورالعملها و حتی پیغام های امامان شیعه که خطاب به نمایندگان خود یا شیعیان مستقر در یک ناحیه ارسال میکردند و در آن نامه ها و رسائل وظایف آنان را در مقابل پیشامدهای سیاسی و اجتماعی روشن میساختند نامه ها و رسائلی که از صادقین به جا مانده است بسیار محدود میباشد، اما از امام یازدهم و دوازدهم نامه ها و رسائل قابل توجهی باقی مانده است که در برخی مصادر تاریخی از جمله رجال کشی، الغیبه شیخ طوسی و بحار الانوار علامه مجلسی میتوان نمونه هایی از این گونه رسائل را مشاهده کرد.
بخش دوم از مکتوبات حدیثی عبارت است از پاسخ های امامان در ذيل سؤالاتی که شیعیان از نقاط مختلف ارسال میکردند. این پرسش ها و پاسخها در عهد رسول الله متداول بود زیرا اکثر مسلمانان در مدینه زندگی میکردند اما در عهد امامان شیعه با توجه به گستردگی جامعه اسلامی پراکندگی شیعیان امری طبیعی است. (جعفر سبحانی اصول الحديث، ص ۸۰)
مكاتب امام رضاء که در زمینه های گوناگون فقهی، سیاسی اعتقادی و ... نگاشته شده است دویست مکاتبه است که در کتابی به نام مكاتيب الامام الرضاء به چاپ رسیده است.
الف ) مكاتبات فقهی
این مکاتبات که درباره مسائل و مشکلات فقهی مردم و حتی فقها به امام رسیده است، بیش از نیمی از مکاتبات فقهی امام ، یعنی بیش از صد مکاتبه را به خود اختصاص داده است و در زمینه های فقهی مانند خمس، زکات حج ،نکاح، طلاق و ... می باشد.
آنچه در این مکاتبات بیشتر از همه ارزش دارد مکاتباتی است که فقها برای امام نگاشتند و چاره مشکل و مسئله ای که برای آنان پیچیده بود، از امام پرسیدند که از این میان میتوان به دو مکاتبه اشاره کرد. (مجید معارف تاریخ عمومی حدیث، ص ۳۱۶)
مردی برای فریادرسی به کسی که از او کمک خواسته است با عجله برای کمک از خانه بیرون آمده است اما به دلیل شدت عجله بدون اینکه بخواهد مرتکب قتل غیر عمد گردیده است و شخص دیگری را که در کنار چاه بوده است به چاه افکنده است. حکم این مرد چیست؟ فقها جوابهای مختلفی به این سؤال دادند اما امام هدیه را بر گردن کسی گذاشت که از قاتل استمداد طلبیده است. فقها جواب نامه امام را بزرگ دانستند و دلیل آن را از امام خواستند و امام دلیل خویش را بیان فرمود. (. من لا يحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۸۲)
محمد بن اسحاق روایت کرده است که شخصی در خراسان سوگند یاد کرد که معاویه از اصحاب رسول خدالله نیست و اگر غیر این باشد زن خود را طلاق داده است فقهای خراسان و اطراف به مطلقه بودن زنش فتوا دادند. در این باره از امام السؤال شد. امام الله فتوا داد آن زن مطلقه نگردیده است. فقها با نوشتن نامه ای از امام ها دلیل خواستند. امام رضا در کنار نامه مرقوم فرمود: من روایتی که خودتان از ابو سعید خدری نقل میکنید دانسته ام که پیامبر خدا به مسلمه در حالی که گروهی بر او گرد آمده بودند، فرمود: انتم خير و أصحابي خير و لا هجرة بعد الفتح شما خوبید و اصحاب من خوب اند و پس از فتح مکه هجرتی نیست و رسول خدا آنان را اصحاب خود قرار نداد.
فقیهان از فتوای خود برگشتند و به قول امام رجوع کردند. (عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۶۸)
ب ) مکاتبات سیاسی
این مکاتبات که کمتر از ده مکاتبه است بنا بر موقعیت ولایت عهدی که در زمان امام برای ایشان رخ داد منجر به مکاتباتی پیرامون این مطلب شد که از این میان میتوان به عهدنامه ولایت عهدی، شروط ولایت عهدی ( عدم دخالت در عزل و نصب و مشاوره و عدم دگرگونی وضع موجود، از جمله شرایط این عهدنامه است که امام با فرمودن این شرایط خود را عملاً از صحنه سیاست دور کرد (رک علی بن عیسی اربلی، همان، صص ۱۲۱ تا ۱۲۳، ج ۳، محمد محسن علم الهدی کاشانی، معادن الحكمة و مكاتيب الائمه، ج ۲، ص ۱۸۸) نامه های امام الا به مأمون و فضل بن سهل اشاره کرد. (محمد محسن علم الهدی کاشانی، همان، ص ۱۸۰)
در عهدنامه ولایت عهدی آمده است که ستایش برای خداوندی است که هر چه بخواهد همان کند. هرگز چیزی بر فرمانش نتوان افزود و از تنفیذ و مقدراتش نتوان سر باززد او از خیانت چشم ها و آنچه در سینه ها پنهان است آگاهی دارد. درود خدا بر محمد و خاندان پاکش
اولاً امام الا با انتخاب این جملات می خواست ذهن مردم را با خیانت و نقشه های نهانی مأمون آشنا کند.
ثانیاً با درود بر خاندان پیامبر به همه فهماند که به چنین خاندان مقدسی تعلق دارد.
.... او ( یعنی مأمون ولی عهدی خود و فرمانروایی این قلمرو بزرگ را به من واگذار کرد اگر پس از وی زنده باشم .....
امام با انتخاب این جمله میخواست به تفاوت سنی خود پس از مأمون و نیز غیر طبیعی بودن ماجرا اشاره کند.
امام الله سپس می افزاید که اگر رهبری مسلمانان را به ایشان بسپارند اطاعت از خدا و پیروی از سنت را سرلوحه اعمال خود قرار خواهد داد که اینها همه طعنه به جنایات بنی عباس و پیروی نکردن آنها از سنت پیامبر است. البته تمام عهدنامه حکایت از موضع گیری مناسب امام دارد.
بنابراین مکاتبات سیاسی امام نیز مانند سایر احادیث و مکاتبات وی نقش مهمی در آگاهی مردم داشت. علاوه بر اینها برخی مکاتبات نشان دهنده این است که بعضی از افراد با امام رضا مکاتبه می کردند و از امام الا می پرسیدند آیا اجازه دارند به سلطان حکومت عباسی خدمت کنند یا نه و امام به آنان پاسخ منفی می داد. (محمد صالحی، سیره امام رضا لا)
از مکاتبات دیگر امام میتوان به مکاتبات اعتقادی نظیر توحید امامت، ایمان کفر جبر و تفویض در حدود شانزده مکاتبه اشاره کرد.
مكاتبات دعایی مکاتباتی است که یاران امام از ایشان می خواستند دعا یا حرز برای آنان بنویسد که تعداد این مکاتبات نیز در حدود ده مکاتبه است.
مکاتباتی نیز از امام الله باقی مانده که به سران واقفیه نظیر حسین بن مهران عثمان بن عیسی رواسی نوشته و آنان را از عاقبت کارشان آگاه کرده و به امامت خویش فرا خوانده است؛ از جمله نامه ای که به عثمان بن عیسی رواسی نوشت. (شیخ طوسی، الغیبه، ص ۱۴۳)
روایت است چون امام درباره اموال و کنیزان به عثمان بن عیسی پیغام فرستاد، وی با کمال بی شرمی به امام الله نوشت: پدرت نمرده و زنده و پاینده است و هر کس بگوید مرده است، یاوه گفته است. (عيون اخبار الرضا، ج ۱، صص ۵۱۶ و ۵۱۷)
علی بن ابی حمزه بطائنی از جمله کسانی است که امام رضا را به خاطر آشکار کردن امامتش نقد کرد و آن را بر خلاف شیوه پدرانش دانست، اما امام در پاسخ وی فرمود: اولین نشانه امامت من این باشد که از جانب هارون به من آسیبی نرسد وگرنه من دروغگو باشم.
صحت مكاتبات
در مکاتبات امام رضا مانند سایر گونه های حدیثی امام مکاتبات صحیح ضعیف و .... یافت میشود و برخی از مکاتبات می تواند منسوب به امام رضا باشد. یکی از مکاتباتی که در صحت نسبت آن به امام رضا ما جای تردید وجود دارد نامه تمجید و شرط است که یکی از مکاتبات سیاسی امام رضا است اما در این نامه اشکالاتی دیده می شود. این اشکالات عبارت اند از:
۱ اجازه امام رضا به فضل بن سهل برای استفاده از بیت المال مسلمین به خاطر قلع و قمع شورشیان و کمک به مأمون در این زمینه.
۲- مدح مأمون و فضل بن سهل و طعن در انقلاب ابی السرايا.
3 دخالت در امور دولت بر خلاف عهدنامه ولایت عهدی
از مکاتبات دیگری که منسوب به امام رضا است، می توان طب الرضا، علل ابن شاذان و علل ابن سنان را نام برد که در فصل تألیفات منسوب به امام رضا در این باره بحث خواهد شد.
۴ مسائل حدیثی
یکی دیگر از گونه های حدیث که در حدیث شیعه وجود دارد، مسائل است. در پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه در تعریف مسائل آمده است:
در حدیث شیعه مسائل به دو مفهوم متفاوت به کار رفته و در این دو که در نهایت به یک نتیجه میرسد مخاطب اصلی سؤالات امامان الام بوده اند و پاسخ آنان مانند دیگر روایاتشان حجت می باشد. (معارف پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ص ۳۳۹)
امام در این نامه از فضل بن سهل به دلیل اینکه مأمون را در سرکوب کردن شورشیانی مانند ابوالسرایا یاری کرده است تشکر میکند در قسمتی از این نامه آمده است: آن مواجبی که برای تو مقرر داشتیم و تو را به آن دعوت نمودیم که معونه تو باشد و آن به مبلغ یکصد هزار در هم بود و ده میلیون درهم درآمد از جواهر علاوه بر آنچه خلیفه قبلاً به تو بخشیده بود. ..... البته تو بیشتر از این استحقاق داری و در پایان فضل را به عنوان وزیر انتخاب میکنند. (همان، ص ۳۴۰)
الف ) مسائل آزمونی
منظور از مسائل آزمونی آن دسته از مسائلی است که فقهای اصحاب ائمه لا به تدریج فراهم کرده بودند و با استفاده از آن، امامت امامان شیعه را می آزمودند. این موضوع از زمان امامت امام صادق الا که میزان تردید در شناخت امامان زیاد گردید پدید آمد به طوری که از روایات بر می آید، نخستین بار امام صادق به یاران خود سفارش کرد تا به عنوان یکی از راه ها در شناخت امام ، امامت وی را بیازمایند.( محمد باقر بهبودی مقاله علم رجال و مسئله توثیق، ص ۲۹) در مقاله علم رجال و مسئله توثیق آمده است: از آن تاریخ به بعد، موقعی که شیعیان با مدعیان امامت رو به رو میشدند، ابتدا با طرح مسائل شرعی، علم و دانش او را به آزمون میگذاردند که آیا صاحب علم لدنی هست که بدون درس و اجتهاد مسائل شرعی را از هر باب و از هر جهت بداند و پاسخ بدهد. محمد بن عیسی یقطینی در این باره میگوید وقتی مردم درباره حضرت رضا اختلاف کردند من پانزده هزار مسئله از مسائلی که از آن جناب سؤال شده بود و ایشان پاسخ فرموده بود، جمع آوری کردم. (محمد بن حسن طوسی، الغیبه، ص ۴۸ و ابن شهر آشوب ،همان، ج ۴، ص ۳۸۰ وی تعداد مسائل را ۱۸۰۰۰ مسئله می داند.) بعد از رحلت امام کاظم له که امام رضا ء الا به امامت رسید، شیعیان به عللی در امامت او شک کردند هر کس خدمت آن حضرت می رسید با سؤالات شرعی آن حضرت را می آزمود به گونه ای که در برخی احادیث نقل شده است بعضی از اصحاب ائمه الله برای شناختن امام خود و آگاهی از حقانیت مدعی امامت سؤالاتی را می نوشتند و از شخص مدعی میخواستند جواب سؤالات را بنویسد، بدون اینکه عین نامه محتوی سؤالات را ببیند و درباره امام رضا ال نیز در چندین حدیث نقل شده است که پاسخ مسائلی را میدادند که به صورت نامه یا سؤال شفاهی در اختیارشان قرار نگرفته بود. (قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۶۶۲؛ ابن شهر آشوب، همان، ص ۳۳۶ و بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۹۳)
ب ) مسائل شرعی روزمره
دسته دوم مسائل شرعی مسائل شرعی روزمره است که در تعریف آن آمده است: منظور از مسائل شرعی روزمره آن دسته از سؤالاتی است که شیعیان در مقام انجام تکالیف دینی یا در برخورد با مخالفان خود به آن برخورد نموده و با شرفیابی به محضر ائمه لا یا از طریق مکاتبه حکم آن را از امامان جویا می شده اند. (معارف پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ص ۳۴۰.)
درباره مسائل امام رضا باید گفت که نجاشی افراد زیادی را در رجال خود نام می برد که آنان موفق شده اند این مسائل را جمع آوری کنند. از جمله حسن بن زياد الوشاء صباح بن نصر الهندی، عبدالله بن محمد بن حصين اهوازی عباس بن هلال عیسی بن عبدالله بن مالک اشعری و معاويه بن سعيد. (نجاشی، ارقام ۸۰، ۲۰۲، ۵۹۷، ۷۴۹، ۰۸۰۵ ۱۹۰۴)