زهد
زهد و پارسایی و وابسته نبودن به دنیا محور دوم تعالی انسان است. دانش و زهد به منزله دو بال برای پرواز و عروج انسان به مراحل و مراتب والا میباشد آسیب در هر کدام از دو بال سرعت پرواز را کند می کند. زهد و بی اعتنایی به دنیا انسان را وارسته و خطرها را از انسان دور می سازد؛ زیرا که بیشترین خطر از جانب گرایشهای دنیایی انسان را تهدید مینماید اگر کسی از این خطر رهیده باشد از خطرها رهیده است.
معیار زاهد بودن را قرآن در دو جمله بیان می کند: لكي لا تأسوا على ما فاتكم ولا تفرحوا بما آتاکم(1) ۱ حدید، ۲۳ ) انسان زاهد و پارسا آن است که به از دست رفتن دنیا تأسف بار نشود و به دست آمدن آن مسرور نگردد. زهد و تقوا یعنی وابسته نبودن به زخارف و متاع دنیا. یعنی از دنیا به مقدار ضرورت اکتفا نمودن؛ البته این غیر زهد نمایی و ریاکاری است که برخی زهد پیشه میکنند؛ یعنی زهد نمایی برای رسیدن به دنیا را بر می گزینند. خود حضرت در مورد زهد فروشی فرمود: ما زهدت للدنيا في الدنيا. (2) روضة الواعظين، ص ۲۲۴ ) «من به دنیا به خاطر دنیا بی رغبت نشدم. » زهد در زندگی حضرت این گونه جلوه گر است كان جلوس الرضا في الصيف على الحصير و في الشتاء على مسح در تابستان بر روی حصیر و زمستان بر روی پوستین مینشست لباس غلیظ و زمخت می پوشید؛ هنگامی که برای ورود به اجتماع آماده میشد لباس زینت می پوشید
و خود را آراسته میساخت لبسه الغليظ من الثياب حتى اذا برز الناس تزين لهم امامان چون از خطر دنیا طلبی رهیده اند اندیشه شفاف و رفتار استوار آنان بدون هیچ گونه خطر و دغدغه بر پیروان رهنمون می باشد.
72
زهد فروشی
یکی از دام ها و خطرهایی که در کمین انسان است، ریاکاری می باشد شیطان آن گونه قوی است که با پوشش های دینی ایمان انسان را از کف انسان می رباید تسویل و تزیین یکی از دام های خطرناک شیطان است. این دام بر سر راه همگان گسترده شده است. به خصوص انسان مؤمن که اندیشه و رفتارش را منطبق با دین ارزیابی می نماید، همواره در معرض این خطر است. زیرا شیطان به کمک ابزار خواهشهای نفسانی در رفتار انسان نفوذ می نماید، الشيطان سول لهم(1) ۱ حمر، ۲۵ ) شیطان کار زشت را برای آنان زیبا جلوه داد.» و زين لهم الشيطان اعمالهم،(2) ۲ نحل ۲۴ )«شیطان کارهای زشت آنان را زیبا جلوه ساخت. اینان همانهایی هستند که به گمان خود کار خوب انجام می دهند، در حالی که اعمال آنها هیچ پاداشی در پی ندارد، الذين ضل سعيهم في الحيوة الدنيا وهم يحسبون أنهم يحسنون صنعاً.(3) کهف ۱۰۴ )«آنان که تلاش هایشان در زندگی دنیا تباه شده است لیکن بر این پندارند که کار زیبایی انجام می دهند! اینک آموزه عرشی را از عترت آل رسول و عالم آل محمد علی بن موسی می آموزیم.
عده ای دنیا طلب زهد فروشی میکنند تا دنیا به کف آورند. خود را زاهد می نمایانند تا توجه دیگران را به خود معطوف دارند. اینان بر این پندارند که کار نیک انجام میدهند و زاهد و بی علاقه به ظواهر دنیا هستند؛ لیکن غافلند از این که کار زشت آنان را شیطان زیبا جلوه داده است به نام زهد زهد فروشی میکنند و دنیا طلب می نمایند. صوفی مسلک بهانه جویی چون سفیان ثوری امام رضا را با لباس خز (ابریشم ناخالص دید بهانه یافت که به حضرت اعتراض کند! نصیحت گونه بر حضرت عرض کرد فرزند پیامبر اگر لباس کم بهاتر می پوشید شایسته تر بود یا ابن رسول الله ﷺ لو لبست ثوباً أدنى من هذا! امام وقتی که فرصت طلبی وی را مشاهده کرد به وی فرمود دست خود را جلو بیار، دست وی را به لباس زیرین خویش برد وی احساس کرد حضرت زیر آن لباسها لباس خشن پوشیده است. امام در اصلاح گراندیشی سفیان فرمود سفیان این لباس خشن برای خداست؛ این لباس رو برای خلق خدا، فقال يا سفيان الخز للخلق و المسح للحق.(1) ۱ مناقب، ج ۴، ص ۳۹۰ )درست آنگونه که سفیان واژگون می اندیشید لباس زهد را برای خلق می پوشند تا زهد فروشی کنند زیر آن لباسها، لباس نرم و نازنین می پوشند.
زهد امام رضا برای خداست نه برای فریب خلق، ولبسه غليظ من الثياب حتى اذا برز الناس تزين لهم.(2) فصول المهمة، ج ۲، ص ۹۹۹ ) لباس خشن می پوشید و هنگامی که میخواست در میان عموم ظاهر شود خود را می آراست. همین صوفی مآبهای دور از خدا آمدند به امام نصیحت کنند که بر امام و پیشوا روا نیست لباسهای فاخر و قیمتی بپوشد. امامت در شان کسی است که خشن بپوشد و الامامة يحتاج الى من يأكل الخشب و يلبس الخشن و يركب الحمار.(1) ۱ همان، ص ۱۰۰۴ ) امامت در شان کسی است که نان بی خورشت بخورد و لباس خشن بپوشد و به جای اسب، الاغ سوار شود. امام هنگامی که فرصت طلبی صوفی را مشاهده کرد فرمود: این گونه نیست، اولاً یوسف پیامبر وزیر حاکم مصر و خود عزیز مصر شد؛ برترین لباس ها را میپوشید که لباسهایش مزین به طلا بودند و بر بهترین تخت ها تکیه می کرد و حکمرانی مینمود خدا خوردنی و پوشیدنی را بر رهبران حرام ننموده است، ان الله لم يحرم ملبوساً و لا مطعماً، قل من حرم الله زينة الله التي أخرج لعباده".(2) ۲ همان، اعراف ۳۲۰ )
وانگهی این انتظارها لباس خشن پوشیدن و غذای بی خورشت خوردن، مرکب پست سوار شدن انتظارهای مراحل بعدی از رهبران است. حاکم و رهبر میتواند همانند دیگران از بهترین لباس ها و مسکن ها و مرکب ها بهره مند باشد آنچه برای رهبری مهم است حاکمیت قسط و عدل است؛ یعنی عدالت محوری مهم است و نیز وفای به وعده ها برای رهبری مهم است رهبر و حاکم باید عادل و عدالت محور باشد مدیریت جامعه و رهبر باید به وعده های خود وفادار باشد وانما يراد من الامام قسطه وعدله اذا قال صدق، اذا حكم عدل، اذا وعد أنجز،(1) فصول المهمة، ۲، ص ۱۰۰۴ )
مدیر و رهبر عدالتش مهم است گفتارش صادقانه باشد، وقتی داوری میکند عادلانه باشد و هنگامی که وعده می دهد، وفادار باشد.
این نکته از آن جهت آموزنده است که اولاً نعمتهای خدا بر حاکم و رهبری جامعه ممنوع نیست گرچه به فرمایش علی بهتر است رهبر خود را همتر از پایین ترین سطح مردم قرار دهد؛(2) اصول کافی، کتاب الحجه باب سيرة الامام فى نفسه في المطعم و الملبس، حديث سوم. ) آنچه از حاکمیت مهم است ، عدالت و ظلم ستیزی است؛ آنچه مهم است این که در جامعه اجحاف نباشد رهبری باید قسط و عدل را گسترش دهد و مانع ستمها شود. همچنین زهد از دنیا با زهد فروشی تفاوت دارد. آنچه صوفی مسلک گرفتار آن است زهد فروشی است. آن رفتاری که علی بن موسی در پیش گرفته است، زهد واقعی است نه زهد از دنیا برای دنیا .
هنگامی که به حضرت پیشنهاد ولایت عهدی می شود امام نمی پذیرد. مأمون پلید همین اتهام را متوجه حضرت کرد که میخواهی خود را زاهد بنمایی از ولایت عهدی دوری می گزینی امام در پاسخ وی فرمود ما زهدت في الدنيا للدنيا، برای دنیا زهد پیشه ننمودم.(3) عیون، ج ۲، ص ۱۵۲، روضة الواعظين، ص ۲۲۴ ) این رهنمون قدسی و آموزه عرشی علی بن موسی است که با رفتار شفافش کژاندیشیها را اصلاح می نماید و این گونه زهد فروشان را رسوا می سازد.
110