ناسخ التواریخ زندگانی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام (جلد چهاردهم)  ( صص 150-148، 230-216 ) شماره‌ی 3421

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > ارتباط امام با شيعيان > ارتباط امام با شيعيان > پس از شهادت > ثواب زيارت

خلاصه

از حسين بن زید مروی است که گفت از حضرت ابی عبدالله جعفر بن محمد الصادق علیه السلام شنیدم میفرموداز پسر من پسری بهم خواهد رسید که نامش موافق نام امير المؤمنين صلوات الله وسلامه علیه باشد او را بزمین طوس که از خراسان است برند و در آنجا بزهر شهیدش گردانند و در آنجا در زمین غربت مدفون شود هر کسی او را زیارت نماید و بحق او عارف باشد خداوند تعالی با و دهد اجر و مزد آنکس را که قبل از فتح مکه معظمه جان و مال خود را در راه خدا بذل کرده باشد .

متن

 

میشوند و اگر چنین باشد مظلوم خواهند بود ، وما ربك بظلام للعبيد ،

وطینات خمسه از جنت را عبارت از بهشت عدن و بهشت ماوی و بهشت نعيم و جنت فردوس و جنة الخلد شمرده اند و چون این بیانات و این احادیث و اخبار مفهوم و بيك اندازه مكشوف افتاد معلوم میشود که اینکه امام رضا فرمود در درجات عالیه بهشت رفیق ما میشوند چه حالت دارد زیرا که معلوم شد خلقت ایشان از چیست و خلقت شیعیان خالص العقیده ایشان از چیست بعد از آنکه ارواح شیعیان از طینت ایشان و طینت شیعیان از طینتی که فرود آن طینت است خلق شده باشد پس ارتباطی با جهات روحانية ائمه بهیچوجه ندانم اللهم الا ان نقول که ارواح ایشان را با طینت پاک ائمه اطلاعی حاصل تواند شد و اینهم مقامی عالی و متعلق به جنبه يلى الخلقى أئمه عليهم السلام و از متمنیات انبیای عظام است

و شأن و مقام نورانیت و روحانیت شیعه و خدام ایشان بآنجا میرسد که دارای سیر و ادراك معالم هر دو عالم که ضد یکدیگر ند میشوند و مانده بهشتی که هیچ مجانست و مناسبتی با عالم دنیا ندارد و دارای روح و نوری میشوند که استعداد پذیرائی اشیاء بهشتی را پیدا نمایند و اگر منحصر بهمین عوالم دنیویه و ارواح مشخصه بنی آدم باشندا بداً چنین لیاقتی را حاصل نمی کنند چه آن عالم را با این عالم بهیچوجه مشابهت و مماثلتی نیست و این حال مخصوص به نبی و ولی است که دارای تمام این عوالم توانند بود و همچنین عوالم علویه و موجودات آن سامان را بعوالم ارضیه مناسبتی نباشد و اگر برای ایشان بامر پروردگار مسافرتی بعالم سفل پدید آید البته باید مجانسات و مناسبات این عوالم را دارا باشند و گرنه راه آشنائی و اختلاط مسدود است .

و نیز این معنی را باید دانست که آیا عوالم درجات بهشتی نسبت بمسافرین روحانی چه حالت دارد و با اینکه « بعد منزل نبود در سفر روحانی ، معنی طی درجات غیر از طی مدارج این جهان است سخن را روی با صاحبدلان است.

وديگر در مدينة المعاجیز و پاره ای کتب اخبار از حسن بن علي وشاهروى است که حضرت ابی الحسن رضا الله فرمود انى ساقتل بالسم مظلوماً فمن زارني عارفاً بحقى غفر الله له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر بدرستیکه زود باشد که من بزهر جفا شهید کردم در حالتیکه مظلوم باشم پس هر کسی زیارت کند مرا با اینکه عارف بحق من باشد یعنی مرا امام مفترض الطاعه بداند خداوند تعالی گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد.

همانا زیارت آنحضرت با عرفان بحق او مقامی عالی دارد و شاید یکی از جمله عرفان این باشد که بعد از زیارت آنحضرت از برکت آن زیارت از اغلب معاصی محفوظ بماند والا عظمت زیارتش بدرجه ایست که بدون استثناء فرمودند گناهان آینده و گذشته را خداوند می آمرزد همینقدر معلق فرمود که عارف بحق من باشد .

و نیز در همین کتاب و کتب دیگر از علی بن حسین بن علی بن فضال از پدرش مروی است که فرمود از حضرت ابی الحسن علی بن موسی الرضا صلوات الله عليهما شنيدم فرمودهانی مقتول و مسموم و مدفون بارض غربة اعلم ذلك بعهد عهده الى ابي عن ابائه عن على بن ابي طالب عن رسول الله لا اله الا فمن زارني في غربتي كنت انا وابائي شفعاؤه نجا ولو كان عليه مثل وزر الثقلين

بدرستیکه من کشته و زهر جفا خورانیده و مدفون بزمین غربت میشوم و این حکایت را بعهدی و خبریکه پدرم با من گذاشته از پدران بزرگوارش از علی ابن ابیطالب السلام از رسول خدای له میدانم دانسته باشید هر کس زیارت کند مرا در غربت من من و پدران من شفیعان او باشیم نجات یا بدو رستگار گردد اگر چه گناهان او مانند گناهان انس و جن باشد .

و دیگر در عیون اخبار وبحار الانوار از حسين بن زید مروی است که گفت از حضرت ابی عبدالله جعفر بن محمد الصادق الاسلام شنیدم میفرمود يخرج ولد من ابنى موسى اسمه اسم امیر المؤمنين عليه الصلوة والسلام الى ارض طوس و هي بخراسان يقتل فيها بالسم فيدفن فيها غريباً من زاره عارفاً بحقه اعطاه الله تعالى اجر من انفق من قبل الفتح ، :

از پسر من پسری بهم خواهد رسید که نامش موافق نام امير المؤمنين صلوات الله وسلامه علیه باشد او را بزمین طوس که از خراسان است برند و در آنجا بزهر شهیدش گردانند و در آنجا در زمین غربت مدفون شود هر کسی او را زیارت نماید و بحق او عارف باشد خداوند تعالی با و دهد اجر و مزد آنکس را که قبل از فتح مکه معظمه جان و مال خود را در راه خدا بذل کرده باشد .

و نیز در آن کتاب از نعمان بن سعد مروی است که امیر المؤمنين علي ابن ابیطالب صلوات الله وسلامه عليه فرمود سيقتل رجل من ولدى بارض خراسان بالسم ظلماً اسمه اسمی و اسم ابيه اسم ابن عمران موسى الا فمن زاره في غربته غفر الله له ذنوبه ما تقدم منها وما تأخر ولو كانت مثل عدد النجوم وقطر الامطار وورق الاشجار ، :

زود باشد که مردی از فرزندان من در زمین خراسان از روی ظلم و عدوان بسم ستم و زهر جفا شهید خواهد شد که نام او با نام من و نام پدرش با نام پسر عمران موسی الله موافق باشد هر کسی او را در آن غربت زیارت نماید خداوند تعالی گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد اگر چه بعدد ستارگان آسمان و قطرات باران و برگ درختان باشد .

و دیگر در عیون اخبار از حمزة بن حمدان مروى است که حضرت صادق ابي عبد الله فرمود يقتل حفدتى بارض خراسان في مدينة يقال لها طوس من زاره اليها عارفاً بحقه اخذته بيدى يوم القيمة فادخلته الجنة وان كان من اهل. الكبائر ، :

ص150

 

شش ماه و نیز در موضعی دیگر و بروایتی دیگر مینویسد مدت امامت آنحضرت بیست سال و چهار ماه یعنی مینویسد مدت عمر مبارکش چهل و نه سال و شش ماه تمام بود. بود از بن جمله بیست و نه سال و دو ماه در زمان پدر بزرگوارش و بقیه مدت امامتش بود.

 و در بحر الجواهر مینویسد آنحضرت در زمان پدر بزرگوارش سی و پنجسال بگذرانید و بیست سال مدت امامتش بود. وصاحب حبيب السير بيست سال و در زينة المجالس نیز بیست سال رقم کرده اند. کلینی علیه الرحمه میفرماید مدت امامت آنحضرت از بیست سال دو ماه یا سه ماه کمتر بود و در اغلب کتب اخبار نیز از این از منه که مسطور شد بیرون نشده اند. صاحب جنات الخلوت مینویسد مدت امامت حضرت رضا را بیست و یکسال و پنج ماه و کسری و بقولی بیست سال اما از سنجیدن تاریخ فوت پدر بزرگوارش حضرت کاظم صلوات الله عليه ما چند احتمال میرود بدو نوع سی و چهار سال یاسی و سه سال یا نوزده سال یا هیجده سال هر يك با کسری که دو ماه یا دو ماه و هفده روز یا هیجده روز یا نوزده روز یا نه روز یاسی سال یاسی و دو سال یا هیجده سال یا هفده سال هر يك با كسريکه عبارت از هفت ماه و بیست و پنجروز یا بیست و چهار روز یاشش روز یا پنجروز باشد .

و این بنده عرضه میدارد که چون در کتاب احوال حضرت کاظم باز نموده که اصح اقوال در وفات آنحضرت این است که وفات آنحضرت در شهر رجب سال یکصد و هشتاد و سوم بوده است مدت امامت فرزند ارجمندش علي بن موسى صلوات الله عليهما را که در شهر صفر سال دویست و سوم هجری وفاتش را اصح اقوال شمردیم بیست سال چیزی کم یا چیزی زیادتر میتوان بر سایر اقول ترجیح داد والعلم عند الله تعالى

بیان اخبار یکه در ثواب زیارت مشهد مقدس و مرقد منور آنحضرت وارد است

در تلو حكايات و اخبار مسطوره بثواب زیارت مرقد منور حضرت رضا الله بيك مقداری اشارت رفت اکنون باخبار دیگر که در نظر آمده گزارش و از

آنحضرت مسئلت توفیق زیارت وادراك ثواب ميرود .

در بحار وكشف الغمه وغيرهما مسطور است که وقتی شخصی خراسانی در حضرتش معروض داشت یعنی در خدمت رضا یا ابن رسول الله رسول خدای له را در خواب دیدم که گویا با من میفرمود كيف انتم اذا دفن في ارضكم بعضي واستحفظتم وديعتى وغيب فی تراکم نجمی چگونه خواهید بود شماها وقتی که مدفون گردد در زمین شما پاره ای از تن من و شما نگاهبان گردید وديعة و امانت مرا وفرو رود در خاك شما ستاره من امام رضا فرمود : انا المدفون في ارضكم و انا بضعة من نبيكم والنجم من هستم که در زمین شما مدفون میشوم و من پاره تن پیغمبر شما هستم و من ستاره و نجم هستم و در روایتی بجاي نجم لحمى مذكور است یعنی گوشت من الا فمن زارني وهو يعرف ما اوجب الله تعالى من حقى وطاعتى فانا و آبائی شفعاؤه يوم القيمة ومن كنا شفعاءه نجا ولو كان عليه مثل وزر الثقلين الجن والانس » بدانید که هر کسی مرا زیارت نماید و عارف بحق وطاعت من که خدای تعالی بروی واجب گردانیده باشد من و پدرانم در روز قیامت شفیعان او باشیم و هر کسی را که ماشفهای او باشیم نجات و رستگاری خواهد بود اگر چه باندازه وزر و گناهان جن و انس برگردن او باشد .

ولقد حدثني أبي عن جدى عن ابيه عن رسول الله قال من رأني في منامه فقد رأني فإن الشيطان لا يتمثل في صورتي ولا في صورة احد من اوصيائي و لا في صورة احد من شيعتهم و ان الرؤيا الصادقه جزء من سبعين جزءاً من النبوة » همانا حدیث فرمود با من پدرم از جدم از پدرش از رسول خدای که هر کسی که مرا در خواب خود بیند همانا مرا دیده است زیرا که شیطان نمی تواند بصورت من و نه در صورت یکی از اوصیای من و نه بصورت یکی از شیعیان اوصیای من متمثل گردد و بدرستیکه خوابی که مقرون بصدق باشد يك جزء از هفتاد جزو نبوت میباشد.

 راقم حروف گوید ظلمت شیطانی و مفاسد اخلاقی که در حقیقت جهل حقیقی است چگونه میتواند با نور پاك يزداني و عقل كل و محاسن اخلاق هادي سبل که او همه خیر محض و وی همه شر محض و او هدایت صرف و وی ضلالت صرف واد محبوب خدا و وی مطرود خدا میباشد آشنائی گیرد تا از راه مماثلت و مشابهت اندر شود کدام وقت شب شبیه روز یا روز همرنگ شب تواند شد که شیطان تواند بچیزیکه از هیچ جهت باوی هم خوی و هم بوی نیست یک روی و یکرنگ شود روح خبيث و کثیف را بارواح شریفه لطیفه چه مشابهت و مجانست خواهد بود و عدم مماثلت باندازه دور باش و بعد مناسبت است هر قدر مقام نورانیت و صفای روحانیت غلبه کند ضد آن را مطرودیت بیشتر است مهبط جبرائیل را بنمو دو ورود عزازیل چه تناسب و تقاربی است مسکن دل نیست جای صحبت اغیار ، و جایی که فرشته در آید دیو و غول را چه راهی خواهد بود اغلوطه شیاطین با اخلاق انبیاء و مرسلین هرگز آشنائی نگیرد و وساوس شیطانی و هواجس نفسانی و اخلاق ناسوتی را در مراکز جبروني ولاهوتي و موارد ارواح مکرمه راهی نباشد و هر چند اخلاق انسانی بر هواجس نفسانی چیره تر شود و ساوس شیطانی دورتر و مطرودتر شود تا بدانكه بخطاب دانك رجيم وعليك لعنتى الى يوم الدين مطرود ابد الابدین گردد اما دوری او بر حسب درجات و رانندگی او بر طریق مقامات است پس ببایستی سعی کرد که بر حسب عبادت و بندگی و عبادت سبحانی روز تا روز بر افزود تا وساوس شیطانی و تمثل اور اساعت به ساعت مهجور تر و محجوب تر ساخت تا بدانجا که میفرماید حتى اجعلك مثلي » .

و اینکه میفرمایند شیطان بصورت یکی از شیعیان ایشان هم متحمل نمی شود. همین معنی است که ارواح و اخلاق ایشان از آن شریفتر و سعید تر و هياكل مقدسه ایشان که با خلاق حسنه لطافتی خاص پیدا کرده است از آن لطیف تر است که شیطانی خبیث بایشان راه یابد و مماثلت گیرد و اینکه فرمود هر کسی مرا در خواب بیند مرا دیده است بهمان معنی است چه ممکن است بعضی از مؤمنان یا کسانیکه در مذهب تشیع نیستند رسول خدای را در خواب بینند و آنحضرت را با شمایلی که از پیکر همایوش در کتب یاد کرده اند یکسان نبینند معذلك آنحضرت را دیده اند چه اگر حقیقت جمال پیغمبری را بخواهند هیچکس ندیده و نمیتواند دید حتی معاصرین عهدهما بونش هر کسی بقدر چشم بصیرت خود دیده است

والبته بآنطور که ائمه اطهار و اصحاب ابرار على حسب بصیرت خود و مقامات بینش خود دیده اند دیگران ندیده اند پس آنحضرت در نظر هر کسی بقدر قوت نظر و نیروی استعداد و نور عقل و صفای قلب خود آن شخص جلوه گر میشود پس همه او را بيك حیثیتی دیده و نیز سوای انوار طيبه الهیه او را ندیده اند چنانکه همه کس میتواند گفت خورشید را دیده ام و دروغ نگفته و باندازه حدت نظر وقوت بینائی خود دیده و میتواند بگوید ندیده ام زیرا که هیچ چشمی را طاقت دیدن حقیقت نور او نیست و دور باش لعمان نور او مانع از آن است که بدرستی و صحت بنگرند و حال اینکه نور خورشيد يك ذره و قسمتی از هفتاد هزار درجه نور یکی از شیعیان است پس از اینجا توان معلوم ساخت که مقام ارواح مقدسه اشباح طاهره و اجسام نورانیه معصومین چیست و پاره ای دقایق نکات بدانشمندان دقیقه یاب حوالت است.

در عیون اخبار از حمدان دیوانی مروی است که حضرت امام رضا فرمود « من زارني علي بعد دارى اتيته يوم القيمة في ثلث مواطن حتى اخلصه من اهوالها اذا تطايرت الكتب يميناً وشمالا وعند الصراط وعند الميزان »:

هر کس زیارت کند مرا با این دوری قبر من در سه موطن در روز قیامت بدو آیم تا او را از اهوال و دهشت آن مواطن خلاصی بخشم یکی وقتی که نامه اعمال نیکو کاران در دست راست ایشان و نامه های اعمال بدکاران در دست چپ ایشان پرواز نماید و دیگر در زمان عبور از صراط و دیگر هنگام سنجیدن ترازوی اعمال .

و نیز در آن کتاب از جعفر بن محمد بن عماره از پدرش مروی است که حضرت صادق جعفر بن محمد از پدر بزرگوارش از آباء بلند مقدارش از امیر المؤمنين على روايت میکنند که رسول خدای به فرمود وسيدفن بضعة منى بارض خراسان لا يزورها مؤمن الا اوجب الله تعالى له الجنة و حرم جسده على النار ، زود باشد که پاره تن من در زمین خراسان مدفون گردد هیچ مؤمنی او را زیارت نکند مگر اینکه خداوند تعالی بهشت را بروی واجب و بدنش را بر آتش دوزخ حرام گرداند.

و نیز در عیون اخبار از علي بن حسين بن علي بن فضال از پدرش مروی است که حضرت ابی الحسن علي بن موسى الرضا علام فرموده ان بخراسان لبقعة يأتي عليها زمان نصير مختلف الملائكة ولا يزال فوج ينزل من السماء و فوج يصعد الى ان ينفخ في الصور ، در خراسان بقعه ایست که زمانی بروی خواهد رسید که محل آمد و شد فرشتگان خواهد گردید و همیشه فوجی از ملائکه بزیارت از آسمان فرود می آیند و فوجی صعود میدهند تا گاهی که در نفخ صور بردمند یکی عرض کرد یا ابن رسول الله این کدام بقعه است فرمود: « هی با رض طوس وهي والله روضة من رياض الجنة من زارني في تلك البقعة كمن زار رسول الله له و كتب الله تعالي له ثواب الف حجة مبرورة و الف عمرة مقبولة وكنت انا و آبائی شفعاؤه يوم القيمه ، این بقعه در زمین طوس است و این بقعه سوگند با خدای بوستانی از بوستانهای بهشت است هر کسی مرا در این بقعه زیارت کند چنان است که رسول خدای صلی الله علیه و آله را زیارت کرده باشد و خداوند تعالی برای او ثواب هزار حج مبرور و هزار عمره مقبول را مینویسد و من و پدرانم در روز قیامت او را شفاعت کنیم .

و هم در آن کتاب از حضرت باقر ابی جعفر محمد بن علی مروی است که فرمود دان بين جبلي طوس قبضة قبضت من الجنة من دخلها كان آمنا بدرستيكه در میان دو کوه طوس قبضه ایست از خاک که قبض کرده اند آنرا از بهشت هر کس داخل آن شود ایمن گردد از جهنم .

و هم در آن کتاب از علی بن ابراهیم بن هاشم از پدرش از حضرت عبدالعظیم ابن عبد الله حسنی از حضرت ابی جعفر محمد بن علی الرضا صلوات الله عليهم مروى است که حضرت ابی جعفر فرمود: ضمنت لمن زار بی بطوس عارفاً بحقه الجنة على الله تعالى ، ضمانت میکنم برای آنکس که پدرم را در طوس زیارت کند و بحق او عارف باشد که خداوند تعالی او را البته بهشت عطا کند .

و هم در عیون الاخبار مروی است که عبدالعظيم بن عبدالله حسنی فرمود که در خدمت حضرت ابي جعفر صلوات الله وسلامه علیه عرض کردم در میان زیارت قبر منور حضرت ابی عبدالله سلام الله علیه و زیارت قبر پدرت در طوس له متحیر هستم یعنی كدام يك افضل است فرمود در جاي خود باش پس داخل سرای شد و بیرون آمد در حالتیکه اشک دیدگانش بر دو خد مبارکش روان بود و فرمود « زوار قبر ابی عبدالله الكثيرون و زوار قبر ابی ال بطوس قلبلو ، زیارت نمایندگان قبر ابی عبد الله در کربلا بسیا روز ایران قبر پدرم در طوس اندک هستند

و هم در آن کتاب از احمد بن محمد بن ابی نصر برنطی مروی است که گفت نامه حضرت ابی الحسن امام رضا را بخواندم مرقوم فرموده بوده ابلغ شيعتنا ان زيارتي تعدل عند الله الف حجة ، شیعیان ما را ابلاغ کن که ثواب زیارت من در پیشگاه خدای با هزار حج معادل است. بزنطی میگوید در حضرت ابیجعفر الله عرض کردم هزار حج یعنی این چند منزلت و ثواب دارد؟ فرمود آری و الله و الف والف حجة لمن زاره عارفاً بحقه نوابش مساوی با هزار بار هزار حج است برای زیارت کننده امام رضا علیه السلام در حالتیکه عارف بحق آن حضرت باشد

و هم در آن کتاب از عبد الرحمن بن ابی نجران مروی است که گفت از حضرت ابی جعفر سلام الله علیه پرسیدم در حق زیارت کننده پدرت چه میفرمائی فرمود : الجنة والله سوگند با خدای در بهشت میرود . و نیز در آن کتاب از قبيصة بن جابر يزيد جعفى مروی است که از وصى اوصياء وارث علم انبياء حضرت ابي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب شنیدم میفرمود حدیث فرمود مرا سيد العابدين علي بن الحسين از سيد الشهداء حسين بن علی از سید اوصیاء امير المؤمنين صلوات الله عليهم که رسول خدای ﷺ فرمود سیدفن مني بارض خراسان مازارها مكروب الا نفس الله كربته ولا مذنب الا غفر الله ذنوبه ، زود باشد که پاره تن من در زمین خراسان مدفون گردد هیچ مکروبی و اندوهنا کی آنمرقد مطهر را زیارت نکند جز اینکه خداوند تعالی اندوهش را زایل کند و هیچ گناهکاری زیارت نکند جز آنکه خداوند گناهانش را بیامرزد.

و هم در آن کتاب از علی بن اسباط مروی است که گفت از حضرت ابی جعفر سلام الله علیه پرسیدم اجر و ثواب آنکس که پدر بزرگوارت را در خراسان زیارت نماید چیست دو کرت فرمود سوگند با خدای بهشت است .

و نیز در آن کتاب از محمد بن سلیمان مروی است که از حضرت ابی جعفر محمد بن علي الرضا عليهم السلام پرسیدم شخصی حج واجب خود را بعنوان حج تمتع بجای آورده است و از آن پس بمدینه طیبه رفت و حضرت رسول خدا را زیارت نمود و سلام داد بعد از آن بنجف اشرف برفت و پدر بزرگوارت امیر المؤمنين عليه السلام را زیارت نمود در حالتیکه عارف بحق آنحضرت بود و میدانست که آن حضرت حجت خدا بر خلق خدا میباشد و همان باب الله و در بارگاه الهی است که از آن در بخداوند اکبر میتوان رسید پس بر آن حضرت سلام کرد و از آن پس بكربلا برفت و حضرت امام حسین را زیارت نمود و بعد از آن ببغداد رفت و حضرت امام موسی کاظم را زیارت کرد و سلام فرستاد پس از آن بشهر خود باز شد و این وقت خداوند آنقدر مال و بضاعت عنایت فرمود که می تواند اقامت حج نماید آیا ازین دو كار كدام يك برای او افضل است آیا این مرد حج واجب خود را سابقاً ادا کرده است بهتر آن است که باز شود و دیگر باره حج بسپارد یا بخراسان سفر کند و پدر والامقامت امام رضا الا را زیارت نماید و بر آن حضرت سلام فرستد فرمود بل یأتی خراسان فيسلم على ابي الافضل و لكن ذلك في رجب ولا ينبغى ان تفعلوا هذا اليوم فان علينا وعليكم من السلطان شنعة، بلكه بخراسان برود و بر پدرم سلام فرستد فضيلتش بیشتر است لکن باید این کار در ماه رجب باشد و نمی سزد که در این زمان مسلوک بدارید چه خوف آن است که که بر ما و شما از خلیفه شنعتی و کاری ناخوش پدیدار شود.

 راقم حروف گوید شاید اختصاص برجب برای این است که زیارت در آن هنگام چون مربوط بزمان شهادت نیست محل احتیاط و توجه فرمان گذار عصر نبوده است یا اینکه میخواهد بفرماید زیارت آنحضرت را در ماه رجب باید گذاشت که ماه شهادت است اما نه در این روزگار که خلیفه و سلطان عصر را مطبوع نمی شود و اسباب آزار و تشنیع شیعه و سستی عقیدت پاره ای کسان ضعیف الایمان می گردد و الله تعالی اعلم و با این حدیث چنان معلوم میشود که شهادت آنحضرت در این ماه است .

و هم در آن کتاب مروی است که احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی گفت از حضرت امام رضا صلوات الله علیه شنیدم فرمود مازارنی احد من اوليائي عارفاً بحقى الا تشفعت له يوم القيامه ، هیچکس از دوستان من نباشد که مرا زیارت نماید گاهی که بحق من عارف باشد مگر اینکه در روز قیامت برای او شفاعت نمایم .

و دیگر در عیون اخبار از ایوب بن نوح مروی است که گفت از حضرت ابی جعفر محمد بن على بن موسى شنیدم میفرمود ) من زار قبرابي بطوس غفر الله له ما تقدم من ذنبه وما تأخر فاذا كان يوم القيمامة نصب له منبر بحذاء منبر رسول الله الله حتى يفرغ الله تعالى من حساب عباده ، هر کسی زیارت نماید قبر منور پدرم را در طوس خداوند تعالی گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و چون روز قیامت در آید برای او منبری در برابر منبر رسول خدای له نصب نمایند تا هنگامیکه خداوند تعالی از حساب بندگانش فارغ گردد .

و نیز در کتاب عیون اخبار از سلیمان بن حفص مروزی مروی است که گفت از حضرت ابی الحسن موسى بن جعفر الا شنیدیم میفرمود « من زار ولدى كان له عند الله تعالى سبعين حجة مبرورة قلت سبعين حجة قال نعم وسبعين الف حجة قال رب حجة لا تقبل ومن زاره و بات عنده ليلة كان كمن زار الله تعالي في عرشه قال نعم اذا كان يوم القيمة كان على عرش الله تعالى اربعة من الأولين واربعة من الآخرين ، هر کسی زیارت کند فرزندم علی رضا الله را برای او در حضرت خدای ثواب هفتاد حج است که مبرور باشد از کمال شعف و استعجاب عرض کردم ثواب هفتاد حج فرمود بلی ثواب هفتاد هزار حج آنگاه فرمود بسی حج باشد که مقبول نباشد یعنی ثواب زیارت آنحضرت مقابل هفتاد هزار حج مقبول است و هر کسی زیارت کند آنحضرت را و یک شب در آن بقعه بیتونه نماید چنان است که خدای را در عرش زیارت نماید عرض کردم مثل کسی است که خداوند تعالی را در عرش او زیارت کند فرمود بای چون روز قیامت اندر آید چهار تن از اولین و چهار تن از آخرین بر عرش خدای خواهند بود اما اولین نوح و ابراهيم و موسی و عیسی و اما چهار تن آخرین همانا محمد وعلي و حسن وحسين صلوات الله عليهم اجمعين هستند ه ثم يمد المطمار فتقعد معنا زوار قبور الائمة الا ان اعلاهم درجة واقر بهم حيوة زوار قبر ولدی علی پس از آن مطمار را میکشند و زایران قبور ائمه با ما می نشینند و زوار قبر پسرم علی از سایر زوار درجه ایشان برتر و بعطیات و مواهب الهيه نزديكتر هستند

ابن بابویه میفرماید معنی قول آنحضرت ( کمن زار الله في عرشه، تشبیه مکانی نیست چه خدای را مکانی نیست که عرش را مکان خدای شمارند و محل دیگر را بمكان خدای همانند شمارند بلکه عرش منسوب بخدا و محل زیارت است چه ملائکه عرش خدای را زیارت نمایند و بآنجا پناه برند و بر گرد آن طواف می نمایند و این بدان ماند که میگوئی نزور الله في عرشه چنانکه میگوئی حج خانه خدای را مینمایند مقصود نه آن است که خدای را در مکانی زیارت میکنند چه خدای را مکانی نیست و موصوف بمكان نمی شود تعالى الله عن ذلك علواً كبيرا.»

 و دیگر در آن کتاب از ابو الصلت هروی مذکور است که گفت در حضور مبارك امام رضا الله مشرف بودم در این حال قومی از مردم قم بیامدند و بر حضرتش سلام فرستادند جواب سلام ایشان را بداد و بخویشتن تقرب داد و ترحیب و خوش آمد فرمود و گفت «فانتم شيعتنا حقاً وسيأتى عليكم زمان تزوروني فيه تربتي بطوس الا فمن زارني وهو على غسل خرج من ذنوبه كيوم ولدته امه شما از روی حق و راستی شیعیان ما هستید و زود باشد که زمانی بر شما بگذرد که مرا در آنروز زیارت نمائید و خاک من در طوس باشد آگاه باشید هر کس مرا زیارت کندگاهی که غسل کرده و خویشتن را پاک و شسته داشته باشد از گناهان خود بیرون رود مثل همانروزی که از مادرش متولد شده باشد.

 و نیز در عیون اخبار از عبدالعظیم بن عبد الله حسنى عليه التحية والتسليم مروی است که از حضرت علي بن محمد عسكرى صلوات الله عليهما شنیدم که اهل آبه آمرزیده شوند چه زیارت کنند جدم علي بن موسى الرضا را در طوس دانسته باشید که هر کسی آنحضرت را زیارت کند و در راه طوس قطره بارانی از آسمان به زائر آنحضرت برسد خدای تعالی جسدش را بر آتش حرام سازد و این خبر از راوی دیگر مسطور شد و تفاوت آن چنانکه در امالی صدوق عليه الرحمة رقم گردیده این است که فرمود او را آزاری از باران یا سرما یا گرمائی برسد خداوند جسدش را بر آتش حرام گرداند.

و هم در آن کتاب از حسن بن على وشا مروى است که گفت از حضرت امام رضا به شنیدم میفرمود « ان لكل امام عهداً في عنق اوليائه وشيعته وان من تمام الوفاء بالعهد وحسن الاداء زيارة قبورهم فمن زارهم رغبة في زيارتهم وتصديقاً بما رغبوا فيه كان المتهم شفعاؤهم يوم القيمة ، همانا هر امامی را عهد و پیمانی است برگردن دوستان و شیعیان خودش و ادای آنمهد و وفای بآن این است که بزیارت قبور ایشان نایل شود پس هر کسی زیارت کند ایشان را در حالتیکه بزیارت ایشان راغب باشد و تصدیق نماید بآنچه ایشان خواسته اند و فرموده اند امامان و پیشوایان ابن جماعت زائران در روز قیامت شفاعت گر ایشان باشند

 و نیز در عیون اخبار از ابراهیم بن عقبه مروی است که گفت بحضرت ابی الحسن ثالث نوشتم و از زیارت حضرت ابی عبدالله الحسين و زيارت ابي الحسن وابي جعفر سلام الله عليهم سؤال کردم در جواب مرقوم فرمود و ابو عبد الله المقدم و هذا اجمع واعظم اجراء زيارت ابي عبد الله الحسين المقدم است و زیارت این دو امام جامع تر و اجرش عظیم تر است. شايد يك علت این باشد که هر کسی زیارت امام رضا و فرزندش امام محمد تقی را بنماید بتمام ائمه اثنی عشر قائل است و چنان است که امام حسین الله را نیز زیارت کرده باشد اما تواند بود که زیارت امام حسین اله مثل جماعت زيديه واسماعيلية واقفيه به مسلکی دیگر باشند.

 و هم در آن کتاب از علی بن مهزیار مروی است که در حضرت ابی جعفر یعنی امام محمد تقی الا عرض کردم فدایت بگردم زیارت امام رضا الله افضل میباشد با زیارت ابی عبد الله الحسين عليه الصلوة والسلام فرموده زيارة ابي افضل و ذلك ان ابا عبد الله الله يزوره كل الناس وابي الله لا يزوره الا خواص الشيعه ، زیارت پدر بزرگوارم فضیلتش بیشتر است و این از آن جهت میباشد که حضرت ابی عبدالله الحسين سلام الله علیه را جميع مردم زیارت میکنند و پدرم را جز خواص شیعیان زیارت نمیکنند.

 مجلسی اعلی الله مقامه میفرماید گویا مراد این باشد که چون فضیلت زیارت امام حسین الله مشهور گردیده است بیشتر شیعیان بزیارت آنحضرت رغبت مینمایند و فضیلت زیارت امام رضا سلام الله علیه را کمتر شنیده اند و کمتر رغبت میکنند پس این حکم مخصوص آنزمان خواهد بود و ممکن است که مراد این باشد که امام حسین علیه السلام را شیعه و سنی زیارت مینمایند و آنحضرت را بغیر از جماعت شیعه زیارت نمیکنند یا اینکه هر کسی اعتقاد با مامت امام رضا (ع) دارد بتمامت ائمه سلام الله عليهم معتقد است .

راقم حروف گوید این دلیل اخیر اصوب است زیرا که اقوال و افعال ائمه هدى صلوات الله عليهم بجمله نظر بمصالح دينيه و اجرای احکام الهیه و سنن نبویه و امور شرعیه دارد و چون بطوریکه یاد کردیم هر کس بزیارت امام رضا فایز گردید چنان است که زایر تمام ائمه و معتقد بائمه اثنی عشر باشد و نیز آنحضرت در زمین غربت باشد اگر این ترغیب و این فضل وشرف واجر و مزد و افضلیت را نفرمایند مردمان از بلاد غریبه آهنگ زیارتش کمتر کنند و آخر الأمر زوار مرقد منورش اندك شوند و این قلت زیارت موجب سستی عقیدت شود و اسباب ضعف رغبت زیارت سایر مراقد مطهره گردد چه این حضرت نیز یکی از دوازده امام والامقام عليهم السلام است لهذا این تأکید و ترغیب و این اجر و ثواب را مقرر میدارند حمد خدای را که مزار فایض الانوارش زیارت گاه سلاطین با تمکین و تمام طبقات مسلمين و محل استجابت دعوات و قضای حاجات و بروز و ظهور معجزات و کرامات است.

و دیگر در آن کتاب از اسماعیل بن مهران از حضرت جعفر بن صادق مروی است که فرمود و اذا حج احدكم فليختم حجه زيارتنا لان ذلك من تمام الحج هر وقت يك تن از شما اقامت حج نماید بایستی حج خود را بزیارت ما ختم نماید زیرا که اتمام حج بزیارت ما موکول است.

و هم در آن کتاب از ابو جعفر المروی است که فرموده انما امر الناس ان يأتوا هذه الاحجار فيطوفوا بها ثم يأتونا فيخبرونا بولايتهم ويعرضوا علينا نصرهم همانا مردم مأمورند که بزیارت احجار كعبه معظمه وقبور منوره بروند و از آن پس بحضرت ما بیایند و ما را از ولایت خودشان خبر بدهند و نصرت خودشان را نسبت بما عرضه بدارند و این نیز متمم مطلب سابق است زیرا که حج و سایر فروعات بلکه اصول دین بسته بشناختن امام زمان و برگزیده خدا و رسول خدای است و گرنه اسباب توحید و معرفت و دین داری و حق گذاری از کجا معلوم خواهد شد

و هم در آن کتاب از زید شحام مروی است که بحضرت ابی عبدالله العرض کردم برای کسیکه یکی از شما ائمه هدى سلام الله عليهم را زیارت کند چه اجر و ثواب است فرموده کمن زار رسول الله له مانند همان کسی است که رسول خدای را زیارت نماید .

و نیز در آن کتاب از صقر بن دلف مروی است که گفت از حضرت سید و آقايم علي بن محمد بن علي الرضا الله شنيدم فرمود من كانت له الى الله عز وجل حاجة فليزر قبر جدى الرضا الله بطوس وهو على غسل وليصل عند رأسه ركعتين وليسأل الله تعالى حاجته في قنوته فانه يستجيب له مالم يسأل مأثم او قطيعة رحم فان في موضع قبره لبقعة من بقاع الجنة لا يزورها مؤمن الا اعتقه الله من النار وادخله دار القرار » هر کسی را که در حضرت یزدان تعالی حاجتی است باید قبر منور جدم حضرت امام رضا را در طوس زیارت کند در حالتیکه پاک و با غسل باشد و باید دو رکعت نماز از ديك سر مبارك آنحضرت بگذارد و در حال قنوت حاجت خود را از خدای تعالی بخواهد بدرستیکه حاجت برآورده میشود در صورتیکه راجع بمعصيتي وقطع رحمی نباشد همانا در موضع قبر مطهر جد بزرگوارم امام رضا صلوات الله علیه بقعه ایست از بقعه های بهشت که هیچ مؤمنی آن قبر را زیارت نکند مگر اینکه خداوند او را از آتش دوزخ آزاد کند و در بهشت جاوید داخل گرداند.

 و دیگر در کتاب تحفة الزائر مجلسی مروی است که عبد الله بن الفضل گفت در خدمت حضرت صادق بودم شخصی از مردم طوس بحضرتش در آمد و عرض کرد یا ابن رسول الله برای کسیکه قبر مطهر حضرت ابی عبدالله الحسین را زیارت کند چه ثواب است فرمود ای طوسی هر کس زیارت کند قبر آنحضرت را و بداند که او از جانب خدا امام و طاعتش بر بندگان خدا واجب است یزدان تعالی گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و شفاعت او را درباره هفتاد تن گناه کار قبول نماید و نزد قبر مطهرش هر حاجتی را بخواهد البته بر آورده شود بعد از آن حضرت امام موسی کاظم در آمد حضرت صادق او را بر ران مبارک خود بر نشانید و ما بین هر دو دیده همایونش را می بوسید و از آن پس بجانب آنمرد ملتفت شد و فرمود ای طوسی این طفل امام و خلیفه و حجت خدای است بعد از من و بدرستیکه از صلب او مردی بیرون خواهد آمد که پسندیده خدای باشد در آسمان و پسندیده مردمان باشد در زمین و او در زمین شما کشته میشود بز هر ظلم و تعدی و در آن زمین غربت مدفون خواهد شد هر کسی زیارت کند او را در غریبی او و بداند که وی بعد از پدرش امام است و اطاعت او از جانب خدا واجب است چنان است که رسول خدای را زیارت کرده باشد .

و در حدیث معتبر دیگر فرمود در طوفان نوح له چهار بقعه زمین بخدا شکایت کردند بیت المعور و نجف و کربلا و شهر طوس .

و نیز بسند معتبر دیگر منقول است که روزی حضرت امام موسی کاظم جلوس فرموده و فرزندانش در حضور مبارکش حاضر بودند در این اثنا حضرت امام رضا از پیش روی مبارکش بگذشت و این وقت آنحضرت در آغاز سن شباب بود حضرت کاظم به فرمود این فرزند من در زمین غربت فوت می شود پس هر کسی او را زیارت کند و امرش را منقاد باشد و حق اور ادر حضرت یزدان تعالی بشناسد مانند شهدای بدر باشد .

و در حدیث معتبر دیگر حضرت امام رضا الله فرمود روزها و شبها بپایان نمیرسند تا گاهی طوس محل تردد شیعیان و زیارت کنندگان من گردد پس هر کسی مرا با حال غربت من در طوس زیارت کند در روز قیامت در درجه من با من باشد و گناهانش آمرزیده شود.

و نیز در همان کتاب بسند حسن از حضرت عبدالعظیم که حضرت امام محمد تقى صلوات الله عليه فرمود حتم و لازم شده است بر خدای تعالی برای کسیکه پدرم را در طوس زیارت کند با معرفت بحق او که البته بهشت را به او عطا فرماید .

مجلسی میفرماید زیارت حضرت رضا الله در اوقات شریفه و ازمنه مختصه بآنحضرت افضل است خصوصاً در ماه مبارک رجب که در حدیث سابق مذکور شد و روز ولادت آنحضرت که موافق مشهور یازدهم ماه ذو القعده است و روز وفات آنحضرت که روز آخر ماه صفر یا هفدهم یا بیست و چهارم ماه رمضان است و روزیکه با آنحضرت بیعت بخلافت کردند که اول ماه رمضان با ششم آن ماه است و روزیکه با آنحضرت به بیعت الهی بیعت کرده اند که روز وفات حضرت موسی بن جعفر است و بآن اشارت رفت.

وسيد بن طاوس عليه الرحمه در کتاب اقبال میفرماید در روایتی وارد شده است که روز ششم ماه رمضان دو رکعت نماز باید بجای آورد بشکرانه اینکه حقوق مولای ما حضرت امام رضا در آن ظاهر شده است در هر ركعتي يك دفعه سوره حمد و بیست و پنج مرتبه سوره اخلاص و میفرماید در بعضی روایات دیده ام که زیارت حضرت امام رضا در روز بیست و سوم ماه ذی القعده از نزديك و دور ببعضی از زیارات منقوله یا غیر منقوله آنحضرت مستحب است.

معلوم باد چنانکه صاحب جنات الخلود نیز اشارت کرده است از جمله موافقتهای حضرت امام رضا الله با جد بزرگوارش امیر المؤمنین این است که مطابق پاره ای روایات شهادت امیر المؤمنین در شب قدر بوده است و امام رضا علیه السلام در بیست و سوم شهر رمضان بشهادت فایز گردیده است و این بنده میگوید حضرت رضا در خوردن زهر و صبر و تحمل ناملايمات خليفه وولات عصر و شهادت در غربت و دوری از اهل و عیال حضرت رسول خدا و على مرتضى وحسن مجتبی و سید الشهداء و حضرت سجاد و حضرت باقر و حضرت صادق و پدر بزرگوارش حضرت کاظم صلوات الله وسلامه عليهم اجمعين تأسى و موافقت فرموده است و بر اهل خیر پوشیده نیست و ثواب زیارت آنحضرت در ذیل زیارات حضرت سيدالشهداء روح من سواهما فدا هما و در بعضی موارد دیگر مسطور است در این موقع بمقدار حاجت اشارت رفت و در مجلد بیست و دوم بهار در کتاب مزار و سایر کتب ادعیه دعای زیارت آنحضرت باقسام مختلفه نثراً و متضمن نظم مشروح و مذکور و غالب مردم بآن متذکر و رطب اللسان هستند و ما محتاج بنگارش آن نیستیم .

ص230

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی