نورالهدی غریب خراسان  ( 136- 138 ) شماره‌ی 3428

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > شهادت امام رضا (عليه السلام) > انگيزه مأمون از شهادت امام

خلاصه

مرحوم شیخ مفید (ره) فرموده است: یکی از عللی که موجب شد مأمون اقدام بر قتل حضرت رضا علیه السلام بنماید ، این بود که :امام علیه السلام پیوسته مأمون را در مواقعی که تنهایش میدید موعظه و نصیحت می کرد و او را بر ارتکاب اعمال حرام و هتک حرمتهایی که انجام میداد گوشزد می نمود ، و یادآور می شد که چه افتراءها به مردم زده و چه حدودی از حدود الهی را از بین برده است. وقتی که میدید برای نماز وضو میگیرد و غلامش آب وضو را بر دستهایش می ریزد به او اعتراض میکرد و می فرمود : در عبادت خدا کسی را شریک او مگیر اگر چه مأمون به ظاهر پذیرفت و بعد از آن خودش آب وضو را بر دستها می ریخت ولی از اینگونه دخالتها که امام علیه السلام می فرمود به سختی ناراحت و خشمگین میشد که چرا علی بن موسی علیه السلام در کار من دخالت میکند ؟!

متن

چرا مأمون حضرت رضا را شهید کرد؟

مرحوم شیخ مفید (ره) فرموده است: یکی از عللی که موجب شد مأمون اقدام بر قتل حضرت رضا (ع) بنماید ، این بود که :

امام (ع) پیوسته مأمون را در مواقعی که تنهایش میدید موعظه و نصیحت می کرد و او را بر ارتکاب اعمال حرام و هتک حرمتهایی که انجام میداد گوشزد می نمود ، و یادآور می شد که چه افتراءها به مردم زده و چه حدودی از حدود الهی را از بین برده است. وقتی که میدید برای نماز وضو میگیرد و غلامش آب وضو را بر دستهایش می ریزد به او اعتراض میکرد و می فرمود : «لا تُشرِك بِعِبادَةِ رَبِّكَ . . در عبادت خدا کسی را شریک او مگیر اگر چه مأمون به ظاهر پذیرفت و بعد از آن خودش آب وضو را بر دستها می ریخت ولی از اینگونه دخالتها که امام می فرمود به سختی ناراحت و خشمگین میشد که چرا علی بن موسی در کار من دخالت میکند ؟!

علاوه بر موارد یاد شده امام (ع) درباره حسن و فضل فرزندان سهل نوبختی نیز مطالبی میفرمود و بدیهایشان را به او میگفت و می فرمود مأمون نباید گوش به حرف آنها بدهد و به دلیل بی کفایتی شان نباید تدبیر امور را بدست آنها بسپارد ، وقتی که اینگونه مطالب را به مأمون میگفت حسن و فضل از این قضیه آگاهی یافتند لذا در صدد برآمدند موجباتی را فراهم آورند که مأمون از حضرت ناراحت و متنفر شود و به او گفتند: اینگونه احترامها که به او میکنید و فضائلی را که از او اظهار میدارید و در انظار عمومی مدح و ستایشش مینمائید، اینها عاقبت خوشی برای تو ندارد این قدر در این زمینه ها به گوش مأمون خواندند تا اینکه عقیده او را درباره حضرت عوض کردند و سرانجام تصمیم بر قتل او گرفت .

(۱) این طور نبود که مأمون خودش نمیخواست و تنها بوسیله سعایت کنندگان این تصمیم را گرفت ، بلکه چون دید با آوردن امام به شهر مرو باز هم به اهداف و آمال خود آنچنان که میخواست نرسید لذا اینگونه حرکتها و کارها را به عنوان بهانه دست آویز قرار داد و گر نه او از اول تصمیم بر این کار داشت و از جمله اهدافی که داشت میتوان موارد زیر را یادآور شد

الف : او میخواست امام را از شیعیان خود جدا کند تا تماس با آنها نداشته باشد.

ب او میخواست امام را کاملاً زیر نظر بگیرد و نگذارد آزادانه هر کار میخواهد بکند و به همین دلیل عوامل جاسوسی فراوانی به عناوین مختلف کنار امام و در خانه امام حتی بیخ گوش امام قرار داده بود، مثلاً هشام بن ابراهیم عباسی را مسئول تشریفات امام و کنیزان بسیاری را به عنوان خدمتگزار منزل امام ) تاریخ تمدن اسلامی ج ۵ ص ۵۴۹ و عقد الفريد ج ۱ ص ۱۴۸ و عيوم أخبار الرضا ج ۲ ص ۱۵۳) و حتی خواهر و یا دخترش را می خواست به عنوان همسری حضرت و دختر دیگرش را بعنوان همسری امام جواد برگزیند با همه اختلاف سنی ای که میانشان بود و امام هم رد میکرد. اینها تماماً نقشه های مکارانه سیاسی بود که می خواست هیچ رازی از دستگاه امام بر او مخفی نماند و از همه کار امام و متعلقین امام آگاه باشد .

این قدر منزل امام زیر کنترل بود که وقتی که جعفر بن محمد بن اشعث نامه ای به حضرت می نویسد درخواست میکند پس از خواندن بی درنگ آن را پاره کند (کشف الغمه ج ۳ ص ۹۲ و عيون أخبار الرضا ج ۲ ص ۲۱۹ دلالت (۳۳).

ج: او می خواست امام را دعاگو و ثناخوان دستگاه خود قرار بدهد .

د: او میخواست با این کار به خلافت خود مشروعیت بدهد (و امثال اینها که در عیون اخبارج ۲ ص ۱۷۰ و شرح میمیه ابی فراس ص ۱۹۶ و بحار ج ۴۹ ص ۱۸۳ قسمتی از این مطالب را از خود مأمون بازگو کرده است.) و گر نه او از اول هم با امام موافق نبود و به همین دلیل پس از به شهادت رساندن امام بخشنامه کرد تمام کشور منبرهایی را که بر آن نام علی بن موسی برده شده است ، تطهیر کنند ، در هر صورت وقتی که مأمون تمام نقشه های خود را نقش بر آب دید و فهمید که حريف على بن موسى الرضا نیست و دید در کوچه بن بست گیر کرده تنها راهی که برای نجات خودش پیدا کرد این بود که خود حضرت را از میان بردارد و این کار را هم کرد.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان