بخش دوم
برخی فضایل امام رضا
اعتراف ها
فضایل و برتری های عترت رسول الله به گونه ای درخشان و خیره کننده است که دشمنان را نیز وادار به اعتراف می نماید. ارزشهای انسانی عترت را به عنوان افرادی شاخص و الگوی اندیشه و رفتار پدیدار ساخته است چرا که ایشان در باورهای توحیدی و رفتارهای عینی در جامعه سرآمد می باشند.
مأمون دشمن خونی امام رضا است. کینه توزی وی نسبت به اهل بیت تا آن حد است که از وی در زبان اهل بیت به عنوان «عفریت مستکبر»یاد شده است. (1) اصول كافى باب ما جاء في اثنا عشر، حديث سوم. ) مأمون فضایل بی کران علی بن موسى له را برنمی تابید علی بن موسی با موقعیت اجتماعی ممتازش خطر اصلی بر تاج و تخت مأمون به شمار می رفت. لیکن فضایل علی بن موسی آن گونه برجسته است که حتی مأمون را توان انکار و کتمان آنها نمیباشد. وی بارها در طول زمامداری ننگینش به فضایل حضرت اعتراف مینماید به چند نمونه از اعتراف های مأمون توجه نمایید: ما أعلم احداً أفضل من هذا الرجل،(1) ۱ الارشاد، ج ۲، ص ۲۶۱، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۱۴۰. )من شخصی داناتر و برتر از ایشان سراغ ندارم» ما رأيت على ظهرها أبين فضلاً و لا أطهر عفة،(2) اعلام الهداية، ج ۱۰، ص ۲۰. )«من» بر روی زمین شخصی که فضایلش آشکارتر و پاکتر از ایشان باشد ندیدم. هولاء علمهم من علم رسول الله ،(3) مناقب، ج ۴، ص ۳۸۰ )اینان (عترت دانششان از دانش رسول الله است.
مأمون خطاب به ابن ابی ضحاك هذا خير الارض و أعلمهم و أعبدهم فلا تخبر أحداً بما شاهدته منه (4) ۴ عیون، ج ۲، ص ۱۹۷. )ابن ضحاک این فرد برترین روی زمین است داناترین و عابدترین ایشان است آنچه از ایشان مشاهده نمودی به کسی بازمگو.» مأمون: إن ابن أخيك من اهل بيت النبوة الذين قال فيهم النبي الا أن ابرار عترتى أحلم الناس صغاراً و أعلم الناس كبارا، «مأمون به محمد جعفر عموی امام رضا میگوید پسر برادرت از اهل بیت نبوت است که درباره آن پیامبر فرمودند نیکوترین عترت من بردبارترین در هنگام کوچکی و داناترین در هنگام بزرگی آنان را آموزش ندهید زیرا آنان از همه آگاهترند فلا تعلموهم فانهم أعلم منكم.(5) الاحتجاج، ص ۴۳۲ )مأمون: هذا أعلم هاشمی(6) ۶ عیون، ج ۱، ص ۱۶۸ )ایشان داناترین هاشمیان میباشد.
ذهبی از نویسندگان بنام و در عین حال متعصب اهل سنت می گوید: كان على الرضى كبير الشأن اهلاً للخلافة،(1) سیر اعلام النبلاء، ج ۹، ص ۳۹۲ )على الرضا بزرگوار و شایسته خلافت است. شبراوى كان كريماً جليلاً مهاباً موقراً. كراماته اكثر من أن تحصر صاحب وضوء وصلاة ليلة كله. وكان أبوه موسى بن جعفر يحبه حباً شديداً،(2) الاتخاف بحب الاشراف، ص ۱۵۵ و ص ۱۵۶ )وى فردى كريم جليل القدر، با هیبت و با وقار است؛ فضایلش به شمارش نمی آید هماره با وضو و هماره در شب مشغول نماز است پدرش موسی بن جعفر خیلی ایشان را دوست می داشت.» ابن حجر، و هو أنبئهم ذكراً و أجلهم قدراً،(3) الصواعق المحرقه، ص ۲۰۴. )«پر آوازه ترین و بلند مرتبه ترین آنان ایشان است و نیز میگوید: كان الرضا من اهل العلم والفضل مع شرف النسب (4). تهذيب التهذيب، ج ۷، ص ۳۸۹؟ اعلام الهداية، ج ۱۰، ص ۲۱. )رضا از اهل دانش و برتری و تبار با شرافت می باشد. عمرو بن عبيد هلك ... من نازعكم في الفضل و العلم(5)، عیون، ج ۱، ص ۲۵۹ )نابود است آن کسی که در فضیلت و علم با شما رقابت کند. سویدی می گوید: كانت أخلاقه عليه وصفاته سنية (6)، سبائك الذهب، ص ۳۳۴ )فضایل و اخلاق وی برترین و صفات وی بلند مرتبه است.
محمد بن طلحه شافعی نمی ایمانه و علا شأنه وارتفع مكانه واتسع امکانه و کثر اعوانه و ظهر برهانه (7) مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۲۸) ایمانش رشد یافته و مقامش بلند مرتبه و جایگاهش بلند، هوادارانش فراوان و برهان و دلیلش بر همگان آشکار ابن صباغ میآورد مناقب علی بن موسى الرضـاء مــن أجــل المناقب، مناقب على بن موسی از روشن ترین و شفاف ترین مناقب می باشد.» امتداد فضایل وی همانند سربازان سپاه ردیف یکدیگرند و شگفتی های اوصاف وی از عجایب است. آقایی و بزرگی وی بر قله شرف و بزرگواری قرار دارد برای علاقه مندان همانند ستاره سعد» طالع در حال فروز است؛ برای بدخواهان وی همانند ستاره نحس غروب کننده است. شرف تبار وی معروف از چراغ پر فروغ روشن تر و پرفروغتر از خورشید در وسط روز اخلاق و علامت ها و سیره و رفتارش و دلایل و براهین وی تو را از رقابت با وی پرهیز می دارد. آن گونه که از پدران ارث برده برای فرزندان به ارث نهاده است. نسل و تبار از بالا به پایین و از پایین به بالا همانند دندانه های یک شانه ردیف و همترازند.
وی ادامه می دهد آسمان اهل بیت آسمانی متعالی است که در درهای آن امامانی همانند مروارید کنار هم قرار گرفته اند. آخرین آنان با اولینشان برابری میکنند به مرتبه ای از بزرگی رسیده اند که کوچک و بزرگ از رسیدن به آنان ناتوانند. دشمنان انسان هماره کوشیدند مقام و منزلت آنان را پایین آورند؛ لیکن خدای متعال درجات آنها را هماره بالا برد. دشمنان هماره تلاش کردند جمع آنان را بپاشند؛ لیکن خدای سبحان هماره آنان را عزت و وحدت بخشید. چه بسیاری از حقوق آنان را که نادیده انگاشتند؛ حقوقی که خداوند سبحان هیچگاه به تضییع آنها رضایت نداده است.(1) فصول المهمة، ج ۲، ص ۱۰۲۳. ) سخنان ابن صباغ یک نویسنده اهل سنت در مورد اهل بیت و امام رضا بسیار زیبا گویا و رسا میباشد. چون اندکی طولانی بوده به ترجمه آن بسنده شد.
شافعی: الامام الجليل المعظم سلالة السادة الاكارم على بن موسى احد الائمة اثنی عشر.(1) امرأة الجنان، ج ۲، ص ۱۰، اعلام الهداية، ج ۱۰، ص ۲۱. ) علی بن موسی پیشوایی بزرگوار و جلیل القدر از نسل سادات گرامی یکی از امامان دوازده گانه شیعه میباشد.» ابی الحدید معتزلی می گوید: المرشح للخلافة كان أعلم الناس و أسخى الناس و أكرم الناس اخلاقاً،(2) ۲ شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۲۹۰، ذیل نامه ۲۸ هنگام بر شمردن افتخارات بنی هاشم. )كاندیدای جانشینی رسول الله است، داناترین سخی ترین و گرامی ترین از میان همگان است.» ابراهیم بن عباس، و لا رأيت أعلم منه، «فردی داناتر از وی ندیدم» (3) اعلام الوری ص ۳۲۶ )" عبد الله بن مطرف ما قولى في طينية عجنت بماء الرسالة عزبت بماء الوحى هل ينفخ فيها إلا مسك الهدى و عنبر التقى.(4) ۴ عیون، ج ۱، ص ۱۵۵. بحار، ج ۴۹، ص ۲۳۵ )من چه بگویم در مورد خمیر مایه ای که با آب نبوت خمیر شده و با آب خوشگوار وحی سیراب گشته، آیا جز مشک هدایت و عنبر تقوا در آن دمیده شده است؟!» اباصلت: ما رأيت أعلم من على بن موسى الرضا ،(5) اعلام الوری ص ۳۲۶، كشف الغمة، ج ۳، ص ۱۰۶ اعلام الهداية، ج ۱۰، ص ۲۰. ) فردی داناتر از علی بن موسی ندیدم.» ابن عنبه در میان فرزندان ابوطالب در زمان خودش همانند نداشت. (6) عمدة الطالب، ص ۲۴۱ )
شیخ مفید امام بعد از موسی بن جعفر ، على بن موسى است، زیرا بر تمام برادرانش در علم و حلم و پاکی برتری داشت و شیعه و سنی بر این حقیقت معترفند(1) ۱. الارشاد، ج ۲، ص ۲۴۷ )
دعبل بعد از رحلت حضرت :
و لقد رحل ابن موسى بالمعالى وسار بسيره العلم الشريف
و تابعه الهدى و الدين طراً كما يتتبع الالف الاليف " (2) دیوان دعبل، ص ۱۳۳ )
«فرزند موسی به همراه مناقب و دانش و شرف رحلت نمود و پرچم هدایت و دین همراه وی رخت بربست؛ همانند دوست صمیمی همراه هم.» ابونواس:
قلت لا اهتدى لمدح امام كان جبرئيل خادماً لابيه. (3) كشف الغمة، ج ۳، ص ۱۰۷ )
«من توان ستایش امامی که جبرئیل خادم پدرش میباشد را ندارم. »
عالم آل محمد ﷺ
از برجسته ترین فضایل عترت علم و آگاهی آنان به حقایق هستی می باشد. آگاهی آنان در ابعاد گوناگون می باشد، مانند علم به حقایق نظام هستی علم به آغاز و انجام هستی یعنی توحید و معاد، آگاهی دقیق و صحیح از آداب و احکام و معارف دینی، آگاهی صحیح و عمیق از روابط اجتماعی و سنتهای اجتماعی جامعه، آگاهی و دانش از جریانهای اجتماعی آگاهی و دانش از آفرینش بشر و نیز مطالبات فطری و طبیعی انسان آگاهی صحیح از خطرهایی که انسان را تهدید می نماید و.... از همه مهمتر آگاهی صحیح از مقصد و راهی است که انسان را به مقصد میرساند و زاد و توشه ای که در پیمودن راه نیاز انسان است.
این محور از فضایل برترین فضیلت انسان میباشد که برتری انسان بر فرشتگان پاک نیز در همین محور است. زیرا برتری انسان بر فرشتگان به خاطر پاکی و زهد و تقدس نبوده است. خود فرشتگان هنگامی که از خدا این سؤال را مطرح ساختند که چرا و چگونه تصمیم بر آفرینش انسان داری ما به ستایش و تحمید و تقدس تو می پردازیم، نحن نسبح بحمدك و نقدس لك ،(1) بقره 31) خدای سبحان در پاسخ سؤال فرشتگان نفرمود انسان در زهد و تقدس بر شما برتری دارد؛ بلکه ارزش محوری انسان را مطرح ساخت و آن دانش و آگاهی انسانی می باشد، وعلم الادم الاسماء كلها. (2) بقره 31) آنگاه خدای سبحان برای این که پاسخ شفاف به سؤال فرشتگان داده باشد آنان را در محور اصلی ارزشها آزمود و فرمود اگر تردید دارید شما نیز از حقایق هستی خبر دهيد، أنبؤنى باسماء هؤلاء ان كنتم صادقين. «اگر در ادعای برتری صادق هستید از حقایق خبر دهید. این گونه فرشتگان به عجز و ناتوانی خویش معترف شدند و جواب سؤال را به خوبی دریافتند، قالوا سبحانك لا علم لنا إلا ما علمتنا انك أنت العليم الحكيم. «فرشتگان گفتند تو خدای منزه هستی، آگاهی ما همان مقدار است که تو به ما آموخته ای و تو داناترین و با حکمت ترین میباشی سپس به آدم خطاب شد که ارزش والای انسان را به نمایش گذارد تا جواب این گونه سؤال ها از آغاز تا انجام باشد قال یا آدم انبتهم باسمائهم، ای آدم آنان را از حقایق با خبر ساز پس از آن خدا بر این برتری انسان به خود بالید و بر رخ فرشتگان کشید که، فلما أنبئهم باسمائهم قال ألم أقل لكم اني أعلم غيب السموات والارض.(1) ۱ همان ۳۲ )هنگامی که آدم آنان را از حقایق با خبر ساخت خدا فرمود آیا من نگفتم که من به پنهان آسمانها و زمین آگاه هستم».
دانش و آگاهی محور اصلی فضیلت و برتری آفرینش است که موجودات جن و انس و فرشتگان بر یکدیگر در رقابت بودند. انسان ظرفیتش در این رقابت از همگان برتر و وسیع تر بود و بر همگان در این مسابقه برتری یافت.
اینک عترت در همین محور برترین بر همگان است؛ شاخص های عترت حتی برتر از آدم در دانش و آگاهی جلوه گرند. به دلیل همین فضیلت محوری، علی بن موسی به عنوان عالم آل محمد بی عنوان می گیرد. امام صادق آرزو می کند زنده بماند و این عالم فرزانه را ببیند. خطاب به موسی فرزندش فرمود: ان عالم آل محمد لفي صلبك وليتني ادركته (2) ۲ اعلام الوری ص ۳۲۷، اعلام الهداية، ج ۱۰، ص ۱۹. )
عالم آل محمد در صلب تو است کاش من او را می دیدم عالم آل محمد بودن یعنی علم و دانش اولین و آخرین در اختیار رضا قرار دارد. عترت و امام رضا نه تنها به حقایق هستی بلکه حتی از اعمال و رفتار پیروان خویش آگاه می باشند، والله لتعرض عَلَى فى كل يوم اعمالهم(3) بصائر الدرجات، ص ۵۶۱ ص ۵۶۲ القطرة، ج ۲، ص ۴۴۳. )، اعمال شیعیان هر روز بر من عرضه میشود امام رضا، الاعمال تعرض على رسول الله ﷺ ابرارها و فجارها(1) بصائر الدرجات، ص ۵۵۴ )اعمال خوب و بد بر رسول الله عرضه می شوند. یوم الخميس هو يوم تعرض فيه الاعمال على الله وعلى رسوله وعلى الائمة. قل اعملوا فسيرى الله عملكم ورسوله والمؤمنون(2) بصائر الدرجات، ص ۵۵۸ )اعمال خوب و بدش بر رسول الله عرضه میشوند. روز پنج شنبه روزی است که اعمال بر خدا و رسول الله ب و ائمه عرضه میشوند که قرآن هم فرمود عمل کنید به زودی خدا و رسول و مؤمنان رفتار شما را خواهند دید. اخبار از غیب امام رضا و خبر از مرگ افراد مانند اخبار از مرگ اسحاق بن جعفر خبر از کشته شدن محمد امین به دست مأمون خبر از کشته شدن هر ثمه و نیز خبر از شهادت و دفن شدن خویش در کنار هارون(3) اعلام الوری، ص ۳۲۲ )و دهها مورد دیگر از همین راستا میباشد.
بدین صورت دیگر برای شیعیان تعجبی ندارد که حضرت از کودکی و یا نوجوانی به همه اسرار و احکام الهی آگاه باشند. برای افرادی چون خطیب بغدادی ابن جوزی و ابن حجر شگفت انگیز است که امام در جوانی در مسجد النبی در روضه نبوی شریف بنشیند و فتوا دهد، وكان يفتى فى المسجد وهذا ابن نيف وعشرين سنة، على بن موسى يقعد في الروضة وهو شاب ملتهف فيسأ له الناس ومشايخ العلماء.(4) تاریخ بغداد، ج ۱۹، ص ۱۳۵، ص ۱۳۸، تذكرة الخواص، ص ۴۴۰، تهذيب التهذيب، ج ۷، ص ۲۸۷ )" علمایی برجسته میآمدند و در محضر حضرت سؤال می کردند و جواب می گرفتند.