امام رضا(ع) و نهضت تولید علم  ( صص 252-236 ) شماره‌ی 3470

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > اصول مقابله روياروی (مناظره) > روش شناسی مناظره

خلاصه

آیا مواضع امام رضا علیه السلام در زمان نهضت تولید علم، نکات پیام و الهامی برای ما دارد یا خیر؟ آن بخش از زندگی امام رضا که عالم بودنش را بهتر نشان داد همان مناظره های حضرت میباشد. عالم بودن ایشان در جاهای دیگر هم مشخص بوده است، اما جایی که بسیار خوب خودش را نشان داد و همه اقرار و اذعان کردند که ایشان عالم است، در مناظره ها بود.

متن

کارکردهای مناظره های امام رضا

آیا مواضع امام رضا (ع) در زمان نهضت تولید علم، نکات پیام و الهامی برای ما دارد یا خیر؟ آن بخش از زندگی امام رضا که عالم بودنش را بهتر نشان داد همان مناظره های حضرت میباشد. عالم بودن ایشان در جاهای دیگر هم مشخص بوده است، اما جایی که بسیار خوب خودش را نشان داد و همه اقرار و اذعان کردند که ایشان عالم

۲۳۷

است، در مناظره ها بود. مناظره ها و گفت و گوهای امام چه پیامی برای امروز ما دارد؟ به عبارت دیگر کاربردها و کارکردهای مثبت مناظره ها و گفت و گوهای امام رضا (ع) چیست؟

 

اول کار کرد مشروعیت بخشی

کار کرد اول آن گفت و گوها مشروعیت بخشی است؛ یعنی مشروعیت طرح اندیشه های مخالف شیعه در سطح کلان و آزاداندیشی به معنای درست کلمه و مقبولیت تضارب آراء؛ یعنی ما بپذیریم که افکار مخالف باید مطرح شوند و افراد مختلف و مخالف باید حرفهایشان را بزنند. زمانی می گویید که لبان مخالف باید بسته باشد و هیچ نگوید زیرا ما مسلطیم و حق با کسی است که غلبه دارد و حاکم است اما یک بار می گویید که ما هم حرف میزنیم شما نیز حرف بزنید تا در این میان به حقیقتی برسیم و مشخص شود که حرفمان چقدر جدی است. تلقی و ارزیابی ما آن است که امام رضا می پذیرفت که مخالفین حرف خودشان را بزنند ما این را از مناظره های امام رضا آموختیم. ایشان از این که عالمان یهودی مسیحی زرتشتی و سنی بیایند و حرف بزنند استقبال کرده اند آن هم به زبان امروزی) در سطح ملی و فراملی چون آن مناظره ها در جلوی خلیفه ی وقت برگزار می شد و رسانه های آن عصر به صورت وسیع آنها را پوشش می دادند. اگر امروز مناظرات حضرت را به صورت ثبت و ضبط شده داریم، مشخص است که آن پیام به وسیله ی رسانه ها منتقل شده است.

۲۳۸

پس کار کرد اول آن مناظره ها این است که طرح اندیشه های مخالف در گفتمان اسلامی مشروع است در نظام اسلامی اندیشه های ادیان مختلف باید مطرح شود وقتی اندیشه ی ادیان و مذاهب و گروه های دیگر مطرح میشوند به طریق اولی روایت های مختلف از اندیشه ی اسلامی و شیعی مجازند که مطرح شوند.

قول، فعل و تقریر امام برای شیعیان حجیت دارد. پس امام با مناظره و با قول فعل و تقریر خود تضارب اندیشه را مشروعیت بخشیده اند. اگر ما شیعه هستیم باید راه امام رضا (ع) را برویم. شیعه یعنی پیرو، امام یعنی کسی که جلوتر از دیگران حرکت میکنند و شیعه نیز باید در پشت سر او قدم بردارد. وقتی امام این راه را رفته اند، ما نیز باید در همین راه قدم برداریم.

رفتار استاد مطهری که راه امام رضا (ع) را می پیمودند تعجب دارد یا رفتار کسانی که اجازه ی صحبت به مخالفین خود را نمی دهند؟

 

دوم کار کرد معرفت شناسانه

کار کرد دوم مناظره های امام رضا معرفت شناسانه است. پرسشی که در این جا می توان بدان پرداخت و یک گوشه از بحث کار کرد معرفت شناسانه است این است که آیا عقل بشری و یافته های عقل بشری حجیت دارند یا خیر؟ عقل برهانی و یافته های آن را در گفتمان دینی و شیعی می توانیم بپذیریم یا خیر؟ اگر بگوییم خیر، یعنی ما تنها عقل دینی را قبول داریم و عقلهای دیگر اصلاً عقل نیستند و حجیت

۲۳۹

و مشروعیت ندارند دستاورد عقل دینی محض از اساس با دستاورد عقول دیگر متفاوت است.

اما اگر پاسخ مثبت باشد یعنی از تمام روش های معقول، خصوصاً روشهای عقلی و برهانی استفاده میکنیم چون حجیت دارند.

شخصی از امام رضا (ع) سؤال کرد: یابن رسول الله! ما الدليل الحدث العالم». ای فرزند رسول خدا دلیل شما برای این که عالم حادث است چیست؟ امام فرمودند شما نبودید و سپس حادث شدید و می دانید که خود خالق خود نیستید و افرادی نیز مانند خودتان خالق شما نیستند. پس خالق شما باید فرد دیگری باشد که آن خدا است.

این برهان در همه ی اجزای عالم و جهان جاری است. حال این شیوه ی سخن گفتن، محصول کدام عقل میباشد؟ اگر با کسی بنشینیم که دیندار هم نباشد و ما از او سؤال کنیم که آیا خود شما خودتان را خلق نمودید و آیا توان خلق خود را دارید؟ خواهد گفت: خیر نه آمدنمان معلوم بود و نه رفتنمان معلوم است. این بر حادث بودن دلالت می کند. حال این عقل دینی است یا عقل برهانی و بشری؟ البته این بحث را هر عقل و عاقلی میفهمد و این مدعا، مدعای عقل برهانی است. در عقل برهانی است که باید از بدیهیات استفاده نمود. امام رضا (ع) نیز از بدیهیات استفاده نمودند و این عقل همان عقل بشری عقل فلسفی و عقل برهانی است. پس این ادعای اصحاب مکتب تفکیک که ما به وسیله ی عقل دینی به گونه یی می فهمیم که دیگران نمی فهمند، اعتباری ندارد از لحاظ معرفت شناسانه، اگر عقل

۲۴۰

بشر خوب بفهمد مسیرش را درست برود و مقدماتش بدیهیات و یقینیات باشد به نتایج مورد انتظار دین می رسد.

از امام رضا (ع) سؤال کردند که چرا شما ولا يتعهدى مأمون» را پذیرفتید؟ امام در یک جمله ی کوتاه سه دلیل آوردند که همه عقلی اند و ربطی به استدلال ویژه ی دینی ندارد. یعنی اگر انسان در گفتمان عقلی قرار گیرد آن مقدمات امام را می پذیرد.

امام رضا فرمود: یوسف (ع) که پیامبر بود در دستگاه مشرک رفت من که وصی پیامبرم در دستگاه شخصی که اظهار مسلمانی کرده رفتم. دیگر این که پذیرفتن من اجباری بوده و یوسف با اختیار و انتخاب خود رفته و پذیرفته است. دلیل سوم این است که او پیامبر بوده و من امام هستم. اگر پیامبر امری را پذیرفت، امام نیز باید به طریق اولی بپذیرد.

اگر دقت کنید در هر سه دلیل برهان عقلی نهفته است و ایشان دلیلی نگفتند که فقط دیندار بپذیرد بلکه به هر شخص بی دینی این را بگوییم، می فهمد که از بین دو نفر یکی به نام پیامبر که به آسمان وصل است و فرد دیگری که سخنان آن پیامبر را توضیح می دهد، اگر مطلبی را پیامبر پذیرفت، شارح او نیز باید بپذیرد. این نکته را انسان از نظر عقلی میفهمد. دلیل دیگر این بود که پیامبر نزد مشرک رفت و من به نزد مسلمان .رفتم پس اگر با مشرک همکاری کردن جایز است همکاری با مسلمانها به طریق اولی مجاز است. آیا این را برهان دینی میگوید یا استدلال عقلی؟ همین که کسی مقدمات برهان

۲۴۱

امام رضا را متوجه شود نتایج ایشان را خواهد پذیرفت، زیرا برهان ایشان کاملاً عقلی (نه لزوماً عقل دینی است.

نتیجه این است که هر انسان عاقلی روش مناظره ی امام رضا و نسخه ی ایشان را به عنوان یک روش عقلایی زندگی می پذیرد؛ و امامان از عقل استفاده میکردند و عقل همین عقل بود که همه دارند.

در گفت و گو با تفکیکیها و فرهنگستان علوم اسلامی ها می توان گفت: اشکالی ندارد که با عقل دینی هم دستاوردهایی داشته باشید. محمد عابد الجابری که یکی از نومعتزلیان در خاورمیانه است، چهار جلد کتاب با عنوان عقل عربی دارد ایشان می گوید که تمدن از درون عقل عربی میزاید و از عقل غیر عربی نمی جوشد. تعبیر او این است که میگوید ما در فرهنگ اسلامی عقل بیانی، عرفانی و برهانی داریم. عقل بیانی یعنی عقلی که از نصوص برداشت می کند.

حال عیب ندارد که علما و حوزویان ما از حدیث چیزی بفهمند. اجتهاد روش ارزشمند و مطلوبی است. پس اشکال در کجاست؟ اشکال در این است که شما بگویید تنها راه فهم بشر این است که مثل ما سیر کنید و روشهای دیگر جایز نیست ما با حصر گرایی در اندیشه از لحاظ معرفت شناسی مشکل داریم نام سابق دانشکده ی الهيات دانشگاه تهران معقول و منقول بود و منقول نیز دانش است و این اشکال نداشت اما این که شما بگویید دانش تنها و تنها منقولات است اشکال دارد و آن عقل دینی که میگوید تنها با منقولات سر و کار دارد مشکل دارد. یک مسلمان و یک دیندار باید به گونه یی

۲۴۲

سخن بگوید که مخاطب مبهوت شود؛ به تعبیر قرآنی «فبهت الذي کفره شود و نمرودها بهت زده بمانند.

نمرود ادعا می کرد که من خالق هستم و هستی در دست من است! حضرت ابراهیم (ع) فرمود: خورشید هر روز از شرق طلوع می کند اگر تو خالق همه چیز هستی بیا و کاری کن که خورشید از غرب طلوع کند اگر توانستی این کار را بکنی من به تو ایمان خواهم آورد. این را استدلال و برهان میگویند مسلمان باید به گونه یی سخن گوید که مخاطب مبهوت بماند.

از جمله نتایج پذیرش این عقل این است که هر کسی که باشد در برابر چنین عقل و محصولات آن تمکین میکند. اگر شما برهان را پذیرفتید حرف معقول را از هر کسی باشد میپذیرید. چرا در روایات ما آمده خذ الحكمه و لو من أهل النفاق؟ حكمت را اگرچه از منافق بگیرید. زیرا می گوید که دین دین معقولی است و در نگاه دینی مطالب علمی و عقلی شرق و غرب نمیشناسد. عقل زمان و مکان نمی شناسد. چرا قواعد ریاضی را شرقی و غربی همه یکسان قبول دارند؟ زیرا مبتنی بر یقینیات و بدیهیات است. هر عقلی یقینیات را می پذیرد مقدمات قیاس برهانی بدیهیات و یقینیات است. کسی که با بدیهیات مشکل دارد خوب است از لحاظ عقلی تستی بدهد!

بدون پذیرش حجیت عقل علم به معنای واقعی تولید نمی شود. انکار چنین عقلی به انکار تمدن می انجامد به همین دلیل با آن که اعضای فرهنگستان علوم اسلامی خودشان می گویند که ما برای

۲۴۳

تمدن سازی داریم نظریه پردازی میکنیم ولی از نگاه ما، در گفتمان عقلی آنها عقل متعبد تمدن هرگز شکل نمی گیرد. دلیلش این است که آنان عقل برهانی را کنار گذاشته اند و به عقل دینی اکتفا می کنند و میگویند تنها هر چه ما می گوییم درست است.

حال آن که حرف درست سخنی است که خرد جمعی آن را بپذیرد و هر عاقلی آن را تأیید نماید. ما معتقدیم که ائمه نمی توانستند با محصولات تمدنی که دستاورد عقل بشری است مشکل داشته باشند. افرادی مانند امام رضا (ع) با عقل و عاقل و معقولات مشکلی نداشتند. آنها خودشان عقل کل و عقل مسلم بودند و آنها بالعکس با جهل و جاهل و مجهول مشکل داشتند.

پس کار کرد دوم مناظره های امام رضا (ع) آن است که حجبت عقل بشری از لحاظ معرفت شناسانه بر اساس مناظره های ایشان تأیید می شود. امام می فرمود که شما برهان اقامه کنید، اگر برهان آوردید من می پذیرم. منتها مخالفان امام نمیتوانستند برهان اقامه کنند و در مناظره شکست می خوردند.

 

سوم کار کرد راهبردی

کار کرد سوم مناظره های امام رضا کار کرد راهبردی است. فراتر از مشروعیت که به مبانی بر می گردد این مناظره ها و گفت و گوها در اندیشه ورزی تعیین راهبرد میکنند زیرا برای ارزیابی اندیشه ی خودی و دیگران راه حل مناسب تن سپردن به تضارب آراء است. در

۲۴۴

گفت و گوها است که ظرفیت اندیشه های خودی سنجیده می شود قابلیت ها نشان داده میشوند در نشست با دیگران است که نقطه ی ضعفمان را در می یابیم.

 راهبرد دیگر آن در بحث جنبش و نهضت تولید علم، داشتن یک جایگاه اعتدالی در اندیشه است. امام رضا (ع) به ما یاد داد که نه متحجر باشیم و نه از آن سو به بهانه ی این که آزاداندیش هستیم هر چه دیگران میگویند بگوییم درست است. از لحاظ فکری متعصبانه و متحجرانه در مقابل دیگران ایستادن غلط است، همچنان که تمکین و تسلیم فکری در مقابل دیگران هم نادرست است.

 راهبرد امام رضا (ع) در چنین شرایطی برخورد انتقادی و فعالانه با اندیشه های دیگران است. به دنبال این باشیم که ببینیم نقطه ی ضعف و قوت اندیشه ها چیست؟ انتقاد یعنی حُسن را از عیب جدا کردن به قول خود ما در کتاب پیش درآمدی بر چیستی نقده، ۱۳۸۴)

دوست داری نقد را معنا کنم؟

مرزش از تخریب بهرت وا کنم؟

نقد تفکیک سره از ناسره

حسنی از عیبی اگر احیا کنم

پس از جهت راهبردی روش مناظره های امام رضا(ع) ما را به تعادل می رساند.

۲۴۵

چهارم کار کرد انگیزشی

کار کرد چهارم کار کرد انگیزشی است که جنبه ی روان شناختی دارد. مناظره های امام رضا (ع) از لحاظ انگیزشی چه فایده یی برای ما دارد؟ چه کار کردی دارد که ما از آن بتوانیم استفاده نماییم؟ به نظر شما انگیزه های مطالعه و تحقیق آدمی در چه صورتی بالا می رود؟ تا وقتی که انسان مسأله مشکل و سؤال نداشته باشد آیا به دنبال کتاب و پژوهش می رود؟

برای مثال فرض کنید مقداری چاق شده اید و کتاب «چگونه لاغر شویم؟ به دست شما رسیده دیگر حتی نگاه نمی کنید که این کتاب را چه کسی نوشته است. فوراً شروع میکنید به خواندن آن کتاب چرا؟ زیرا شما مسأله یی دارید و از این جهت انگیزه ی لازم در شما به وجود می آید که نه تنها کتاب را بخوانید بلکه دستورالعمل های آن را هم به کار بگیرید.

مناظره ها و آراء مخالف تولید مسأله میکنند و برای نیروهای فکری دغدغه تولید میکنند که به دنبال پژوهش و مطالعه ی بیشتر و جدی تر بروند مناظره نیروهای خودی را از خمودی و سستی در می آورد و ایجاد انگیزه میکند گفت و گو و تعامل با دیگران و دیدن آراء ،مخالفین به اهالی اندیشه این احساس را می دهد که برای پاسخ گویی سخت تلاش کنند و گرنه در شرایطی که استادان مطالب پیشینیان را بدون این که هیچ ربطی به امروز داشته باشند مطرح کنند که به نهضت تولید علم نمی رسیم.

۲۴۶

اما اگر زمانی که طلبه یی و یا استادی برای تدریس یا سخنرانی به کلاسی یا نشستی برود دیگران او را سؤال پیچ کنند، مجبور است بنشیند و شب و روز مطالعه کند گفت و گو و مواجهه با مخالف به انسان انگیزه میدهد و از لحاظ انگیزشی انسان را به راه می اندازد. افراد برای خواندن و مطالعه زمانی عطش دارند و زمانی نه چرا؟ برای این که بعضی مواقع انسان احساس نیاز میکند. چه چیزی انسان را مجبور به مطالعه و تحقیق میکند؟ اندیشه ی مخالف مخالفین به انسان انگیزه ی عمل هم می دهند.

البته ممکن است برخی از متدینان مرعوب فضای علمی شوند و از این جهت گرایش به اعمال خشونت پیدا کنند. چرا بعضی افراد از رو به رو شدن با مخالفین میترسند و به جای مطالعه و آماده شدن برای مباحثه برای برخورد فیزیکی برنامه ریزی می کنند؟ زیرا احساس می کنند ضعیف هستند احساس میکنند کم می آورند و نمی توانند جواب مخاطب را بدهند.

اما در تعامل مداوم و منطقی با اندیشه ی دیگران، اعتماد به نفس هم بالا می رود. چون در کنار گفت و گو راه مراجعه به منابع، شیوه های ثبت و ضبط مباحث را نیز تمرین میکنیم در مناظرات و گفت و گوها در تعامل با دیگران روش مراجعه به منبع را خود به خود یاد می گیرید و نقاط قوت و ضعف دیگران را کشف میکنید. این ها همه ابعاد انگیزشی را تقویت میکنند و به انسان اعتماد به نفس می بخشند تا حرف بزند.

۲۴۷

پنجم کار کرد آموزشی و پژوهشی

کار کرد پنجم مناظره های امام رضا آموزشی و پژوهشی است. تولید اندیشه های تازه و خلاق و سازنده محصول تعامل و تضارب آراء است. محصول نهایی تضارب آراء تولید علم است. اگر دو فردی که با هم مناظره می کنند جدی و توانا باشند و شرایط مناظره را رعایت کنند، نتیجه اش تولید ادبیات علمی است. در این بعد امام رضا (ع) به ما یاد داده که نتیجه ی گفت و گوهایش تولید علم بوده است. با این مناظره ها اصل تشيع تحکیم شده بسط و تعمیق پیدا کرده و راه برای تولید علم و توسعه ی فرهنگی هموار شده است. علم و دانش محصول فضای آزاد و تضارب اندیشه ها است.

 

ششم کار کرد اخلاقی از لحاظ اخلاقی

مناظره های امام رضا (ع) برای آن مقطع چه درسی و چه کارکردی داشت و برای الان چه درس و پیامی دارد؟ در آن گفت و گوها شیوه ی تحمل و مدارا با اندیشه ی دیگران و آراء مخالف را در عرصه های علمی و فرهنگی از امام رضا یاد می گیریم. از جمله آداب مناظره آن است که حرف طرف مقابل را باید به دقت گوش کرده و تحمل نمود؛ سخن رقیب را نباید قطع نکرد؛ عصبانیت و خشونت در مباحثه نباشد و تنها دلایل قوی بیاورید.

دلایل قوی باید و منطقی

نه رگهای گردن به حجت قوی

۲۴۸

از گفت و گوهای امام رضا (ع) یاد میگیریم که در حین گفت و گو به مخالفان احترام بگذاریم. عقاید آنها را با منطق اشکال کنیم، نه با تمسخر، استهزاء، طعنه و خشونت شیخ صدوق» از «ابراهیم ابن عباس نقل می کند: «هرگز ندیدم که امام علی بن موسی (ع) کسی را با کلام خود رنج دهد و ندیدم که گفتار کسی را قطع کند. بی جهت نیست که گفته اند شنیدن خودش هنر است یکی از تکنیک های مراکز مشاوره خوب گوش کردن به سخنان مراجعان است.

ابراهیم ابن عباس درباره ی امام هشتم میگوید: «ندیدم در میان سخنش سخن گوید در مقابل کسی که با او سخن می گفت، تکیه به جایی نمی داد در حضور کسی که نشسته بود با دراز نمی کرد. امام رضا این نکته را به ما آموختند که نه تنها به مخالف فرصت اظهار نظر بدهیم، بلکه مخالف را با اخلاق و با احترام بپذیریم. از لحاظ اخلاقی امام رضا (ع) نکات دیگری را هم در کنار مناظرات خود به ما آموخته اند. ما در حال حاضر در مناظره های خود چه مقدار اخلاق و ادب را رعایت میکنیم؟

 

هفتم کار کرد تکنیکی و روشی

از ارکان نهضت تولید علم روش مناسب برای گسترش خلاقیت ها و ارایه ی دستاوردهای مناسب علمی است چون ما بلد نیستیم سخنان خوب را چگونه و در کجا بگوییم سخنمان کار کردش را از دست داده و تأثیر نمی گذارد. ما سخنان خوبمان را بد مطرح میکنیم

۲۴۹

در بحث مدیریت دانش یکی از تکنیکها، خلق و ثبت و ضبط دانش است. باید یاد بگیریم که چگونه تولید دانش کرده و چگونه ذخیره نماییم. از امام رضا (ع) در مناظره ها و تکنیک ها فنون مختلف را میشود استفاده کرد که برای رشد دانش و دفاع از هویت خودی سازنده اند. مثلاً كشف و استخراج تناقض بین گفته های مخاطب با مقبولات طرف مقابل شرط به کارگیری این تکنیک، شناخت دقیق مواضع مخاطب است.

فرض کنید که امام رضا (ع) اطلاعاتی از دین مسیحیت نداشت و می خواست با عالم مسیحی مناظره نماید. نتیجه ی این مناظره چه می شد؟ ولی امام از خود عالم مسیحی به انجیل» مسلط تر بودند. چه کسی می تواند در مناظره مچ گیری کند؟ کسی که با مبانی مخاطب آشنا باشد. از این رو از آداب مناظره آن است که طرفین دارای مواضع از قبل اعلام شده و منتشر شده باشند و گرنه به جای مناظره، محاکمه در خواهد آمد. زیرا ممکن است یک طرف با زیرکی هایش از ابتدا تا انتهای مناظره فرد دیگر را به چالش بکشاند.

یک کشتی گیر هم زمانی که میخواهد به مسابقات برود، باید قبل از آن چندین بار کشتیهای طرف مقابل خود با افراد دیگر را ببیند تا بداند که او از چه تاکتیکهایی استفاده می کند.

امام در مناظراتشان تکنیکها و روشهایی را رعایت کرده اند. یکی آن که در مناظره و جدل استفاده از مقبولات رقیب بسیار مهم است. مثلاً امام به عالم مسیحی فرمود از نقاط ضعف حضرت عیسی آن بود

۲۵۰

که عبادت نمی کرد! وقتی از او اقرار گرفت که حضرت اهل عبادت بود، آنگاه پرسید: کسی که عبادت میکند عابد است یا معبود؟ اگر عابد است، پس پسر خدا بودن مسیح اب و ابن و....) یعنی چه؟

تکنیک دیگری که امام رضا به کار گرفتند و خیلی هم مفید و مؤثر است، طرح سؤال ملموس است با استفاده از مباحثی که فرد مطرح می کند. مثلاً وقتی امام رضا با یکی از صابئین(۷) صابئین یکی از پیروان ادیان و اهل کتاب هستند. از نظر اسلام چند گروه اهل کتاب هستند مجوسیان که زرتشتیاند ،مسیحیان یهودیان و صابئین )مناظره می کردند هنگامی که عمران صابئی در مورد ارتباط حق تعالی با خلق سؤال کرد که از تو می پرسم آیا خداوند در خلق است یا این که خلق در خدا است؟ و اگر هر دو از هم بیگانه اند چگونه یکی آیت و نشانه ی دیگری است؟، امام برای این که آن فرد را متوجه اشتباهش کند که چقدر سؤالش اشکال دارد از یک نکته ی ملموسی استفاده کردند.

امام فرمود: در مورد آینه از تو میپرسم آیا تو در آینه یی یا آینه در تو است؟ پس اگر هیچ یک از شما در دیگری نیستید، پس چگونه با آینه به خودت پی برده یی؟ با رؤیت صورتت به خودت آگاهی پیدا کرده یی شما میتوانید بدون این که در چیزی حلول کنید از آن اطلاعات پیدا نمایید و با حفظ فاصله میتوانید از آن ارتباط بگیرید.

 تکنیک دیگر به کارگیری الگوی مقایسه یی در گفت و گوی علمی است. مثلاً اگر بگوییم رشد علمی ما ۱۵ درصد است، با این گفته چه داده یی به مخاطب منتقل میشود؟ اما اگر بگوییم که رشد علمی ما

۲۵۱

نسبت به اوایل انقلاب که ۱۰ درصد بوده و یا نسبت به فلان کشور الان ۱۵ درصد است این داده خیلی متفاوت از قبلی است. اینها تکنیکهای کار علمی است. امروزه کارهای تطبیقی و مقایسه یی از الگوهای بسیار مهم پژوهشی است.

مثلاً یکی از منکرین خدا نزد امام رضا (ع) آمد و گروهی نیز در آنجا حضور داشتند. امام به او فرمود که اگر حق با شما باشد که این طور نیست، در آن صورت ما و شما برابریم و عباداتی که ما انجام داده ایم هیچ ضرری به ما در آن طرف نمی رساند، چون به قول شما اصلاً آن طرف نیست. اما اگر برعکس باشد که همین طور است و در آن دنیا حساب و عقابی در کار باشد ما عبادت کرده ایم و شما نه و شما هستید که ضرر میکنید!

 ببینید که چقدر این مقایسه گویا و زیباست و چقدر معقول است در هر صورت ما رستگاریم و شما زیانکار و آن هم خسران عظیم و ابدی این تکنیک هم زیبا است.

پرسش: آیا این تکنیک ها در حال حاضر هم جوابگو هستند؟

پاسخ: لازم نیست که محتوای مباحث آن تکنیک ها دقیقاً تکرار شود. زیرا الان رقیب جدی ما صابئین نیستند. به همین دلیل می گویم ما باید تکنیک ها را از امام رضا بیاموزیم واقعاً جادارد که ما مقاله یی از تکنیک هایی که امام رضا (ع) در مناظره های خود به کار می برد بنویسیم. مناظره های ایشان نکات تکنیکی و روشی دارد و نویسندگان ما تا به حال از این زاویه نگاه نکرده اند که پیام مناظرات امام رضا

۲۵۲

برای امروز ما چیست؟ که اگر بخواهیم مناظره کنیم، چگونه از بعد اخلاقی رعایت ادب را بنمایم خوب گوش کنم، احترام بگذارم مدارا کنم؟ و از بعد دیگر چگونه رقیب را به بن بست علمی بکشانم؟ چگونه سؤال کنیم و از درون بحث فرد مقابل سؤال جدى بيرون بکشیم؟

یکی از تکنیک های امام رضا (ع) این بود که از داخل سؤال فرد سؤال در می آورد این تکنیک برای کسی که می خواهد مناظره کند تکنیک بسیار مناسبی است. مثلاً شما در حال مناظره هستید و فرد در مورد نفس سؤالی از شما میپرسد. شما ناگهان بر می گردید می پرسید که مراد شما نفس اماره است یا لوامه یا مطمئنه؟ مراد شما نفس نباتی است یا نفس انسانی؟ و.... این جا است که آن فرد سؤال کننده کارش دشوار می شود شرط این چنین مناظره یی اشراف و مطالعه است و هر کسی نمیتواند مناظره کند اما این تکنیک ها تکنیک های زیبایی است که امام رضا به کار میبردند.

 

نتیجه گیری

نتیجه ی بحث این است که ما سؤالی را مطرح کرده بودیم که آیا ائمه ی معصومین و امام رضا (ع) موافق نهضت تولید علم بودند یا خیر؟ مدعای ما آن بود که آنها نه تنها موافق آن حرکت بودند، بلکه قول و فعل و تقریرشان که حجیت دارد به این داستان مشروعیت هم میبخشد تا ما در این زمان نیز همان گونه رفتار و فکر کنیم. علاوه بر

۲۵۳

آن، گفت و گوها و مناظرات امام رضا (ع) به ما راهبرد می دهند، از بعد اخلاقی آموزنده بوده و از بعد انگیزشی نیز درس آموز است. از بعد تکنیکی می آموزند که در گفتمان علمی چگونه مسلح شوید؟ و...... به راستی ما و بزرگان ما چقدر مناظره های امام رضا (ع) را از این زاویه خوانده ایم و کارکردهای مختلف این مناظره ها را جستجو نموده ایم؟

 

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی