ناسخ التواریخ زندگانی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام (جلد چهاردهم)  ( صص 387-380 ) شماره‌ی 3527

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > همسر

خلاصه

بیان عدد ازواج حضرت امام ابی الحسن علی بن موسى الرضا النظام در جنات الخلود مسطور است که حضرت امام رضا را دو زن نکاحی بود یکی مدخوله بود که نام و نسبش بهیچوجه معلوم نشده است و دیگری غیر مدخوله که عبارت از ام حبیبه دختر مأمون بود که مأمون بن هارون بعد از آنکه آن حضرت را بولایت عهد منصوب ساخت آن دختر را نیز به آن حضرت تزویج نمود و هنوز بتصرف نداده بود که او را خبر دادند که اقوام و عشایر او از جماعت بنی عباس بدین سبب از وی برگشته اند و بر آن عزیمت هستند که در بغداد دیگری را بر مسند خلافت بنشانند. ازین خبر بدهشت و وحشت اندر شد و آن حضرت را مسموم گردانیده دخترش بر آنحال دوشیزگی باقی ماند

متن

بیان عدد ازواج حضرت امام ابی الحسن علی بن موسى الرضا النظام

در جنات الخلود مسطور است که حضرت امام رضا را دو زن نکاحی بود یکی مدخوله بود که نام و نسبش بهیچوجه معلوم نشده است و دیگری غیر مدخوله که عبارت از ام حبیبه دختر مأمون بود که مأمون بن هارون بعد از آنکه آن حضرت را بولایت عهد منصوب ساخت آن دختر را نیز به آن حضرت تزویج نمود و هنوز بتصرف نداده بود که او را خبر دادند که اقوام و عشایر او از جماعت بنی عباس بدین سبب از وی برگشته اند و بر آن عزیمت هستند که در بغداد دیگری را بر مسند خلافت بنشانند. ازین خبر بدهشت و وحشت اندر شد و آن حضرت را مسموم گردانیده دخترش بر آنحال دوشیزگی باقی ماند .

و آن حضرت را کنیزان بسیار در سرای بود که هيچيك از ایشان بنام و نشان شناخته نیستند مگر والدة ماجدة حضرت امام محمد تقى صلوات الله عليهما كه ام ولدی بود که نامش خیزران و بقولی ریحانه و نیز در اسم او اقوال دیگر هست که انشاء الله تعالی در ذیل احوال حضرت جواد المسطور میشود

 و ازین پیش در شرح وقایع ولایت عهد آن حضرت مذکور نمودیم که مأمون در يك زمان دختر خود ام حبیبه را با حضرت رضا و دختر دیگرش ام الفضل را با حضرت جواد الامان و دختر حسن بن سهل بوران را با خود تزویج نمود و حکایتی نیز مسطور شده .

و چنانکه در مدينة المعاجز در ذيل معجزات امام رضا له رقم کرده است آن حضرت را کنیز کی رابعه نام بوده است و خبر داده است که قبل از آن حضرت میمیرد و بمرد .

در مناقب ابن شهر آشوب از کتاب کافی کلینی اعلی الله مقامهما مسطور است که از حضرت امام رضا از زمانیکه مناسب امر تزویج باشد پرسش کردند فرمود: « من السنة التزويج بالليل لان الله تعالى جعل الليل سكناً والنساء انما هن سکن ، از امور سنت یکی این است که تزویج و همخوابگی را در شب قرار بگذارند چه خداوند تعالی شب را مایه آرامش و سکون قرار داده و زنان نیز برای همین امر هستند . لاجرم به آنوقت مناسب است.

بیان عدد اولاد امجاد حضرت ابی الحسن علی بن موسى الرضا عليهم السلام

در کشف الغمه مسطور است که حضرت امام رضا بدون حضرت امام محمد بن علي الجواد اولادی نداشت

و در جایی دیگر می نویسد که آنحضرت را پنج پسر و یکدختر بود و ایشان امام محمد تقى و ابو محمد حسن و جعفر و ابراهیم و دیگر حسین و دختر آنحضرت عایشه بوده و در نور الابصار نيز عدد اولاد آنحضرت را بهمین شمار وترتيب مذكور رقم کرده است و صاحب فصول المهمه نیز بر این نهج حکایت کرده است. در کتاب مطالب السئول نیز پنج پسر و یکدختر بهمین ترتیب مزبور مرقوم داشته است و در اعلام الوری اولاد آنحضرت را بامام محمد تقى الله منحصر داشته است و در تذکره ابن جوزی میگوید و اما اولاد آنحضرت ابو جعفر ثانی امام محمد تقى الله و دیگر ابو جعفر و دیگر ابو محمد حسن و دیگر ابراهیم و یکدختر که نامش را مذکور نداشته است .

و در ریاض الشهاده نیز در شمار اسامی اولاد آنحضرت روایات مذکوره اشارت کرده و می گوید موافق نگارش بعضی از علما آنحضرت را بیرون از يك نفر اولاد ذکور که حضرت امام محمد جواد الله است نبوده و بعضی احادیث شاهد بر این وارد شده است از آنجمله در دلایل حمیری از مسار بن سدیر نقل کرده است که در حضرت امام رضا عرض کردم آیا میتواند بود که امام بلا عقب باشد فرمود بدرستیکه برای من جزیکتن فرزند نمیشود . لکن از وی ذریه بسیار بهم میرسد .

در جنات الخلود مسطور است که اولاد آنحضرت بقولى منحصر بيك پسر بود که حضرت امام محمد تقی الله است و بقولی آنحضرت را سه پسر و بروایتی شش پسر بود اما بقول اصبح پنج پسر داشت و یکدختر بهمان اسامی که مذکور شد و می گوید مادرهای ایشان سوای امام محمد تقی الا معلوم نیست چه نام و چه نشان داشتند آیا از يك مادر پدیدار گردیدند یا از چندتن والده متولد شدند در باره ایشان گفته اند:

كرموا مولداً وطابوا اصولا                                 و ذكوا محمداً و طابوا عروساً

هم هداة الورى و هؤلاء                                     اكرم الناس اصولا شريفة ونفوساً

ان عرت ادمه تبدو عيونها                                   او دحت شبهة تبدوا شموساً

ما عسى ان اقول في مدح قوم                                 قدس الله ذكرهم تقديساً

در ارشاد مفید علیه الرحمة مسطور است که حضرت علي بن موسى الرضا فرزندی که ما بدانیم سوای امام بعد از خودش حضرت ابی جعفر محمد بن علي برجای نگذاشت

و در عمدة الطالب می نویسد: آنحضرت را از فرزند ارجمندش ابو جعفر محمد جواد عليهما السلام بر جای ماندو ازین خبر میرسد که اولاد آنحضرت منحصر با مام محمد نقی بود و گرنه چگونه از چهار پسر و یکدختر دیگر فرزندی پدید نگشت و یکدلیل نیز این است که آن حضرت دختر خود را عایشه نام نمی گذارد . چه خصومت عایشه و افعال او با جد بزرگوارش امیر المؤمنين و حسنين و جده اولا تبارش فاطمه زهرا و اولاد او آن حضرت صلوات الله عليهم محتاج بشرح و بيان نیست .

و ازین پیش از معجزات حضرت کاظم مذکور شد که در زمانیکه در گاهواره جای داشت با یکی از اصحاب صادق که دختری بتازه آورده و عایشه

نامیده بود فرمود برو نام دخترت را تغییر بده .

در بحار الانوار مسطور است که امام رضا را دو تن فرزند بود: یکی محمد الله و آنديگرى موسى له و بجز این دو پسر فرندزی بجای نگذاشت .

و از کتاب الدرة مسطور میدارد که امام رضا اله از جهان بگذشت و فرزندی جز ابو جعفر محمد علي عليهما السلام برجای نگذاشت و سن ابو جعفر در روز وفات پدر بزرگوارش هفت سال و چند ماه بود و در این سابق موسی هم بر اسامی فرزندان حضرت امام رضا افزوده شد .

معلوم باد در جلد اول مطلع الشمس که مرحوم محمد حسن خان اعتماد السلطنه نگاشته و گاهی که در التزام ركاب شاهنشاه سعيد ناصر الدين شاه ذوالقرنين اعظم شهید اعلی الله مقامه بزیارت ارض اقدس و مشهد مقدس رضوی مشرف می شده در قوچان مشاهدت کرده است مینویسد از مشاهد معظمه در قوچان مزار سلطان ابراهیم است که میگویند پسر حضرت امام رضا الله بوده است بقعه و بارگاه و ایوان و صحن و مسجد دارد .

تمام این ابنیه با کمال عظمت و شکوه تمام است اهالی آنجا متفق القول هستند که اصل بنیاد اولین را سلطان محمد خوارزمشاه بر نهاده و چون قبه را با نجام رسانیده قبل از عمارات ایوان و صحن و سایر ملحقات خبر هجوم جماعت تتار اشتهار یافته خوارزمشاه با چنگیز خان دچار گردید، از این روی نتوانست بمقصود كاملا نایل شود لاجرم در قرون دیگر بعضی امرا و حکام و رؤسای قبایل و دارایان بضاعت و استطاعت که در آن اراضی سکون داشتند بر عمارات سابقه اضافات کردند و در آن زلزله ای که در سال یکهزار و دویست و شصت و هشتم هجری روی داد گنبد و دیوار چهار بدن حرم خراب گردید ایلخانی عهد که از قبیله زعفرانلو بود بساخت و بنیاد وی بر روی همان ریشه و اساس عمارت قدیم است و در زلزله اخیره شکستی سخت راه یافت لهذا قبه را بر چیده اند و در این ایام مشغول بنای آن هستند و در سال دویست و هشتاد و ششم ایوان را که شکست یافته بامر والده ایلخانی برچیده و از ریشه آن تجدید عمارت میکنند.

 مزار این امامزاده را در خبوشان و حوالی آن موقوفات بسیار است در خدمت آستانه دوده ای از سادات مهاجرين مدينة الرسول على الاشتراك المتوارث ذي حق هستند و بچهار شعبه منقسم میشوند که بچهار برادر منتهی می گردند : اولاد متولی اولاد قاضی اولاد خطیب اولاد نقیب و مینویسد بعضی از اوراق قرآن کریم بخط میرزا بایسنقر بن میرزا شاهرخ گورکانی در این امام امامزاده بنظر رسید که باید از عجایب و نفایس عالم شمرد خوبی خط وقوام واستحكام و بداعت و براعت آن بحد کمال رسیده است

طول صفحه دو ذرع و نیم ذرع پهنای آن يك ذرع و ده كره طول هر سطرى يك ذرع تمام عرض سطر پنج گره بين السطور يك چهار يك يعني فاصله میان هر دو سطر چهار گره اندازه قلم صد يك ذرع طول جدول يك ذرع و سه چاريك و هر صفحه هفت متر است اما عدد سطور هر صفحه را معین نکرده است .

گویند چون نادر شاه شهر سبزوار را فتح کرد مردم وحشی که در اردوی او بودند قرآن خط میرزا بایسنقر را که بر سر قبر امیر تیمور بود برداشته اوراقش را متلاشی کردند چون نادر شاه بشنید فرمان کرد تا آن اجزاء را از مردم گرفته جلد کنند رئیس اکرادچون این سخن را بشنید اوراق را در هم پیچیده بر هم شکسته میان جهاز اشتران مستور داشته باین مکان آورد از این روی غالب اوراق درست نیفتاده است .

می گویند هر وقت امیر تیمور بجائی سفر می کرد این مصحف کریم را بر روی عراده در پیش روی اردوی خود می کشانید.

بالجمله خدای بهتر داند که سلطان ابراهیم با اضافه لفظ سلطان فرزند حضرت رضا ه با از اعقاب آن حضرت یا از نسل امام زاده دیگر باشد .

و ازین پیش در جلد سوم کتاب احوال حضرت امام رضا صلوات الله عليه مرقوم نمودیم که در کتاب عیون اخبار باسناد مذکوره از حضرت فاطمه دختر علی بن موسى عليهما السلام مروی است که فرمود از علی پدرم شنیدم که حدیث می فرمود از پدرش از جعفر بن محمد از پدرش و عمش زید از پدر بزرگوار خودشان علي بن الحسين از پدرش و عمش از علی بن ابیطالب صلوات الله عليهم که فرمود ولا يحل لمسلم ان بروع مسلما» برای هیچ مسلمی روانیست که مسلمانی را ترسناک نماید. الی آخر.

 و با شمار این اسامی مبارکه ائمه هدی که در این حدیث شریف مذكور شده است تصریح می نماید که این خانون بزرگوار صبیه حضرت رضا الا است .

و از جمله برادران حضرت رضا ابراهیم بن موسى است .

در کافی و بحار الانوار در ذیل احوال اولاد حضرت امام رضا الله مسطور است که علی بن اسباط گفت در حضرت رضا عليه التحية والثناء عرض کردم که مردی قصد برادرت ابراهیم را نمود ابراهیم با او گفت پدرت موسی زنده است یعنی نمرده است، همانا تو میدانی آنچه را که دیگران نمیدانند یعنی بروفات وحیات پدرت آگاهی داری فرمود: «سبحان الله يموت رسول الله الله ولا يموت موسى قدو الله مضى كما مضى رسول الله الا الله ولكن الله تبارك وتعالى لم يزل منذ قبض نبيه هلم جراً يمن بهذا الدين علي اولاد الاعاجم ويصرفه عن قرابة نبيه الا الله فيعطى هؤلاء ويمنع

هؤلاء لقد قضيت عنه في هلال ذى الحجة الف دينار بعدا شفى على طلاق نسائه وعتق مماليكه ولكن قد سمعت ما لقى يوسف من اخوته

بزرگ و منزه است خداوند و این کلمه در مقام استعجاب از مطلبی عجیب يا مقرون بكذب و دروغی عظیم گفته میشود ، رسول خدا می میرد و موسی را مرگی نیست ، سوگند با خدای محققاً موسى بمرد چنانکه رسول خداي وفات کرد ولکن خداوند تعالی همواره از زمانیکه پیغمبر خودش را قبض روح فرمود هلم جراً باین دین مبین بر فرزندان اعاجم یعنی سوای عرب منت نهاد و او را از قرابت پیغمبرش بازگردانید پس باین جماعت عطا کرد و آنجماعت را ممنوع فرمود همانا در هلال این ماه ذى الحجة هزار دینار دین او را بگذاشتم از آن پس که بر طلاق زنهای آنحضرت و آزاد نمودن مماليك او مشرف گشتم ولکن شنیده ام آنچه را که یوسف از برادرانش بدید .

 از جمله معانی این کلمات این است که اگر حضرت موسی کاظم وفات نکرده بودی ادای دین آن حضرت را نمی کردم و زنانش را طلاق نمی دادم و زر خریدانش را آزاد نمی ساختم و این برادران من آنچه گویند برای این است که امر مرا سست و مشتبه سازند و همان رفتاری که برادران یوسف الله بواسطه بغض و حسد با آنحضرت نمودند می خواهند با من بجای آورند.

ازین پیش در کتاب احوال حضرت کاظم و اسامی اولاد آن حضرت بهمین اسامی که در اولاد حضرت امام رضا الام مذکور شد ذكوراً دانائاً مسطور شد ، و سخت بعید مینماید که تمام اسامی فرزندان حضرت رضا با اعمام و عمات آن حضرت یکسان باشد و حال آنکه همه در حال حیات باقی باشند .

و نیز در ذیل احوال حضرت كاظم الله وصدقات و وصایای او از بکر بن صالح روایتی مذکور شد که با ابراهيم بن ابى الحسن موسى بن جعفر اعلام گفتم سخن و عقیده تو در باره پدرت چیست؟ گفت زنده است تا آخر خبر .

و با این تفصیل تواند بود که امام زاده سلطان ابراهیم که در قوچان است همینابراهيم بن موسى بن جعفر عليهم السلام باشد چه در مرقومات مسطوره مستندی جز بتقرير اهالی آنقریه ندارد شاید اهل آنقربه بواسطه قرب جوار بمشهد مقدس که غالباً در زیارات و مواقع دیگر از لفظ ابی الحسن حضرت امام رضا را مفهوم داشته اند ملتفت نبوده اند که حضرت کاظم نیز ابوالحسن کنیت داشته است بلکه مقصود از ابوالحسن مطلق همان حضرت است و امام رضا ابوالحسن ثانی است .

در تاریخ حبیب السیر در اسامی اولاد آنحضرت بروایات سابقه اشارت کرده و ذكوراً و اناثاً بر شمرده و میگوید بزعم حمد الله مستوفی از جمله اولاد امجاد آن حضرت حسین رضی الله عنه در قزوین مدفون است .

و نیز در بحار در ذیل احوال حضرت رضا مسطور است که حضرت رضا فرمود تا چهل ساله نشوم و از چهل سال تجاوز نکنم فرزند نیاورم .

و در ذیل احوال حضرت امام محمد جواد اله در ذیل حديث كليم بن عمران فرمود من يك فرزند به تنهایی را مرزوق شوم و او وارث من باشد .

ص387

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی