مهر فروزان مروری بر زندگانی امام رضا(ع)  ( صص 23-22، 24-23 ) شماره‌ی 3562

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران مأمون

خلاصه

مأمون در سال ۱۷۰ هـ. ق در یاسریه - روستایی نزدیک بغداد - تولد یافت مادرش به نام مراجل» از اهالی بادغیس خراسان و کنیز و خدمتکار هارون بود. این زن چند روز پس از تولد مأمون درگذشت و فرزندش بی مادر پرورش یافت. هارون، مأمون را به جعفر بن یحیی برمکی سپرد تا او را بپروراند. فضل بن سهل معروف به ذوالریاستین، مربى مأمون بود که بعداً وزیر وی شد و سردار سپاه مأمون نیز مردی ایرانی به نام طاهر ذوالیمینین بود. هر چند مأمون به کمک ایرانیان بر برادر خود غلبه یافت و سرزمینهای گسترده ای را از بلاد اسلامی، تحت نفوذ و سیطره خود در آورد؛ اما دشواریهایی هم بر سر راه خلافت او وجود داشت که موجب تشویش مداوم او بود. از جمله یکی آن که از نظر عباسیان و هواداران آنها امین خلیفه شرعی پس از هارون بود و آنان او را ولی امر میشناختند و اطاعت بی چون و چرای وی را بر خود لازم میشمردند.

متن

مأمون

مأمون در سال ۱۷۰ هـ. ق در یاسریه - روستایی نزدیک بغداد - تولد یافت مادرش به نام مراجل» از اهالی بادغیس خراسان و کنیز و خدمتکار هارون بود. این زن چند روز پس از تولد مأمون درگذشت و فرزندش بی مادر پرورش یافت. هارون، مأمون را به جعفر بن یحیی برمکی سپرد تا او را بپروراند. فضل بن سهل معروف به ذوالریاستین، مربى مأمون بود که بعداً وزیر وی شد و سردار سپاه مأمون نیز مردی ایرانی به نام طاهر ذوالیمینین بود. 

زندگی مأمون سراسر کوشش و فعالیت و خالی از رفاه و آسایش بود. وی نه تنها به آینده خود مطمئن نبود، بلکه این نکته را مسلم میدانست که عباسیان به خلافت و حکومت او، تن در نخواهند داد. از این رو احساس کرد که حامی و طرفداری ندارد.

مأمون هفتمین خلیفه عباسی بود. اخلاق و رفتارش با امین و دیگر خلفای عباسی تفاوت بسیار داشت. هر قدر که امین به لهو و لعب میپرداخت مأمون به پارسایی و دینداری تظاهر میکرد. وی با سیاستی که به کار بست متجاوز از بیست سال بر مسند خلافت تکیه زد در باره اش گفته اند که از نظر دوراندیشی، اراده استوار ،بردباری دانش و زیرکی بر تمام خلفای عباسی برتری داشته است. (۲۴ - تاريخ الخلفا، ص ۲۴۶)

مأمون با آن که در مجالس عیش و عشرت شرکت میکرد اما حد و اندازه نگاه میداشت و از مطالعه غافل نمی شد. این خلیفه به فلسفه و مباحث فقهی و مناظرات علمی بسیار علاقه مند بود. در عین حال مردی ریاکار و سیاستمدار بود و بیشتر اعتقادات وی جنبه سیاسی داشت. گاهی در لباس مسلمانی دلسوز مردم را به علت فرو رفتن در لذات دنیوی و پیروی از شهوات نکوهش میکرد و زمانی خود به عیش و نوش می نشست زمانی خود را دوستدار تشیع و آل علی نشان می داد و در فرصتی دیگر به آزار شیعیان می پرداخت.

صص22-23

دشواری های خلافت

هر چند مأمون به کمک ایرانیان بر برادر خود غلبه یافت و سرزمینهای گسترده ای را از بلاد اسلامی، تحت نفوذ و سیطره خود در آورد؛ اما دشواریهایی هم بر سر راه خلافت او وجود داشت که موجب تشویش مداوم او بود. از جمله یکی آن که از نظر عباسیان و هواداران آنها امین خلیفه شرعی پس از هارون بود و آنان او را ولی امر میشناختند و اطاعت بی چون و چرای وی را بر خود لازم میشمردند. 

 از طرفی، زبیده - مادر امین - از خاندانی عرب بود و در نظر هارون و مردم منزلتی خاص داشت. بنابراین قدرت نظامی مأمون نمی توانست پشتوانه مردمی لازم را داشته باشد. مأمون در بیعت گرفتن از مردم سرزمین پهناور اسلامی نتوانست پشتیبانی ساکنان

بغداد، کوفه، مدینه مکه و بصره را که از مهمترین پایگاههای علویان بود به دست آورد، زیرا علویان اصولاً با عباسیان و سیاست گذاری آنان موافق و همفکر نبودند. علاوه براین عباسیان قتل امین را جرم دانسته آن را غیر قابل توجیه می شمردند. مشکل دیگر مأمون ناآرامیهای گوشه و کنار مملکت اسلامی به ویژه قیامهای پراکنده ای بود که دائماً گسترش می یافت. این شورشها خطری بود که نه تنها خلافت مأمون بلکه حکومت عباسیان را تهدید میکرد.

سومین مشکل بزرگی که مأمون را همواره نگران میکرد شخصیت برجسته حضرت علی بن موسى الرضا و نقش سیاسی، اجتماعی و دینی ایشان بود. به هر حال لازم بود مأمون چاره ای بیاندیشد تا اعتماد بنی عباس را جلب و اعتراض مخالفان را خاموش کند و ذهنیت جامعه را در مورد قتل برادر تغییر دهد. مهمتر آن که از سوی امام رضا آسوده خاطر گردد.

صص23-34

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی