تشییع عمومی پیکر مطهر امام
آنچه را که در کتب تاریخی بررسی شده و آمده تجهیز و تشییع و تدفین امام به صورت غریبانه و شبانه و نیز بدون حضور مردمی است ولی در کتاب الوقائع و الحوادث نوشته جناب آقای محمد باقر ملبوبی داستان تشییع به گونه ای دیگر نقل شده است. مأخذ وی کتاب پرتوی از زندگانی امام هشتم است که نویسنده آن آقای عطایی خراسانی است. متأسفانه در کتاب ایشان به مأخذی اشاره نشده تا صحت این جریان روشن گردد. از این رو تنها به ذکر آنچه در این دو کتاب آمده اکتفا نموده و از هر گونه اظهار نظر خودداری میکنیم
پس از شنیدن خبر شهادت امام رضا مردم طوس وجوه طبقات، افراد شهر زن و مرد. همگان متراکم و بر یکدیگر سبقت میگیرند با حزن و اندوه ناله های سوزان، دیده های گریان، جنازه امام را بدرقه میکنند مردم با رغبت و اختیار بدون دعوت و فشار، مركب عزا تشکیل داده و با افتخار بدون اعتنا به ناراحتی خلیفه (مأمون) در تشییع جنازه شرکت جسته اند. این منظره به جای اینکه برای مأمون عبرت انگیز باشد و او را از خواب غفلت و حسادت بیدار سازد ناراحت کننده بود و از فرط حسادت خفقان آورتر است. تاکور شود هر آنکس نتوان دید. بر خلاف خواسته مأمون جنازه مبارک امام بر روی دوش مردم علاقمند به خاندان قرآن ارادتمندان به رهبر انسانیت قرار گرفت طبقات مختلف بدون اجبار و یا اخطار قبلی حضور به هم رسانیده با سر و پای برهنه به دنبال جنازه حرکت کردند. افسران درجه داران، سربازان پیشه وران با دیده گریان پاها را برهنه و به تشییع حاضر شدند. مردم بر سر و سینه می زدند ناله و نواهای شورانگیز و با سوز و گداز را اماماه و اسیداه را زبانزد داشتند. مأمون نیز به پیروی از عموم مردم و تکمیل صحنه اشتباه کاری و یا تبرئه خیالی خود تمساح وار اشک ریزان به دنبال جنازه حرکت مینمود موکب عزا به قریه نوقان قریه ای بزرگ از قراء طوس تا حدود خواجه ربیع کنونی و سناباد جزو آن محسوب بود) رسید. ساکنان پاکدامن این قریه از ده بیرون ریختند به استقبال جنازه آمدند. شور و و لوله تشییع کنندگان به اشعار دل گداز و اماماه و اسیداه آمیخته شد. گویی محیط یک پارچه عزا و ماتم گردید. همه داد می زدند. با صدای بلند میگریستند با فریاد سرشک غم از دیدگان در عزای زاده موسی کاظم می ریختند. زمینیان متأثر، ملکوتیان محزون بودند.
منظره تحسین آفرین دیگری بر این تشییع با شکوه اضافه گردید. زنان پارسای نوقان عروسان حجله نشین با گریه و زاری از شوی و همسران خود تقاضا کردند اجازه داده شود در تشییع جنازه شرکت نمایند. برخی از بانوان از مهر خود گذشته و به همسران خود بخشیدند. تا اجازه شرکت در تشییع جنازه را به دست آورده و به جمع شرکت کنندگان پیوستند. جنازه مقدس در شرایطی درد آور سوگبار و در عین حال پر شکوه به آرامگاه واقع در سناباد، مزار ملکوتیان رسید و با همان موقعیت آمیخته با کرامت به خاک سپرده شد(1).(الوقايع و الحوادث، ج ۶، ص ۱۷۶ - ۱۷۸ پرتوی از زندگانی امام هشتم، ج ۲، ص ۵۰۷)