ماه هشتم-زندگی نامه کوتاه و مستند امام رضا علیه السلام  ( صص 134-133 ) شماره‌ی 3655

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > کرامات و معجزات امام رضا (عليه السلام)

خلاصه

در ایام جوانی نادان بودم و زوار و اهل این مشهد را آزار میدادم و بارها راه را بر زوار بسته اموال آنان را می ربودم گاهی نیز شکار میرفتم روزی در حوالی مشهد به آهویی برخورد کردم سگ شکاری خود را به دنبال آهو فرستادم سگ او را تعقیب کرد تا اینکه آهو وارد حیاط حرم شد. آهو ایستاد و سگ هم در مقابل او ایستاد و دیگر حرکت نکرد. هر کاری کردم سگ پیش نرفت آهو به یکی از بخشهای داخلی صحن رفت ولی سگ ایستاد و وارد صحن نشد.به دنبال آهو وارد صحن شدم خبری از آهو نبود. ابو نصر قاری را که همواره آنجا می نشست دیدم پرسیدم آهویی که الان داخل صحن شد کجا رفت؟ گفت آهو نه من آن را ندیدم آثار آهو بود ولی خود آهو نبود. به خود آمدم و از گذشته . خویش توبه کردم و در همان حرم با خدا عهد کردم که از آن پس زوّار را اذیت نکنم و همواره به آنان نیکی کنم پس از آن هر گاه برای من مشکلی پیش می آمد به زیارت آن حضرت میرفتم و در آنجا دعا و ناله و زاری میکردم و حاجت خود را از خداوند میخواستم و خداوند حاجت مرا مرحمت میفرمود

متن

ضامن آهو

شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) از دانشمندان بزرگ شیعه در قرن چهارم است. وی کتابی حدیثی ویژه امام هشتم با عنوان عیون اخبار الرضا » در دو جلد نگاشته است. آخرین باب این کتاب به کرامتها و معجزاتی که پس از شهادت امام از ناحیه قبر مطهر ایشان صادر شده اختصاص دارد. در این باب سیزده جریان را بیان داشته است.

یکی از این داستانهای حقیقی چنین است:

 حاکم رازی از شیعیانی بود که برای زیارت به طرف حرم رضوی عازم بود. میزبان او ابو منصور بن عبد الرزاق - از بزرگان طوس - بود. ابو منصور برای حاکم رازی چنین نقل میکند خوب گوش کن کرامتی را از این زیارتگاه مقدس برایت بگویم من در ایام جوانی نادان بودم و زوار و اهل این مشهد را آزار میدادم و بارها راه را بر زوار بسته اموال آنان را می ربودم گاهی نیز شکار میرفتم روزی در حوالی مشهد به آهویی برخورد کردم سگ شکاری خود را به دنبال آهو فرستادم سگ او را تعقیب کرد تا اینکه آهو وارد حیاط حرم شد. آهو ایستاد و سگ هم در مقابل او ایستاد و دیگر حرکت نکرد. هر کاری کردم سگ پیش نرفت آهو به یکی از بخشهای داخلی صحن رفت ولی سگ ایستاد و وارد صحن نشد.

به دنبال آهو وارد صحن شدم خبری از آهو نبود. ابو نصر قاری را که همواره آنجا می نشست دیدم پرسیدم آهویی که الان داخل صحن شد کجا رفت؟ گفت آهو نه من آن را ندیدم آثار آهو بود ولی خود آهو نبود. به خود آمدم و از گذشته . خویش توبه کردم و در همان حرم با خدا عهد کردم که از آن پس زوّار را اذیت نکنم و همواره به آنان نیکی کنم پس از آن هر گاه برای من مشکلی پیش می آمد به زیارت آن حضرت میرفتم و در آنجا دعا و ناله و زاری میکردم و حاجت خود را از خداوند میخواستم و خداوند حاجت مرا مرحمت میفرمود تاکنون دو بار از خدا در مشهد فرزند پسری خواستم که هر دو بار خدا دعایم را به برکت این مکان مقدس مستجاب کرده است باید بگویم که تاکنون در آنجا حاجتی از خدا نخواسته ام مگر آنکه خداوند به من عطا فرموده است. (عيون اخبار الرضا ال : ج ۲ ص ۲۸۵ ح ۱۱.)

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی