امام ولا يتعهدی را پذیرفت به شرط آنکه در شئون حکومتی دخالت نکند: امر و نهی نکند، فتوایی ندهد قضاوتی ننماید کسی را برنگمارد یا معزول نکند و آیین و روشی را دگرگون نسازد و فقط از دور به عنوان مشاور در کارها نظر کند. مأمون نیز پذیرفت (ابن بابویه، ۱۴۰۴ ق، ج ۲، ص ۱۵۲-۱۶۱؛ مفید، ۱۴۱۳ ق، ج ۲، ص ۲۶۰).
امتناع امام از دخالت در امور حکومتی پس از قبول ولایتعهدی به این دلیل بود که امام می دانست خاندان عباسی و رجال دولت که به فساد و دراز دستی عادت کرده اند، زیر بار حق و عدل نخواهند رفت و او نخواهد توانست احکام و قوانین الهی را اجرا کند زریاب خویی و مشایخ فریدنی، ۱۳۸۰، ص ۳۶۶) افزون بر این اگر امام در قبول مسئولیت های حکومت با مأمون مشارکت میکرد این کار به منزله این بود که حکومت مأمون را مشروع دانسته و بر همه کارها و رفتار دستگاه خلافت و سران آن صحه گذاشته است. هم چنین امام نمی خواست به مأمون اجازه دهد که اعمال و رفتار او را مقید گرداند، یا اجرا کننده تمایلات و نظریات او باشد (فضل الله، ۱۳۸۲، ص ۱۳۶ - ۱۳۷).
مأمون پس از آن که حضرت رضا (ع) را ولیعهد و خلیفه پس از خود قرار داد، به لشکریان خویش دستور داد جامه سیاه را که شعار عباسیان بود کنار نهند و جامه سبز بپوشند و در این باره نامه هایی به شهرها و ولایات نوشت این مطلب روز سه شنبه دوم رمضان سال ۲۰۱ بود (روایات دیگر اول یا پنجم یا دوشنبه هفتم رمضان).