امام رضا(ع)  ( صص 57-53 ) شماره‌ی 3740

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > شهادت امام رضا (عليه السلام) > مسموم نمودن حضرت امام رضا (عليه السلام) > مسموم کردن امام رضا (عليه السلام) توسط مامون

خلاصه

مأمون روز عید فطر سال ۲۰۲ از سرخس به طرف عراق حرکت کرد چون به طوس رسید چند روزی آن جا ماند (طبری، ۱۳۸۷ ق، ج ۸، ص ۵۶۶ و ۵۶۸) امام در طوس سه روز و به قولی دوازده - سیزده روز بیمار شد (یعقوبی، بی تا، ج ۲، ص ۴۵۳؛ قاضی نعمان، ۱۴۱۲، ج ۳، ص ۳۴۳). زیرا گفته می شود روزی مأمون و امام رضا (ع) با هم غذایی خوردند امام از آن غذا مریض شد و مأمون خود را به بیماری زد (مفید، ۱۴۱۳ ق، ج ۲، ص ۲۶۹ ) در پی آن بنا بر مشهور، در آخر ماه صفر سال ۲۰۳ (۲۷) یا ۲۸) شهریور ۱۹۷ ش) امام رضا (ع) در قریه سناباد طوس ناگهان درگذشت (کلینی، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص ۴۸۶؛ طبری، ۱۳۸۷، ج ۸، ص ۵۶۸ ) امام نزدیک به بیست سال پس از شهادت پدر بزرگوارش امام کاظم امامت کرد ( کلینی، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص ۴۹۲) و در هنگام رحلت ۵۵ سال داشت (مفید، ۱۴۱۴ ق - الف، ص ۴۷۹). (۱۴)

متن

 

چگونگی و زمان شهادت

مأمون روز عید فطر سال ۲۰۲ از سرخس به طرف عراق حرکت کرد چون به طوس رسید چند روزی آن جا ماند (طبری، ۱۳۸۷ ق، ج ۸، ص ۵۶۶ و ۵۶۸) امام در طوس سه روز و به قولی دوازده - سیزده روز بیمار شد (یعقوبی، بی تا، ج ۲، ص ۴۵۳؛ قاضی نعمان، ۱۴۱۲، ج ۳، ص ۳۴۳). زیرا گفته می شود روزی مأمون و امام رضا (ع) با هم غذایی خوردند امام از آن غذا مریض شد و مأمون خود را به بیماری زد (مفید، ۱۴۱۳ ق، ج ۲، ص ۲۶۹ ) در پی آن بنا بر مشهور، در آخر ماه صفر سال ۲۰۳ (۲۷) یا ۲۸) شهریور ۱۹۷ ش) امام رضا (ع) در قریه سناباد طوس ناگهان درگذشت (کلینی، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص ۴۸۶؛ طبری، ۱۳۸۷، ج ۸، ص ۵۶۸ ) امام نزدیک به بیست سال پس از شهادت پدر بزرگوارش امام کاظم امامت کرد ( کلینی، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص ۴۹۲) و در هنگام رحلت ۵۵ سال داشت (مفید، ۱۴۱۴ ق - الف، ص ۴۷۹). (۱۴)

درباره این که آیا امام رضا (ع) به مرگ طبیعی وفات یافته یا مسموم و شهید شده است، میان مورخان اختلاف است. (طبری (۱۳۸۷) ،ق، ج ۸، ص (۵۶۸ ) و به پیروی از وی برخی دیگر از مورخان نوشته اند که آن حضرت انگور بسیار خورد و ناگهان درگذشت. اما چنین نسبتی به امام که همه به عقل دانش زهد و پارسایی اش اعتراف داشته اند، عجیب و ناروا است (عاملی، ۱۴۰۳ ق ٫ ۱۳۶۲، ص ۴۱۰).

اغلب مورخان گفته اند امام مسموم شده و به آن علت درگذشته است (مسعودی ۱۹۶۵ - ۱۹۷۹، ج ۴، ص ۳۰۰ و ۳۲۴؛ ابن حبان بستی، ۱۳۹۳ ق، ج ۸ ، ص ۴۵۶ - ۴۵۷؛ بیهقی، ۱۳۸۸ ق، ص ۸۳ ) درباره چگونگی مسموم شدن امام روایات گوناگونی در دست است در پاره ای روایات گفته شده است امام انگور بسیار دوست داشت و سوزن آلوده به زهر را در ته دانه های انگور فرو بردند و آن را زهرآگین ساختند و چون امام استحمام کرد بشقابی از آن را پیش امام نهادند و امام از آن خورد و بعد از اندک زمانی وفات یافت ( ابوالفرج اصفهانی، ۱۳۶۸ ق، ص ۵۶۷؛ اربلی، ۱۳۸۱ ق، ج ۳، ص ۱۱۲).

بر پایه روایت دیگر امام از راه انار یا آب انار زهرآگین مسموم شده است (مجمل التواریخ و القصص، ۱۳۱۸، ص ۳۵۲ و ۴۵۷) گفته شده است مأمون به غلامش دستور داد ناخن های خود را بلند بگذارد و چندی بعد ماده ای سمی مانند تمرهندی را به وی داد تا خمیر کند. مأمون بعداً همراه این غلام به دیدار امام رضا (ع) که تب داشت رفت و پس از احوال پرسی به امام گفت که برای بهبود حال خود باید آب انار بنوشد. امام فرمود به آن نیازی ندارم. اما مأمون اصرار کرد و گفت چاره ای نیست. سپس به غلام خود دستور داد چند انار از درختان منزل بکند و با دستهای آلوده به سم آب بگیرد آنگاه مأمون جام بلورینی از آب انار حاضر کرد و چند جرعه از آن را با قاشق به امام نوشانید و بیرون رفت چون ابوصلت به حضور امام رسید امام به وی فرمود کار خود را کردند. سپس امام به ذکر پروردگار مشغول شد (مسعودی، ۱۴۰۹ ق، ص ۲۲۸). در برخی روایات نیز گفته شده که امام رضا (ع) به وسیله انگور و انار زهرآلود در دو نوبت و به قولی به وسیله عسل مسموم شده است.

درباره عامل مسموم ساختن امام نیز روایات مختلف است. پاره ای روایات میگویند مأمون به دست خود امام رضا (ع) را زهر خورانیده است. هم چنین گفته شده است که علی بن هشام، سردار عباسی که زمانی از سوی حسن بن سهل فرماندار بغداد بود امام را مسموم کرده است برای آگاهی بیشتر منابع معرفی شده در پی نوشت شماره ۱۴). برخی مورخان معاصر نیز گفته اند این کار به دست یکی از هواداران خاندان عباسی یا توسط بعضی از اطرافیان مأمون صورت گرفته است تا شورش عباسیان را بر ضد مأمون به دلیل بیرون شدن خلافت از خاندان عباسیان فرو خواباند (رفاعی ۱۳۴۶ ق، ج ۱، ص ۲۶۷-۲۶۸؛ احمد امین ۱۳۵۱ ق، ج ۳، ص ۲۹۵ - ۲۹۶).

بنا به روایتهای منابع تاریخی امام یک یا دو روز پس از مسمومیت هنگام سپیده دم یا برآمدن آفتاب به شهادت رسید در واپسین روز زندگی پس از نماز ظهر چون از یاسر خادم شنید که خدمتکاران به خاطر کسالت و مسمومیت امام غذا نخورده اند، فرمود تا سفره گستردند. غلامان نزد امام کنار سفره نشستند امام از حال یکایک آنان پرسید. سپس آنان غذا خوردند و به دستور امام برای زنان نیز غذا بردند. کمی بعد امام دچار ضعف و بیهوش شد و چشم بر جهان فروبست. پس از مرگ امام، مأمون سراسیمه به خانه امام رفت و بر سر میزد ناله میکرد و اشک میریخت و ضمن سخنانی از این مصیبت بزرگ بی قراری مینمود (ابن بابویه، ۱۴۰۴ ق، ج ۲، ص ۲۶۹). وی نامه ای حاکی از اندوه خویش از درگذشت امام به حسن بن سهل نوشت (طبری ۱۳۸۷ ق، ج ۸، ص ۵۶۸). برخی مورخان گفته اند مأمون از اندوه بسیار در مرگ امام چند روزی از خوردن و آشامیدن و هرگونه لذتی چشم پوشید از این رو این گونه مورخان بعید و نادرست دانسته اند که مأمون امام را زهر داده باشد ( سبط ابن جوزی، ۱۴۰۱ ق، ص ۳۱۸). اما واقعیت آن است که مأمون با چنین پنهان کاری حیله گری و ریاکاری حقیقت را بر عامه مردم مشتبه ساخته است (محقق ۱۳۵۷، ص ۲۰۴).

دلیل دیگر کسانی که مأمون را از دست داشتن در قتل امام تبرئه کرده اند، آن است که مأمون از روی عقیده و نیت پاک میخواست خلافت را بعد از خود به امام رضا (ع) بسپارد. اما قبلاً دلایل رد چنین مطلبی بیان شد. گاه نیز برای پاکدامن دانستن مأمون به این مطلب استناد شده که وی به تشیع تمایل داشته است (مسعودی، ۱۹۶۵ - ۱۹۷۹، ج ۴، ص (۳۰۰) و در جلساتی که با حضور علمای اهل تسنن و محدثان و متکلمان مخالف اهل بیت تشکیل می داد از تشیع دم میزد و در مسئله خلافت امیر مؤمنان علی (ع) و برتر دانستن او بر همه صحابه با اهل تسنن بحث و همه را مغلوب میکرد (ابن بابویه، ۱۴۰۴ ق، ج ۲، ص ۱۹۹ - ۲۱۸) اما مهرورزی مأمون نسبت به خاندان علی و امام رضا (ع) مانع از آن نبود که برای دفع خطری که از جانب امام احساس میکرد دست به توطئه بزند. چنانکه پیش از آن برادرش امین و سپس فرمانده خود هرثمه بن اعين و فضل بن سهل وزیر را از میان برداشت. بعداً نیز چند تن از برادران امام از جمله ابراهیم زید احمد، هارون و حمزه که بعضی از آنها به خونخواهی امام برخاستند مسموم یا کشته شدند و طاهر بن حسین، بنیان گذار سلسله طاهریان و عامل مأمون در خراسان که گویا ادعای استقلال کرده بود، در سال ۲۰۷ به گونه ای مرموز و ناگهانی درگذشت (عاملی، ۱۴۰۳ ق ٫ ۱۳۶۲ ، ص ۴۱۶- ۴۱۷ و ۴۲۶-۴۲۸).

از آن جا که مأمون در نامه خویش به عباسیان و وابستگان خاندان عباسی و مردم بغداد نوشت که علی بن موسی که ولیعهدی او موجب خشم و نارضایی آن شده، وفات یافته است و دیگر مانعی برای اطاعت آنان از خلیفه وجود ندارد ( طبری ۱۳۸۷ ق، ج ۸، ص ۵۶۸)، احمد فرید رفاعی نویسنده معاصر گفته است این مطلب موضوع برائت مأمون را مشکل و دست داشتن مأمون را در شهادت امام تأیید میکند. از دیگر سو، چون فضل بن سهل و امام رضا (ع) هر یک سدی بزرگ پیش راه مأمون بودند و رفع آن و جلب رضایت مردم بغداد جز به مرگ آن دو فراهم نمیشد مأمون به این کار اقدام کرد (۱۳۴۶ ق، ج ۱، ص ۲۶۸).

در میان مورخان شیعه نیز درباره چگونگی شهادت امام رضا (ع)، اختلاف است. شیخ مفید درگذشت (۴۱۳ از علمای بزرگ شیعه این عقیده را ترجیح داده که امام رضا (ع) به علت مسمومیت در گذشته است. اگرچه میگوید در این مطلب شک است و با قطع و یقین نمی توان در این باره نظر داد (۱۴۱۴) ق - ب، ص (۱۳۲). اربلی نیز نقل کرده است که علی ابن طاووس درگذشت (۶۹۳ از علمای شیعه منکر مسموم شدن آن حضرت به دست مأمون بوده است. اربلی خود نیز مسموم شدن آن حضرت را قبول ندارد (۱۳۸۱) ق، ج ۳، ص ۱۱۲) یوسف بن احمد بحرانی درگذشت ۱۱۸۶) از دیگر علمای شیعه میگوید که بیشتر علمای شیعه خبر مسموم شدن امام رضا (ع) به دست مأمون را ذکر نکرده اند (۱۴۰۹ ق، ج ۱۷، ص ۴۳۷) با این حال شیخ صدوق ابن بابویه (درگذشت (۳۸۱) محدث برجسته شیعه در سده چهارم ضمن نقل روایاتی معتقد بوده است که حضرت رضا (ع) به دست خود مأمون یا توسط وی مسموم شده و به شهادت رسیده است (ابن بابویه، ۱۴۰۴ ق، ج ۲، ص ۱۷۶ و ۲۶۳-۲۶۵) علامه مجلسی نیز از گفتار ابن بابویه صدوق و شیخ مفید جانبداری کرده و گفته است قول مشهورتر در میان شیعیان آن است که مأمون حضرت رضا (ع) را مسموم و شهید کرده است (۱۴۰۳ ق، ج ۴۹، ص ۳۱۱-۳۱۳).

 آنچه می توان با قطع نظر از جزئیات و تفاصیل واقعه گفت این است که هم چنان که انتخاب امام رضا (ع) به ولایتعهدی امری سیاسی بوده است وفات آن حضرت هم در جوی سیاسی صورت گرفته و احتمال مسموم شدن حضرت بیشتر است. زیرا مأمون پس از شنیدن این که او را در بغداد از خلافت خلع و با ابراهیم بن المهدی بیعت کرده اند، دریافت که یکی از علل عمده مخالفت بزرگان و دست اندرکاران بغداد با خلافت او همین ولایتعهدی حضرت رضا (ع) است و خواست به هر نحوی که شده است . خود را از این گرفتاری نجات دهد (زریاب خویی و مشایخ فریدنی، ۱۳۸۰، ص ۳۶۷).

مأمون یک شبانه روز خبر وفات امام را پوشیده داشت. آنگاه نزد محمد بن جعفر صادق، عموی امام رضا (ع) و جمعی از آل ابی طالب که نزد او در خراسان بودند، فرستاد و خبر درگذشت امام را به آنان داد و گریه و اندوه بسیار کرد و پیکر امام را که سالم بود به آنان نشان داد ابوالفرج اصفهانی ۱۳۶۸ ق، ص ۵۶۷ از همان آغاز، انگشت اتهام متوجه مأمون بود. روز بعد از شهادت امام مردم اجتماع کرده و می گفتند که این مرد (مأمون) امام را مظلومانه و ناجوانمردانه کشته است و سر و صدا در این باره بالا گرفت. مأمون نیز از محمد بن جعفر صادق خواست تا مردم را آرام و پراکنده سازد و بگوید که ابوالحسن (رضا (ع)) امروز تشییع نمیشود چون مردم متفرق شدند، مأمون دستور داد پیکر امام را شبانه غسل دادند (ابن بابویه، ۱۴۰۴ ق، ج ۲، ص ۲۶۹-۲۷۰) و کفن کردند و خود آن را تا محل خاکسپاری تشییع کرد و به خاک سپرد.

مخاطب

جوان ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی