رضا نامه فرهنگ جامع الفبایی امام رضا(ع)  ( صص 225-228 ) شماره‌ی 3761

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > سکونت در نيشابور > هنگام خروج از نيشابور و القای حديث (کلمه لا اله الا الله حصنی) در نيشابور

خلاصه

از جمله مهم ترین فرازهای این سفر توقف امام در نیشابور و سخن تاریخی ایشان در جمع گروه بسیاری از مردم و حدیث شناسان این شهر است که از زبان ابا صلت هروی بیان میگردد:

متن

حديث سلسلة الذهب

امام رضا در سفر تاریخی خود به ایران هر جا که توانست کوشیدند مردم را با اسلام، قرآن، تشیع اخلاق اسلامی آرمانهای دینی و احکام مذهبی آشنا سازند زیرا که این یکی از اهداف بزرگ امام الله از آمدن به این سفر بود.

از جمله مهم ترین فرازهای این سفر توقف امام در نیشابور و سخن تاریخی ایشان در جمع گروه بسیاری از مردم و حدیث شناسان این شهر است که از زبان ابا صلت هروی بیان میگردد:

امام به هنگام ترک نیشابور بر استری (شهباء) سیاه و سفید سوار بودند. به ناگاه ابو زرعه رازی و محمد بن اسلم طوسی، محمد بن رافع و احمد بن حرث (۲) و يحيى بن يحيى و اسحق بن راهويه و گروهی از علما در محله مربعه به دهانه استر آویختند و گفتند ای بزرگوار ای بازمانده از دودمان امامان ای سلاله پاک پاکان وای فرزند پیامبر ! به حق پدران و اجداد پاک و نیاکان نیکو مقام سوگندت می دهیم که پرده را برداری رخسار خود را به ما نشان دهی و حدیثی از نیاکان خود را برای ما بازگو فرمایی تا خاطره ای فراموش نشدنی از شما داشته باشیم. امام له کاروان را از حرکت بازداشتند، پرده هودج را کنار زدند. انبوه جمعیت می کوشیدند تا خود را به امام نزدیک کنند اما آنان که حدیث می نوشتند از مردم خواستند که آرام باشند تا آنان بتوانند سخن امام الله را بشنوند و آن را برای تاریخ ثبت کنند و به یادگار بنویسند. آن گاه امام چنین فرمود: فقال : سمعت ابی موسی بن جعفر يقول سمعت ابی جعفر بن محمد يقول سمعت ابی محمد بن على يقول سمعت ابى على بن الحسين يقول سمعت ابی الحسین بن على يقول سمعت ابی امیرالمؤمنین على بن طالب يقول سمعت رسول الله ﷺ يقول سمعت جبرئيل يقول سمعت الله عز وجل يقول: أنى انا الله لا اله الا انا فاعبدوني. من جاء منكم بشهادة ان لا اله الا الله دخل في حصنى و من دخل في حصني امن من عذابي. ( در برخی از منابع اسم ایشان به صورت احمد بن حرب نیز آمده است.)
پدرم بنده شایسته خدا، موسی بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد ، و او از پدرش محمد بن على الله، و او از پدرش علی بن الحسین ، و او از پدرش حسین بن علی ، و او از پدرش علی بن ابی طالب که فرمودند: از پیامبر شنیدم که ایشان فرمودند از جبرئیل شنیدم که خداوند بلند مرتبه و بزرگوار فرموده است منم خدایی که خدایی جز من نیست پس مرا عبادت کنید. هر کس لا اله الا الله بگوید داخل قلعه و حصار من شده است و هر کس داخل حصار من گردد از عذاب من ایمن است.) (۱) (عیون اخبار الرضاء ، ج ۲، باب ۳۷، صص ۲۹۶ و۲۹۷)

اسحق بن راهو یه نقل میکند گوشها شنیدند و قلم ها نوشتند. کاروان امام آماده رفتن می شد که در این هنگام حضرت ندا در داد و فرمودند بشروطها و انا من شروطها با شرایط آن.... و من از شرط های آن هستم.) (۲)( عیون اخبار الرضاء ، ج ۲، باب ۳۷، صص ۲۹۸ و ۲۹۹ شیخ صدوق جمله پایانی امام را چنین تفسیر کرده که از شرایط پذیرش لا اله الا الله، پذیرش امامت امام است و این که امام از جانب خداوند بر مردم واجب الاطاعه است. اقرار کردن بر امامت امام رضا به این که ایشان امام بر بندگان و برگزیده از سوی خدا و واجب بر اطاعت از ایشان است. )

 هر چند این حدیث کوتاه بود اما نکات حیاتی و مهمی را در بر داشت که میتوان به این موارد اشاره

۱- اهمیت مسأله توحید و محوری بودن آن در اندیشه اسلامی

۲- پیوستگی معارف خاندان امامت به شخص پیامبر اسلام ﷺ و به سرچشمه و حی.

۳- پیوند گسست ناپذیر توحید با رهبری

۴- تثبیت امامت حضرت رضا و رد دیدگاه کسانی که به امامت ایشان باور نداشتند.

و اما چرا این حدیث به حدیث سلسلة الذهب معروف گردید؛ یا به عبارت دیگر، وجه تسمیه حدیث چه می باشد؟

وقتی جمله ای از کسی نقل میشود گاه چندین نفر در بازگو کردن آن نقش دارند و آن را از قول دیگری روایت میکنند. این افراد را در اصطلاح علم حدیث، سلسله سند حدیث» می گویند.

در حدیثی که امام رضا از قول پدران خویش نقل فرمودند افرادی که در این حدیث از آنها نام برده میشود سلسله سند این حدیث نامیده میشوند. از آن جا که همه این افراد، امامان عزیز ما شیعیان هستند، این حدیث در تاریخ به عنوان حدیثی که همه افراد سلسله سند آن طلایی و زرین هستند معروف شده است و آن را «سلسلة الذهب، یعنی رشته طلایی نام داده اند.

این حدیث از آن زمان که از زبان مبارک امام رضا شنیده شد همواره مورد توجه و عنایت حدیث ،شناسان تاریخ نویسان و هنرمندان بوده است. (۱)( كشف الغمة، ج ۲، ص ۲۳۷؛ به نقل از تاریخ نیشابور )

سلسلة الذهب، واژه ای است که یادآور ورود امام رضا به نیشابور و استقبال بی نظیر دانشمندان و محدثین به نام اهل سنت و ثبت آن توسط بیست هزار کاتب و محدث از قبیل حاکم نیشابوری، ابو نعیم اصفهانی، ابن حجر هیثمی و... می باشد.

حاکم نیشابوری میگوید: «هنگامی که امام رضا وارد نیشابور شد مرکب امام ایستاد و امام الله داخل کجاوه نشسته بود و احدی صورت وی را نمیدید دو پیشوای اهل حدیث نیشابور به نام های ابو زرعه رازی و محمد بن اسلم طوسی و سایر طلاب علوم حدیث که قابل شمارش نبودند به پیشواز امام آمده، ابو زرعه و محمد بن اسلم با التماس و گریه و زاری از امام خواستند تا صورت خود را بنمایاند و برای آنها حدیثی از پدرانش نقل کند خطاب به امام چنین گفتند: ای سرور جلیل القدر ای فرزند سروران و امامان جلیل به حق پدر و اجداد پاک و طاهرینت صورت مبارکت را بنمایان و برای ما از اجدادت روایتی نقل کن در این هنگام شتر ایستاد و امام له به غلامان خویش دستور داد پرده را برداشته تا چشمان مردم به جمال نورانی ایشان منور شود. مردم در حالتی که فریاد می زدند بعضی روی زمین در حالت سینه خیز بوده و برخی دیگر خاک مرکب امام را می بوسیدند. علمای شهر فریاد زدند ای مردم ساکت باشید. امام چنین فرمود: پدرم موسی بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد از پدرش محمد بن علی از پدرش علی بن حسین اله از پدرش شهید کربلا از پدرش علی بن ابیطالب نقل شده که فرمود حبیبم و نور چشمم رسول الله ﷺ فرمود: جبرئیل برایم روایت کرد که خداوند عز و جل به من چنین گفت: لا اله الا الله در من است هر کس این کلمه را بگوید داخل در در من خواهد شد و هر کس در در من داخل شود از عذابم در امان خواهد بود. پس از نقل این حدیث پرده را کشید و حرکت کرد تمامی اهل قلم که این مطلب را ثبت میکردند قریب به بیست هزار ابو نعیم اصفهانی این حدیث را از طریق خود چنین نقل میکند ابا صلت به نقل از امام رضا از پدرانش از امام علیه از رسول الله الله، از جبرئیل که خداوند فرمود همانا من خداوندی هستم که جز من خدایی نیست پس مرا عبادت کنید هر کس از شما با اخلاص شهادت دهد که معبودی جز من نیست در در من داخل شده و هر کس در در من داخل شود از عذابم در امان است. (۲) (حلية الأولياء،  ، ج ۲، ص ۳ ۱۹)

 هر چند در میان علمای اهل سنت هستند متعصبینی (۳) که درباره این حدیث سخنان شگفت آمیزی نقل کرده و آن را از دروغ پردازیهای ابا صلت دانسته و حدیث را باطل می دانند؛ اما در نقطه مقابل این متعصبین، باز هم سخنان همین علمای اهل سنت است که علاوه بر تأیید سخن ابا صلت، سخنان(الكامل في ضعفاء الرجال، ج ۲، ص ۳۴۲، ج ۵، ص ۳۳۱؛ المجروحين، ج ۲، ص ۱۰۶ المغني في الضعفاء، ج ۲، ص ۴۵۶ )

شگفت انگیزی در باب این حدیث بیان کرده اند این حجر هیثمی به نقل از احمد می گوید: «لو قرئت هذا الاسناد على مجنون لبرىء من جنته اگر این سند بر دیوانه خوانده شود همانا بهبود می یابد.). (۱)( الصواعق المحرقه، ص ۲۰۵؛ الاعتصام بحبل الاسلام، ص ۲۰۵)

ابو نعیم اصفهانی در یک بیان جامع پیرامون این حدیث چنین میگوید: «هذا حديث ثابت مشهور بهذا الاسناد من روايت الطاهرين عن آبائهم الطيبين و كان بعض سلفنا من المحدثين اذا روى هذا الاسناد قال لو قرء هذا الاسناد علی مجنون لافاق این حدیث مشهور و مستند است که ائمه طاهرین از اجداد خویش نقل کرده و برخی از محدثین در گذشته این حدیث را روایت کرده اند به طوری که اگر این را بر دیوانه بخوانند او بهبود یابد.). (۲)( حلية الأولياء، ج ۳، صص ۱۹۳ و ۱۹۴ )

 سبط بن جوزی میگوید: لو قرء على مجنون بری اگر این حدیث را بر دیوانه بخوانید او سالم می گردد.). (۳) (تذکره الخواص،ص۳۱۵)

ابو القاسم قشیری درباره این حدیث سخن شگفت انگیزی نقل میکند که به آن اشاره می شود: «این حدیث با این سلسله سند به بعضی از پادشاهان سامانی رسید و دستور دادند که این حدیث با طلا نوشته شده و هنگام مرگ با وی در قبر دفن کنند. بعد از مرگش وی را در خواب دیدند، از او پرسیدند: خداوند با تو چه کرد؟ در پاسخ گفت خداوند مرا به خاطر تکریم این سند و به شهادت لا اله الا الله و تصديق محمد رسول الله ﷺ بخشید. (۴) .فيض القدير في شرح جامع الصغير، ج ۴، ص ۴۸۹ نور الابصار ص ۳۱۴؛ الاعتصام بحبل الاسلام، ص ۲۰۵ مسند الامام الرضاء ، ج ۱، ص ۵۹ )

 

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی