خورشید مشرق امام رضا علیه السلام  ( صص 47، 224 ) شماره‌ی 3763

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > سکونت در نيشابور > هنگام خروج از نيشابور و القای حديث (کلمه لا اله الا الله حصنی) در نيشابور

خلاصه

شنیدم از پدرم موسی بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد از پدرش محمد بن علی از پدرش علی بن الحسین از پدرش حسین بن علی از پدرش علی بن ابی طالب و آن حضرت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و آن حضرت فرمود از جبرئیل شنیدم که گفت: خداوند جل جلاله فرموده است: «كلمة لا اله الا ا... حصني فمن دخل حصنى امن من عذابی کلمه و حقیقت لا اله الا ا... در و قلعه محکم من است، پس هر کس بدان داخل شود از عذاب من در امان خواهد بود

متن

آنگاه که امام رضا (ع) در سفر اجباری خود از مدینه به مرو که به دسیسه و توطئه مأمون برای استحکام پایه های حکومت ننگین و غاصبانه خود و در پرتو سوء استفاده از شخصیت آن حضرت انجام گرفته بود به شهر نیشابور رسید و حدیثی را بیان فرمود که به حدیث سلسلة الذهب» شهرت یافته است. امام به درخواست علما و بزرگان این شهر این حدیث را بیان فرمود. هزاران هزار نفر از دانشمندان و فقها و محدثان و نویسندگان و مردم عادی که در تب و تاب و انتظار دیدار رخسار بی مثال امام رضا (ع) میسوختند و در مسیر مرکب آن حضرت اجتماع کرده بودند انتظار میکشیدند که ببینند حضرت درباره چه موضوعی سخن می گوید امام رضا (ع) با توجه به اینکه خاندان امامت و نبوت معدن علم حکمت فصاحت و بلاغت اند در آن موقعیت حساس پرده عماری را کنار زده و سر بیرون آورده و به بیان این حدیث پرداختند:

شنیدم از پدرم موسی بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد از پدرش محمد بن علی از پدرش علی بن الحسین از پدرش حسین بن علی از پدرش علی بن ابی طالب و آن حضرت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و آن حضرت فرمود از جبرئیل شنیدم که گفت: خداوند جل جلاله فرموده است: «كلمة لا اله الا ا... حصني فمن دخل حصنى امن من عذابی کلمه و حقیقت لا اله الا ا... در و قلعه محکم من است، پس هر کس بدان داخل شود از عذاب من در امان خواهد بود.» 

سپس عماری شروع به حرکت نمود اما پس از چند لحظه مجدداً حضرت سر برون آورده و فرمودند: لكن بشروطها انا من شروطها اما به شروط آن و من از جمله شروط آن هستم.»

ابعاد گوناگون حديث سلسلة الذهب

این حدیث به تواتر در تمام کتب اهل سنت و شیعه از جمله شواهد النبوة (عبد الرحمان جامی، مناقب ابن شهر آشوب تاریخ مسعودی، فصول المهمه الرجال، محاس برقی و.... از نظر بیان فضیلت و منقبت امام (ع) از مهم ترین و والاترین احادیثی است که تحقق حقیقت و جوهره توحید پروردگار در افراد را به ولایت ائمه (ع) وابسته میداند و اگر بخواهیم در این زمینه وارد سخن شویم، به درازا خواهد کشید. اصولاً ظهور توحید و ظهور لا اله الا ... در عالم خلقت و ابلاغ تکوینی آن به موجودات طلوع نور آن به وجود مقدس ائمه (ع) است که در دعای رجبیه به آن اشاره شده است: فیهم ملات سمائک و ارضك حتى ظهران لا اله الا انت .... خدایا! تو با نور و وجود مقدس ایشان «ائمه» آسمان و زمین عالم امکان را پر کردی تا آنکه نور توحید همه جا را فرا گرفت و این حقیقت که جز تو خدایی نیست، ظهور پیدا کرد ..... 

در حدیث فرمودند: بنا عبدالله و بنا عرف الله و بنا وحد الله به وسیله ما خدا عبادت میشود و شناخته میگردد و توحید به تحقق می پیوندد. یعنی اصولاً ظهور عبودیت و معرفت و توحید در عالم و در موجودات به وجود ما وابسته است. لولانا لما عبدالله و ما عرف الله و اگر ما نبودیم خدا شناخته نمی شد و عبادت انجام نمی گرفت.» 

مطلب فوق از مسلمات معارف توحید و ولایت است. خداوند متعال با تجلی صفات و اسماء خود خود را به موجودات شناسائیده است تجلی اعظم همه صفات و کمالات الهی در آیینه وجود پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت او متجلی است و تحقق خارجی و عینی ظهور اسماء و صفات خود وجود ایشان است که فرمودند: «نحن والله الاسماء الحسنى التي لا يقبل الله من العباد عملاً الا بمعرفتنا به خدا قسم ما اهل بيت اسماء حسنای خداوند هستیم که خدای متعال هیچ عملی از بندگان را بدون شناخت و معرفت ما از آنان نخواهد پذیرفت. 

مسأله این است که راه شناخت خداوند از جاده شناخت اهل بیت میگذرد چون معرفت خدا در حقیقت معرفت به این خاندان میباشد در مفاتیح در زیارت جامعه صغیره می خوانیم: «السلام علی الذين من والاهم فقد و الى الله و من عاداهم فقد عادى الله و من عرفهم فقد عرف الله و من جهلهم فقد جهل الله و من اعتصم بهم فقد اعتصم بالله و من تخلى منهم فقد تخلى من الله عز وجل: سلام بر امامانی که هر کس ایشان را دوست بدارد یا ایشان را دشمنی ورزد آنان را بشناسد، یا نسبت به ایشان شناخت نداشته باشد و هر کس به ایشان تمسک جوید و یا از ایشان خالی باشد همانا که نسبت به خداوند متعال این گونه بوده است؛ یعنی دوستی دشمنی، شناخت و تمسک به خداست.

صص 47

شیخ صدوق به سند خود از اسحق بن راهویه نقل کرده که گفت چون امام رضا (ع) به نیشابور آمد و خواست از آنجا حرکت نماید جمع شدند خدمت آن حضرت اصحاب حدیث و عرض کردند یا بن رسول الله تو از نزد ما می روی و برای ما یک حدیثی میفرمایی که ما استفاده کنیم آن را از جناب تو آن حضرت در عماری نشسته بود سر خود را بیرون نمود و فرمود شنیدم پدرم موسی بن جعفر فرمود شنیدم پدرم جعفر بن محمد فرمود شنیدم پدرم محمد بن علی فرمود شنیدم پدرم علی بن الحسین فرمود شنیدم پدرم حسین بن علی فرمود شنیدم پدرم امیر المؤمنین علی بن ابي طالب عليهم السلام فرمود شنیدم رسول خدا (ص) فرمود شنیدم جبرئیل می گفت شنیدم خداوند عز وجل فرمود لا إلهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِى فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذابی این حدیث شریف را فرمود و حرکت نمود چون شتر راه افتاد صدا زد ما را و فرمود بِشُرُوطِها وَ أَنَا مِنْ شُروطِها.

صص224

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی