هشتم امام علی ابن موسی الرضا  ( 92-94 ) شماره‌ی 3788

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > سخاوت

خلاصه

لا تهتم اما علمت ان كل امام مظهر لامر والامام علی بن موسى الرضا ضامن لامور الغرباء غمگین مباش مگر نمیدانی هر امامی مظهر يك امر و كاريست و حضرت امام علی بن موسى الرضا الله ضامن کارهای غریبان است

متن

مهربانی آنحضرت نسبت بزائرین

سید ورع پرهیز کار سید مرتضی نجفی از قول شیخ علی نامی نقل میکند که شیخ گفت در آن سفری که شیخ مهدی معروف بملا کتاب (شیخ مهدی ملا کتاب شیخی جلیل القدر عظیم الشان از وجوه طایفه محقه است که شایسته است با و فخریه کنند و برای او است زهد و مقامی در زهد و توکل که کمتر کسی بآن مقام میرسد) عازم زیارت حضرت رضا شد منهم در خدمت آن بزرگوار بودم من متكفل خرج و زحمات او بودم تا اینکه وارد مشهد مقدس شدیم پس از اینکه چند روزی در آن مکان مقدس ماندیم پول و خرجی ما تمام شد حتی يك فلس برای ما باقی نماند متأسفانه کسی را هم نمی شناختیم که پولی قرض کنیم ناگزیر من و همراهان شیخ گفتیم که پول تمام شده و خرجی نداریم برای شب پول نیست که غذا تهیه کنیم فکری بردارید پس از گفتن و شرح داستان بی پولی همه حرکت کردیم و متفرق شدیم بزوار بینوا چه کرد من با جناب شیخ بحرم مطهر حضرت رضا المشرف شدیم پس از زیارت و نماز شیخ دست بدعا برداشت و مشغول دعا بود که ناگاه دیدم شخصی در مقابل شيخ ايستاد و يك كيسه پول در میان دست شیخ گذاشت و رفت شیخ تا کیسه ی پول را در دست خود دید بآن شخص اشاره کرد که بیا تو اشتباه کرده ای که این کیسه ی پولرا بمن دادی آن شخص در پاسخ شیخ گفت ، اما علمت ان لكل امام مظهر و ان الامام علی بن موسی الرضا عليه السلام متكفل لاحوال الغرباء (ج ٢ فواگد الرضویه ص ۶۸۶)

یعنی مگر نمیدانی که هر امامی مظهر صفتی از صفات الهی میباشد و این بزرگوار حضرت علی بن موسی الرضا المتكفل حال غریبان و بیچارگان است این کیسه ی پول از طرف آنحضرت است که بتو عنایت و عطا فرموده این سخن را گفت و رفت مرحوم از این امر متحیر و سرگردان شد و ایستاد و نگاهی بمن کرد و اشاره فرمود بسوی آن جناب رفتم و کیسه را بمن داد سپس ببازار رفتم برای شب غذای خوبی نهیه کردم چونشب شد همراهان ما همه گرد آمدند و چشم آنان بآن طعام افتاد در شگفت و تعجب شدند و گفتند تو که امشب ما را نا امید کردی و اینک میبینیم که غذای امشب از تمام شبها بهتر و نیکوتر است من داستانرا برای رفیقان خویش گفتم در آن کیسه در حدود دویست یا سیصد اشرفی بود و مانند این حکایت در جلد دوم فوائد الرضويه از مرحوم شیخ حسن نجفی نقل شده که وقتی بمشهد مقدس رضوی مشرف بزوار بینوا چه کرد شد خرجی و پولش تمام شده بود پس آمد در مقابل ضریح حضرت رضا ایستاد و بزبان عربی فصیح آوازی شنید که گفت :

لا تهتم اما علمت ان كل امام مظهر لامر والامام علی بن موسى الرضا ضامن لامور الغرباء

غمگین مباش مگر نمیدانی هر امامی مظهر يك امر و كاريست و حضرت امام علی بن موسى الرضا الله ضامن کارهای غریبان است

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی