هشتم امام علی ابن موسی الرضا  ( 106-109 ) شماره‌ی 3792

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > معارف مربوط به امامت > مصحف فاطمه سلام الله عليها

خلاصه

ای جابر مراخبر ده از لوحیکه در دست مادرم فاطمه دختر پیغمبر خدا دیدی و نیز خبر ده از آنچه که مادرم بتو خبر داده که در آن لوح چه نوشته بود جابر عرض کرد خدا را گواه میگیرم که من بر مادرت فاطمه علیها السلام در زندگی رسول خدا وارد شدم و او را بولادت حسين تبريك عرضكردم در دست آن بانو لوحی سبز رنگ دیدم خیال کردم که زمرد است و در آن نوشته ای سفید مانند نور خورشید دیدم به آن بانو عرض کردم پدر و مادرم قربانت ای دختر رسول خدا این لوح چیست؟ فرمود این لوحی است که خدای عز وجل برای رسولش سوقات و ارمغان فرستاده در این لوح اسم پدرم و شوهرم و نام دو فرزندم و اوصیاء از نسل من نوشته شده این را پدرم به من بخشیده تا مرا شادمان کند.

متن

تصریح و اشاره ی ششم

حضرت صادق (ع) فرمود که پدرم بجابر بن عبدالله انصاری گفت: بتو حاجتی دارم که از تو بپرسم عرض کرد هر وقت که شما بفرمائید حاضرم تا اینكه يك روز با هم خلوت کردند حضرت فرمود؛ ای جابر مراخبر ده از لوحیکه در دست مادرم فاطمه دختر پیغمبر خدا دیدی و نیز خبر ده از آنچه که مادرم بتو خبر داده که در آن لوح چه نوشته بود جابر عرض کرد خدا را گواه میگیرم که من بر مادرت فاطمه علیها السلام در زندگی رسول خدا وارد شدم و او را بولادت حسين تبريك عرضكردم در دست آن بانو لوحی سبز رنگ دیدم خیال کردم که زمرد است و در آن نوشته ای سفید مانند نور خورشید دیدم به آن بانو عرض کردم پدر و مادرم قربانت ای دختر رسول خدا این لوح چیست؟ فرمود این لوحی است که خدای عز وجل برای رسولش سوقات و ارمغان فرستاده در این لوح اسم پدرم و شوهرم و نام دو فرزندم و اوصیاء از نسل من نوشته شده این را پدرم به من بخشیده تا مرا شادمان کند.

جابر عرض کرد: همان لوحرا مادرت فاطمه بمن داد نوشته هایش را خواندم پس از آن نوشتم پدرم فرمود : ای جابر میتوانی آن نوشته را بمن نشان دهی عرض کرد آری ، پدرم با جابر رفت تا بمنزل جابر رسیدند سپس پدرم صحیفه ای از پوست بیرون آورد و فرمودای جابر نوشته ی خود را نظر کن تا برایت بخوانم جابر نگاه کرددید هر چه آن حضرت میخواند در نوشته ای که او استنساخ کرده میباشد جابر میگوید خدا را گواه میگیرم که در آن لوح دیدم همینطور که در این لوح نوشته بود

اصل نسخه ی لوح

بسم الله الرحمن الرحيم ، هذا كتاب من الله العزيز الحكيم محمد نوره و سفيره و حجابه و دلیله نزل به الروح الامين من عند رب العالمين عظم یا محمد اسمائی و اشکر نعمائی ولا تجحد آلائی انی انا الله لا اله الا انا قاصم الجبارين ومذل الظالمين و دیان الدین ، اني انا الله لا اله الا انا ، فمن رجاغير فضلی او خاف غیر عذابی عذبته عذاباً لا اعذب احداً من العالمین فایای فاعبد وعلى فتو كل اني لم ابعث نبيافا كملت اياماً وانقضت مدته الا جعلت له وصيا واني فضلتك على الانبياء وفضلت وصيك على الأوصياء واكرمتك بشبليك بعده ، وبسبطيك الحسن والحسين فجعلت حسناً معدن علمى بعد انقضاء مدة ابيه و جعلت حسيناً خازن و حیی واکرمته بالشهادة وختمت له بالسعادة فهو افضل من استشهد وارفع الشهداء درجة عندى وجعلت كلمتي التامة معه والحجة البالغة عنده بعترته اثيب و اعاقب، اولهم على سيد العابدین وزین اولیائی الماضين و ابنه شبيه جده المحمود محمد الباقر العلمى والمعدن لحكمى سيهلك المر تابون في جعفر الراد عليه كالراد على حق القول منى لاكر من مثوى جعفر ولا نصرنه فی اشیاعه و انصاره و اولیائه انتجبت بعده موسی و انتجبت بعده فتنة عمياء حندس لان خيط فرضى لا ينقطع و حجتي لا تخفى وان اوليائي لا يسقون بالكاس الا ومن حجد واحداً منهم فقد جحد نعمتی ، و من غير آية من كکتابی فقد افتری على وويل للمفترين الجاحدين عند انقضاء مدة عبدى وحبيبي و خیر تی فی علی ولیی و ناصرى ان المكذب بالثامن مكذب بكل اولیائی و علی ولیی و ناصرى ومن اضع عليه اعباء النبوة وامنحه بالاضطلاع يقتله عفريت مستكبر يدفن بالمدينة التي بناها العبد الصالح الى جنب شر خلقی الخ

ترجمه ی حدیث لوح

این کتابی است از طرف خدای عزیز حکیم برای محمد نماینده ی آن خدا که بر آن محمد روح الامین فرشته ی مقرب پروردگار از طرف پروردگار نازل شده ای محمد بزرك بشمار نامهای مرا سپاسگزاری کن نعمت هایم را نعمتهای مرا منکر نشوی همانا من خدائی هستم که جز من خدائی نیست در هم شکننده ی متجاوزینم خوار کننده ی ستمکارانم ، هر کس بغیر از من امیدوار باشد ، و از عذاب دیگران بیمناک باشد همانا او را عذابی می کنم که هیچ يك از بنده گانم را چنان عذابی نکرده ام. ای محمد مرا پرستش کن ؟ بر من تو کل نما ، همانا من پیامبری را بر نینگیختم مگر اینکه برایش جانشینی قرار دادم، من ترا بر تمام انبیاء و رسولانم برتری دادم و نیز جانشین ترا بر تمام جانشینان آنان برتری دادم ، تو را بدو دختر زاده ات گرامی داشتم و بدو پسرت حسن و حسین گرامی داشتم ، حسن را کانون دانش و حسین را گنجینه ی وحی خویش قرار دادم ، او را بوسیله شهادت و فداکاری گرامی داشتم سر انجام کارش را به نیک بختی پایان دادم ، او بهترین شهید در میان شهیدان است ، و بلند پایه ترین شهداء است از نظر درجه در پیشگاه من امامت را برای او قرار دادم ، حجت کامله ی الهی در پیش اوست بوسیله ی فرزندانش ، اولی آنان علی استکه سید و بزرگ عبادت کننده گان و زینت بخش اولیاء و نمایندگان گذشته است و فرزند آن علی شبیه و مانند جدش محمود ، محمد باقر برای علم و دانش من و کانون حكمت من است بزودی آنها که در باره ی جعفر شك می کنند هلاك و نابود میشوند آنکه او را رد کند قول حق و ثابت مرا رد کرده ، همانا جایگاه جعفر را نیکو قراردهم و او را یاری کنم درباره ی پیروان و یاوران و دوستانش، پس از جعفر موسی را برگزیدم، نزدیک می شود بعد موسی آشوبهای تاریک کننده و نابینا کننده پس رضای من قطع نگردد و حجتم پوشیده نماند دوستانم به سختی و ناراحتی نمی افتند آگاه باشید. هرکس یکنفر از ایشان را انکار کند مسلم انکار نعمت مرا کرده و هر كس يك آيه را از کتاب من تغییر دهد همانا مرا نسبت بدروغ داده وای بر آنان که نسبت دروغ به من میدهند و انکار حقایق میکنند هنگامی که دوران موسی بن جعفر حبیب من بپایان رسد آن کس که هشتم امام را انکار کند و تکذیب نماید تمام اولیاء و نمایندگان مرا تكذيب گرده علی ولی و نماینده ی من و ناصر من است او کسی است که قبای خلافت بر اندام او افکندم و او را نیرومند کردم تا بار نبوت را بدوش کشد او را دیوی سرکش میکشد و دفن میشود در شهریکه آن را بنده ی صالح بنا کرده ( مراد اسکندر ذوالقرنین است در پهلوی بدترین آفریدگانم خواننده ی عزیز توجه میفرمائید که در این حدیث لوح بیان شد آن کس که امامت هشتم امام را انکار کند گویا تمام امامان و پیشوایان را انکار کرده و نیز توجه دارید که تصریح شده در این حدیث بر امامت و پیشوائی هشتم امام على بن موسى الرضا الله

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی