امام علی ابن موسی الرضا(ع) منادی توحید و امامت  ( صص 126-124 ) شماره‌ی 3809

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت

خلاصه

موضوع امامت و تعیین امام از لوازم کمال دین است و پیامبر بدرود حیات نگفت مگر پس از این که مسائل مهم و اصلی دین را برای مسلمانان بیان کرد و راهها را به آنان نشان داد و انتخاب حق را به ایشان و انهاد و علی را به عنوان شاخص و امام برای مردمان تعیین کرد و بر جا نهاد.

متن

پیوستگی پیشوایی دینی و رهبری سیاسی

یکی از اصول مشترک اعتقادی و سیاسی در مکتب اهل بیت پیوستگی پیشوایی دینی و رهبری سیاسی است.

اهل بیت از یک سو خود را آگاهترین مردم به معارف دین می دانسته اند و برای اثبات این واقعیت همواره مردم را به پرسش فرا میخوانده اند. این سخن علی بن ابی طالب که میفرمود سلونی قبل ان تفقدونی از من بپرسید قبل از این که مرا نیابید هر چند تنها از آن حضرت شنیده شد ولی در عمل همه امامان توان پاسخگویی به هر پرسشی را داشتند و در تاریخ ثبت نشده است که از امامان سؤال بشود و آنان در پاسخ درمانده یا اظهار عجز کرده باشند.

از سوی دیگر اهل بیت معتقد بوده اند که رهبری سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی، حق آنان است که در علم و دین برتر از همگانند.

این بینش و اعتقاد را در نوشته ای از امام علی بن موسی که به جوامع الشریعه شهرت یافته است چنین می یابیم

«عترة الرسول، اعلمهم بالكتاب و السنة واعدلهم بالقضية و أولاهم بالامامة في كل عصر و زمان و انهم العروة الوثقى و ائمة الهدى....... »(1) ۱ - تحف العقول ۴۸۷ )

عترت پیامبر ، آگاهترین مردم به قرآن و سنت و در قضاوت و داوری عادلترین و در هر زمان و عصر برای امامت شایسته ترین مردم هستند. آنان ریسمان محکم و مطمئن و پیشوای هدایتند.

در بینش امام رضا امام شایسته و توانمند تنها عهده دار بیان احکام و تبیین حلال و حرام مردم نیست بلکه امامت دینی هرگاه بحق باشد، بر جریان سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی نیز نظارت و رهبری دارد

« إن الامام زمام الدين و نظام المسلمين و صلاح الدنيا و عز المؤمنين، الامام أس الاسلام النامي و فرعه السامي بالامام تمام الصلاة والزكاة والصيام و الحج و الجهاد و توفير الفئ و الصدقات وامضاء الحدود والاحكام ومنع الثغور و الاطراف. »(1) ۱ - تحف العقول ۵۱۵ )

امام زمام دین و مایه نظام مسلمانان صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امام ریشه بالنده اسلام و شاخه سربلند آن است. امام کامل کننده ،نماز، زکات، روزه، حج و جهاد است؛ همچنین مایه فراوانی غنیمت و صدقات و اجرای حدود و احکام و استحکام مرزها و سرحدات است.

در ادامه همین روایت امام رضا با صراحت بیشتر فرموده است :

«... أيظنون انه يوجد ذلك في غير آل رسول الله صلى الله عليه وعليهم ... نامي العلم كامل الحلم، مضطلع بالامر عالم بالسياسة، مستحق للرئاسة، مفترض الطاعة، قائم بامر الله، ناصح لعباد الله.» (2) ۲ - همان ۵۱۷ - ۵۱۸ )

آیا مردم گمان کرده اند که این ویژگیها در غیر خاندان رسول خدا یافت می شود! خاندانی که علمشان شکوفنده و حلمشان کامل است و احاطه و سلطه علمی و عملی بر امور دارند آگاه به سیاست و شایسته ریاست و رهبری هستند و اطاعت آنان واجب است امر الهی را بر پا میدارند و نسبت به بندگان خدا خیر خواهند.

 

کمال دین، مستلزم رهبری دینی

در نگاه اهل بیت دین در صورتی کامل به شمار می آید که برای رهبری اجتماعی اهل دیانت تدبیری اندیشیده باشد و مردم را در تعیین رهبری دینی و سیاسی سرخود و سرگردان رها نساخته باشد.

این اعتقاد از یک نظر صرفاً بحثی کلامی و اعتقادی است، ولی از نظر دیگر موضعی سیاسی است.

امام رضا در این زمینه می فرماید:

« وأمر الامامة من كمال الدين و لم يمض الله حتى بين لأمته معالم دينه وأوضح لهم سبلهم وتركهم على قصد الحق و اقام لهم علياً علماً و اماماً.» (3)  ۳ - همان ۵۱۴ )

موضوع امامت و تعیین امام از لوازم کمال دین است و پیامبر بدرود حیات نگفت مگر پس از این که مسائل مهم و اصلی دین را برای مسلمانان بیان کرد و راهها را به آنان نشان داد و انتخاب حق را به ایشان و انهاد و علی را به عنوان شاخص و امام برای مردمان تعیین کرد و بر جا نهاد.

بر اساس این روایت علاوه بر این که امام رضا موضوع امامت و رهبری را شرط کمال دین میداند موضوع امامت امامان را امری انتصابی می‌شناساند و نه منوط به انتخاب مردم بلی حضرت میفرماید مردم در انتخاب حق مجبور نیستند، ولی معنای آن این نیست که اگر حق را انتخاب نکردند گناهی بر آنان نیست، بلکه در بیان دیگری آشکارا می فرماید

«ان كلَّ مَنْ خَالَفَهم ضَالٌ مُضِلُّ، تارك لِلْحَقِّ وَ الهُدى.» (1) ۱ - تحف العقول ۴۸۸ )

هر کس با عترت پیامبر به مخالفت برخیزد گمراه و گمراه کننده است و حق و هدایت را فروهشته است.

 

انکار رهبری غیر دینی و سلطه های ظالمانه

کفر ستیزی و مبارزه با ستمگران از بارزترین مشخصات زندگی امامان است و هیچ یک از ایشان در این دو میدان سست نیامده اند. بر خلاف دورماندگان از مکتب اهل بیت که اطاعت اولوالامر را به معنای اطاعت از فرمانروایان و خلفا دانسته و آن را واجب شمرده اند امامان شیعه به دلایل قرآنی و روایی و عقلی اثبات کرده اند که رهبری جامعه ایمانی نباید در اختیار ظالمان و مفسدان قرار گیرد و هرگاه ظالمی فساد انگیز بر مؤمنان سلطه یافت اطاعت او واجب نیست، بلکه در حد امکان باید با ظلم و فساد او به مبارزه پرداخت.

امام رضا در همین زمینه همسو با تعالیم و معارف امامان قبل از خود می فرماید:

«ولا يفرض الله على العِبادِ، طاعة مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يَظْلِمُهُم وَ يُغْويهم. »(2) ۲ - همان ۴۹۴ )

خداوند به بندگانش فرمان نمیدهد که از فردی ستم پیشه و گمراه کننده اطاعت کنند. امام در روایتی دیگر ذیل آیه لاینال عهدی الظالمین»(3) - همان، ۵۱۴ ) می‌فرماید:

«فَأَبْطَلَتْ هذه الآية، إمامة كل ظالم الى يوم القيامة. »(1)۱ - تحف العقول ۵۱۴ )

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی