مشهد الرضا  ( ، صص 53-52 ) شماره‌ی 3815

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > تلاش مأمون برای ترور شخصيت حضرت > نماز باران

خلاصه

چون روز دوشنبه فرا رسید هنگام بامداد آن حضرت علیه السلام به صحرا رفتند و مردم گروه گروه از خانه ها بیرون آمدند و با ایشان روانه شدند. امام رضا علیه السلام بر فراز منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی گفتند خدایا پروردگارا، تو خود حق ما اهل بیت علیه السلام را بزرگ نمودی و مردم طبق فرمان تو به ما متوسل شده اند و امید به فضل، رحمت احسان و نعمت تو دارند پس باران فراگیر و فراوان و سودمند و بی ضرر بر آنها بفرست ولی این باران را پس از بازگشت مردم به سوی خانه های خود نازل فرما.

متن

ماجرای نماز طلب باران

حضرت امام حسن عسگری (ع) از پدرش امام هادی (ع) و ایشان نیز از  پدرش امام جواد (ع) و ایشان نیز از پدر بزرگوارش حضرت امام رضا ع نقل می فرمایند که:

پس از ماجرای ولایت عهدی آن حضرت مدتی باران نیامد. بعضی از اطرافیان مأمون و کسانی که با امام رضا (ع) دشمنی و کینه قلبی داشتند، گفتند: ببینید از آن هنگام که علی بن موسی الرضا (ع) به این سرزمین آمد و ولیعهد ما شد از قدم او باران نبارید و نیامدن باران به خاطر ولایت عهدی او می باشد این سخنان به گوش مأمون رسید و بر او دشوار آمد از ناراحتی به محضر حضرت رضا (ع) عرض کرد باران از آسمان باز ایستاده چه می شود اگر دعا کنی تا خدا برای مردم باران بفرستد. آن حضرت فرمودند آری، چنین میکنم. عرض کرد چه زمانی؟ و آن روز جمعه بود. فرمودند روز دوشنبه همانا رسول خدا ) همراه امیرالمؤمنین (ع) دیشب به خوابم آمدند و فرمودند: پسرم، تا روز دوشنبه صبر کن سپس در آن روز به صحرا برو و طلب باران کن همانا خدای تعالی ایشان را به دعای تو باران عطا میفرماید و مردم به عظمت مقام تو در پیشگاه خدا پی می برند.

چون روز دوشنبه فرا رسید هنگام بامداد آن حضرت به صحرا رفتند و مردم گروه گروه از خانه ها بیرون آمدند و با ایشان روانه شدند. امام رضا (ع) بر فراز منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی گفتند خدایا پروردگارا، تو خود حق ما اهل بیت (ع) را بزرگ نمودی و مردم طبق فرمان تو به ما متوسل شده اند و امید به فضل، رحمت احسان و نعمت تو دارند پس باران فراگیر و فراوان و سودمند و بی ضرر بر آنها بفرست ولی این باران را پس از بازگشت مردم به سوی خانه های خود نازل فرما.

سوگند به آن کس که محمد ( ) را به راستی و درستی به نبوت برانگیخت ناگاه بادها وزید و حرکت ابرها در هوا شروع شد و رعد و برق پدید آمد و مردم به جنب و جوش افتادند تا قبل از باریدن باران به خانه های خود بازگردند. امام رضا (ع) فرمودند آرام باشید این ابر برای شما نیست بلکه برای فلان سرزمین است پس آن ابر رفت و ابر دیگر همراه با رعد و برق آمد. دوباره مردم خواستند حرکت کنند. امام (ع) فرمودند: این ابر نیز مربوط به فلان منطقه است. به همین ترتیب ده بار ابر آمد و از فضای آنجا عبور کرد و امام (ع) در هر نوبت به مردم میفرمودند این ابر برای شما نیست. 

هنگامی که یازدهمین ابر آمد امام رضا (ع) به مردم فرمودند: این ابر را خداوند عزوجل برای شما فرستاده است. 

پس خداوند را به خاطر فضل و کرمش شکر نمایید و به سوی خانه ها و قرارگاههایتان بازگردید که تا شما به خانه ها نرسیده اید باران نمی بارد و پس از آن چنانکه شایسته گرم خدا است باران نازل میگردد. آنگاه امام رضا (ع) از فراز منبر پایین آمدند و مردم به خانه های خویش رفتند در همان وقت باران شدیدی باريد بطوریکه به فاصله کمی حوضها و آبگیرها و نهرها پر از آب شد. مردم که این ماجرا را دیدند با خوشحالی گفتند: کرامتهای خدای عزوجل بر فرزند رسول خدا (ع) مبارک باد.

بعضی گفته اند آنچنان باران ادامه یافت که مردم از احتمال ویرانی خانه ها به هراس افتادند و به خدمت آن حضرت آمدند و عرض کردند: دیگر بس است خرابی می رساند و آن حضرت دعا فرمودند تا باران از بارش ایستاد.

 بعد از آن باران حضرت رضا (ع) آمدند و جمعیت بسیاری در محضر ایشان گرد هم آمدند ایشان فرمودند: ای مردم تقوای الهی را در مورد نعمتهای خدا رعایت کنید (برحذر باشید که به واسطه نافرمانیها و گناهانتان این نعمت ها را از خود دور نسازید بلکه به وسیله فرمانبرداری از او و شکرگزاری بر نعمت ها و عطایای الهی آنها را از بهر خود مستدام و همیشگی نمایید.

و بدانید که بعد از ایمان به خدا و بعد از اعتراف به حقوق اولیاء خدا از آل محمد رسول خدا ( الله ) ، خدای را به چیزی شکر و سپاس به جای نمی آورید که در نزد خدای محبوب تر باشد از یاری و کمکتان به برادران ایمانی خود در کار دنیای ایشان که گذرگاه آنها به سوی بهشت پروردگارشان است. همانا هر که چنین کند البته از خاصان درگاه خدای تبارک و تعالی خواهد بود.... (ناسخ التواريخ، ج ۱۱، صفحه ۳۷۹ الی ۳۸۴ به نقل از عیون، بحار و.... عيون، ج ۲، صفحه ۱۶۷ الی صفحه ۱۷۰)

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی