نفرین حضرت رضا بر آنان که مجالس او را تعطیل کردند
مجالس بحث و مناظره حضرت رضا گرچه در آغاز با اظهار علاقه مأمون برگزار می شد ولی به روایت عبد السلام بن صالح هروی به مأمون گزارش دادند که ادامه این مجالس برای ملک و کشور شما خطرناک است زیرا مردم فریفته بیانات حضرت رضا شده و از شما روی می گردانند.
مأمون دربان خود محمد بن عمرو طوسی را مأمور تعطیل آن مجالس کرد، سپس مأمون حضرت رضا را به حضور طلبید و آن حضرت را سرزنش و تحقیر کرد امام در حال خشم از نزد مأمون خارج شد در حالی که میفرمود: به حق مصطفی و مرتضی و سیده بانوان جهان به گونه ای او را نفرین کنم که زندگیش را واژگون سازد ...
هنگامی که امام به خانه رسید وضو گرفت و به نماز ایستاد، در قنوت نماز مدتی طولانی به راز و نیاز و نفرینهای شدید برای نابودی حکومت ننگین مأمون پرداخت یکی از فرازهای آن دعا این بود:
وَانْتَقِمْ لِي مِمَّنْ ظَلَمَنِي وَاسْتَخَفَّ بِي وَ طَرَدَ الشَّيعَةَ عَنْ بَابِي، وَ أَذِقْهُ الذُّلَّ وَ الْهَوَانِ:
خدایا انتقام مرا از کسی که به من ستم کرد و تحقیر نمود و شیعه را از در خانه من پراکنده ساخت بگیر و تلخی ذلت و خواری را بر او بچشان. (عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۷۲ و ۱۷۳ )